ارزشیابی فرآیندی بیرونی و تحمیلی نیست که آثاری چون ترس ، اضطراب پیروی بی چون و چرا و رفتارهای غیر اخلاقی را به همراه داشته باشد . بلکه فرایندی است که باید از بیرون به درون منتقل شود و در واقع توسط خود فرد انجام گیرد . تردیدی نیست که نظام ارزشیابی که محدودیتهایی را در تفکر و اندیشه به وجود آورد . مانع بروز خلاقیتها خواهد شد .
دیدگاه های بین المللی درباره تعلیم و تربیت
در عصر حاضر به ویژه با طرح و ظهور پدیده جهانی شدن و به سبب پالشهایی که این رویداد برای نظام آموزشی ایجاد کرده است ، انتظارات جوامع از نظامهای آموزشی دگرگون شد .
یونسکو در سال ها آخر بیشتم در برخی آثار و نشریاتش به ضرورت توجه به راهکارهایی برای مواجهه با چالش های فراروی بشر در قرن 21 اشاره نمود . گویی احساس می شد که ضرورت دارد الگوهای رایج و سنتی در نظامهای آموزشی ، تغییر یابد و الگوهای جدیدی جایگزین آن شود . به طور کلی تغییر الگوی برنامه درسی در دو محور اساسی مورد توجه قرار گرفت .
ü آموزش محوری به یادگیری محوری
ü موضوع محوری به قابلیت محوری
یونسکو با محور قرار دادن یادگیری ، چهار ستون اساسی یادگیری را مورد توجه قرار داد که این ستون ها عبارتند از :
الف _ یادگیری برای دانستن
ب _ یادگیری برای عمل کردن .
ج _ یادگیری برای زیستن .
د _ یادگیری برای با هم زیستن .
به طور کلی اگر تعامل و تأثر رویکرد ارزشیابی شیوه های آموزش و یاددهی را بپذیریم ، ارزشیابی از مهارتهای اساسی و قابلیتهای کلیدی با ارزشیابی سنتی که محتوای برنامه درس تأکید داشت و بیشتر به دنبال ارزشیابی از دانش و مهارت دانش آموزان بود ، متفاوت خواهد بود .در سال 2000 میلادی در اجلاس جهانی آموزش و پرورش چهارچوبی عملی برای برنامه « آموزش برای همه » تصویب شد که کشورهای جهان به اجرای آن باهم توافق کردند .
این سند عناصر زیر را در بر می گیرد :
ü تمرکز بر یادگیری
ü وسعت بخشیدن به وسایل و دامنه آموزش ، پایه که مفهوم مهارتهای زندگی در راستای این متوله قرار دارد
ü تقویت محیط برای یادگیری
ü تقویت مشارکتها
به طور کلی تمامی این عناصر چهارگانه به گونه ای دلالتهایی در حوزه ارزشیابی تحصیلی و تربیتی به همراه دارد . یعنی مستلزم رویگردانی و گذرا از الگوها و رویکردهای سنتی می باشد .
ضعفهای ارزشیابی سنتی :
1) عوارض امتحان محوری : تکرار امتحان و کاربردهای نا به جا ی آن ، حساسیت نسبت به امتحان معمول و عادی کلاس را گسترش می دهد .
2) ایجاد اضطراب امتحان : مطالعات زیادی نشان می دهد که امتحان یک تجربه اضطراب آور و استرس زاست . در دوران تحصیل استرس زا از ارزشیابی و امتحان ، چیزی وجود ندارد ، برخی آمارها نشان می دهد 90% از افراد فراری از مدرسه به دلیل ترس از امتحان ، از مدرسه فرار کردند .
3) ایجاد رقابت نامطلوب : در ارزشیابی ملاک مدار ، فرد را با هنجارها و متوسط جامعه و کلاس مقایسه می کنند که در این صورت رقابت بین بچه ها تشدید می شود و آنها را وارد مسابقه ای اضطراب آور می نماید . در این مسابقه افراد شکسات خورده احساس حقارت می کنند .
4) امتحان ابزار تهدید و ارعاب دانش آموزان : با امتحان ، کودک ترسانده می شود و به مطالعه و یادگیری وادار می شود . این شیوه بر این نظر استوار است که امتحان انگیزه یادگیری را افزایش می دهد . اگر چه این نظر می تواند تا حدی درست باشد ، اما افراط در آ« هم خطرناک است .
5) تقلب : یکی از عوارض امتحانهای حساس و سرنوشت ساز ، پدیده غیر اخلاقی تقلب است . در نظامی که نمره و امتحان حرف اول را می زند ، تلاش برای کسب نمره حقی از مرزهای هنجاری فراتر رفته و به شکل غیر اخلاقی تقلب ظاهر می شود .
6) امتحان و خلاقیت : امتحان به شکل رایج نه تنها زمینه ساز خلاقیت دانش آموزان نیست ، بلکه نابود کننده آن است . یکی از رههای کاهش ذوق خلاقیت کودکان ، توجه بیش از حد به ارزشیابی است . وقتی به کودک القا می شود که هر سؤال یک پاسخ مشخصی دارد . جایی برای تفکر و خلاقیت باقی نمی ماند .
7) ایجاد نگرش منفی نسبت به مدرسه : تعداد کودکانی که امتناع از مدرسه دارند ، در سه سال آخر دبستان نسبت به سال های قبل ، افزایش بیشتر می یابد . چون امتحان عامل اضطراب آور است ، سبب نگرش منفی نسبت به درس و مدرسه می شود .
ارزشیابی توصیفی چه ویژگی هایی دارد ؟
1) پویایی : در این شیوه ، ارزشیابی جریان یادگیری دانش آموزان را بهبود می بخشد و به پیش می برد به عنوان یاور ، در کنار جریان یاددهی و یادگیری خواهد بود . هر کجا که یادگیری هدفمند رخ دهد به نوعی ارزشیابی را در ذات خود دارد . تحلیل ویژگی پویایی در ارزشیابی توصیفی ، چند نکته مهم را آشکار می سازد :
الف ) ارزشیابی به مثابه ابزاری برای یادگیری است .
ب ) ارزشیابی با یادگیری ارتباط تنگاتنگ دارد ، یعنی در تعامل با همدیگرند .
ج ) ارزشیابی بر بازخوردها و میزان های موفقیت در یادگیری ، تأکید دارد .
د ) ارزشیابی دانش آموزان را به سوی انتظارات آموزشی حرکت می دهد .
معیارهایی را که معلم در هر جلسه ارزشیابی برای روشن شدن انتظارات بیان می نماید ، باید سه ویژگی داشته باشد :
الف ) روشن وشفاف باشد .
ب ) مرتبط با انتظارات آموزشی باشد .
د ) دانش آموزان ریال قادر به درک آن ملاکها باشند .
2 ) بازخورد : بدون بازخورد در عمل جهت گیری اصلاحی ارزشیابی توصیفی ، از چهره ارزشیابی رخت بر می بندد . برخی پژوهشها نشان داده استن که بازخورد ، عامل مؤثر در بهبود عملکرد یادگیرنده است . منظور از بازخورد ، ارائه هر گونه اطلاعات از نتایج و روند فعالیت های یادگیری است که شخص دریافت می کند . بازخورد در یادگیری فرد دو تأثیر عمده دارد :
اول اینکه روند یادگیری دانش آموزان را در جهت مطلوب سامان می دهد . و دوم اینکه انگیزش برای یادگیری را افزایش می دهد .
3 ) کیفی بودن : در این رویکرد به ویژگی های عمیق یادگیری توجه می شود . لا معلم و شاگرد تحریک می شوند که درگیری عمیق تری با مباحث و موضوعات داشته باشند و به معلم امکان می دهد که درک و شناخت جامع تری از دانش آموز پیدا کند . و نیز به جای مقیاس عددی (0 تا 20 ) مقیاس رتبه ای ( درحد انتظار ، نزدیک به حد انتظار و نیازمند تلاش بیشتر ) استفاده می شود .
4 ) فرآیندی : به نظر برخی روانشناسان یادگیری ، یادگیری نتیجه نیست ، بلکه فرایند است . فعالیتهای مستمر یادگیری به دانش آموز کمک می کند تا فرآیندهای شناختی اش را بهتر بشناسد و بر آنها تسلط یابد . این مهارتی است که در واقع یکی از ستون های یادگیری است که یونسکو به آن تأکید دارد . یعنی همان یادگیری ، یادگیری . ( نحوه یادگیری )
5 ) همه جانبه نگری : در این نوع ارزشیابی به همراه ابعاد مختلف دانش آموز توجه می شود و اهداف نگرشی ، مهارتی و شناختی همه به یک اندازه مورد تأکید است برعکس نظام ارزشیابی سنتی که سبب گرایش کمی اش . ناچار به آن دسته از ویژگی های یادگیری توجه می کند که قابلیت تبدیل به نمره را دارد
آثار مطلوب و سازنده ارزشیابی توصیفی
1 – بهبود یادگیری : زیرا توجه به فرآیند از یک نظر به معنی حذف موانع یادگیری است . به تبع حذف موانع ، نتایج مورد نظر آموزشی بهتر و بیشتر محقق می شود و نیز یادگیری عمیق و پایدار صورت می گیرد . با این روش ، تعداد دانش آموزانی که نیاز به تکرار پایه دارند ، عملاً کاهش می یابد .
2 – ایجاد نگرش مطلوب به مدرسه : زیرا فضای خالی از استرس و اضطاب ریال رابطه انسانی قوی بین معلم و شاگرد ایجاد می کند . لذا دانش آموزان نسبت به یادگیری و به دنبال آن ، اجزاء و عناصر دیگر محیط آموزش نگرش مثبت پیدا می نمایند .
3 – افزایش بهداشت روانی کلاس درس : زیرا در این الگو بازپرسیهای پیوسته ، ملال آور و استرس زا وجود ندارد .و ارزشیابی به صورت امتحان مکرر دیده نمی شود . بی تردید با تغییر الگوی ارزشیابی و کاهش ارزش و اعتبار آزمونهای پایانی ، ترس از امتحان و اضطراب کم می شود و کودکان نه برای موفقیت در امتحان و پاسخگویی به پرسش معلم ، بلکه برای یادگیری تلاش می کنند . و حتی به دنبال ضعف های خود می روند . در این فضا یادگیری محور قرار می گیرد و دانش آموزان از همدیگر می پرسند که : « چه یادگرفته ای ؟ » نه این که «چند گرفتهای ؟»
4 – افزایش اعتماد به نفس : زیرا وقتی دانش آموزان از معیار ها و ملاکهای عملکرد صحیح در مورد انتظار آموزش خاص (مانند نگارش ، دادن گزارش و مانند اینها ) آگاهی داشته باشد می تواند اثر خودش را بررسی و ارزشیابی نماید . این کار باعث می شود ، دانش آموزا احساس استقلال و اعتماد به نفس پیدا کند و انگیزه بیشتر برای یادگیری به دست آورد .
5 – افزایش روحیه نقد پذیری در کودکان : وقتی دانش آموز از وضعیت پیشرفت خود ، یعنی دانش ها و مهارتهایی که کسب کرده است ، آگاهی پیدا می نماید ، بازخوردهای پی در پی دوستانه و شفاف معلم باعث می شود او ضعفها و قوتهای خود را در حین یادگیری بشناسد .
6 – افزایش مشارکت در یادگیری : علاقه دانش آموزان به یادگیری و نگرش مثبت آنان به مدرسه ، مشارکت دانش آموزان را در فرآیند ، یادگیری افزایش می دهد . از این رو فعالانه در امر یادگیری ، درگیر می شوند . و یکی از نشانه های این درگیری فعال ، در نحوه پرسشهای آنهاست .