1. مقدمه و تعریف
این فصل به بررسی یافتههای پروژهی رصد بلند مدت (پیشبینی فناوری) اختصاص دارد. از این فصل، درمییابیم که پیشبینی فناوری، رصد مستمر پیشرفت های فناورانه است و به شناسایی[1][2] بهموقع (زودتر) کاربردهای نویدبخش در آینده، و ارزیابی و اعتبارسنجی[2][3] پتانسیلهای آنان منتهی میشود. پیشبینی فناوری بر حوزههای خاصی از فناوری متمرکز است؛ و هدف آن، شناسایی زمینههایی است که از پتانسیل بالایی برخوردارند. از این رو، فرصتهای تولید محصولات جدید در دنباله اکتشافات علمی همانند شرایط ظهور، توسعه، و اشاعهی نوآوریهای فناورانه اهمیتی کلیدی دارد.
در عمل میتوان پیشبینی فناوری را فرآیندی دانست که به نحوی یک یا تمامی مراحل زیر را در بر میگیرد:
مرحلهی1. شناسایی؛ در این مرحله، زمینههای جدید و اغلب بینرشتهای، به همراه زمینههای علمی و فناورانهی موجود، که کاربردهای نوین و پیشرفتهای مهیج فناورانه را نوید میدهند، از طریق پویش مستمر شناسایی میشوند.
مرحلهی 2. اعتبارسنجی؛ این مرحله، به اعتبارسنجی بازهی زمانی[3][4] اختصاص دارد که طی آن امیدها به واقعیت و در واقع به محصولاتی قابل عرضه به بازار تبدیل میشوند؛ اینکه آیا این محصولات به حل نیازهای مهم اجتماعی و اقتصادی کمک میکنند و در نتیجه تقاضای قابلملاحظهای را برآورده خواهند ساخت؛ یا خیر؟ اعتبارسنجی، بر مجموعه معیارهای شفاف و قابلدرک متکی است؛ و منابع اطلاعاتی آن عبارتند از: مطالعهی نشریات و اختراعنامهها، مصاحبه و گفتو گو با متخصصان، پرسش و پرسشنامههای رسمی، تحلیل برنامههای کارگاهها و جلسههای علمی، شرکت در رویدادهای منتخب، تحلیل بانکهای اطلاعاتی مرتبط، و سازماندهی جلسات ارائه[4][5] و کارگاههای آموزشی. البته منابع اطلاعاتی تنها به اینها محدود نمیشود.
مرحلهی 3. انتقال و پیاده سازی اطلاعات؛ این دو مرحله در قالب تحلیلی ریزشده که شامل مجموعهای از توصیههای خاص دربارهی پیادهسازی معیارها است انجام میشوند. سپس نتیجهی تحلیل به اطلاع سیاستگذاران، نمایندگان کسبوکاری منتخب، دانشمندان در زمینههای مرتبط، و عموم میرسد. در نهایت اولین دور اجرای پروژهها بر مبنای این توصیهها آغاز میشود.
اگرچه بعضاً ممکن است این سه مرحله بهطور کاملاً پیوسته و پیدرپی رخ دهند، اما همیشه نمیتوان آنها را کاملاً از یکدیگر تفکیک کرد و گاه فقط بخشی از آنها بهطور کامل انجام میشود. بنابراین، حضور هر یک از این مراحل به تنهایی، شاخص فعالیت پیشبینی فناوری است.
عبارت "پیشبینی فناوری" کمی مبهم است و ممکن است گمراهکننده هم باشد. در گزارش حاضر، این عبارت منحصراً به مفهومی که پیش از این گفتیم، دلالت میکند. همانطور که کوتز[5][6] (1999) نشان داد، امروزه تمایز میان عبارت "پیشبینی فناوری" و عبارت "پیشبینی فناورانه"[6][7] - که در نوشتارهای مرتبط با این موضوع، بسیار دیده میشود - کاملاً مشهود است. پیشبینی فناورانه، بهطور، کلی بر پیشبینی کمٌی پارامتری که عملکرد یک فناوریِ دادهشده را ارزیابی میکند، تمرکز دارد. مطابق رویکرد دیگری که توسط مارتینو[7][8] (1983) نشان داده شد، پیشبینی فناورانه عبارت است از: "پیشبینی ویژگیهای دستگاهها، رویهها و فنون مفید". این رویکرد که ویژگیهای فناوری را از دیدگاه "توانمندی کارکردی"[8][9] مورد بررسی قرار میدهد، "سنجش کمی"[9][10] نام دارد[10][11].
به گفتهی برایت[11][12] (1978)، پیشبینی فناوری با این مفهوم عملی نیست، مگر آنکه فناوری مورد نظر به مرحلهی "نمونهی عملی"[12][13] رسیده باشد؛ چرا که حمایت دولت از توسعهی فناوری بهطور کلی بر مراحل اولیه متمرکز است. مرحلهی اول را میتوان با استفاده از عبارت "رصد فناوری"[13][14] بهخوبی تشریح کرد. این عبارتی بود که نخست پورتر[14][15] (1991) از آن استفاده کرد و بدین ترتیب به عنوان روشی برای پیشبینی فناوری در میان روشهای دیگر معرفی شد. از طرفی دامنهی این نوع از رصد فناوری، فاقد فرآیند پیشبینی فناوریِ سهمرحلهای است.
بنابراین چنین تصور میشود که شاید عبارت "پیشبینی فناوری"، بهترین گزینه برای تعریف ذکرشده در بالا نباشد. اما با توجه به اینکه این عبارت در تمام طول پروژه یک عبارت متداول بوده و تا کنون نیز در مورد عبارتی بهتر از این اتفاقنظری حاصل نشده است، در این فصل نیز از این عبارت با مفهوم خاصی که در اینجا شرح داده شد استفاده میشود.
اگرچه ابعاد اجتماعی اقتصادی در اعتبارسنجی یک (زمینه) فناوری مشخص بسیار اهمیت دارند، اما پیشبینی فناوری بر بررسی این چنین پرسشهای اجتماعی اقتصادی متمرکز نیست (مرحلهی 2). فعالیتهای آیندهگرا[15][16] که روند اجتماعی / اقتصادی و توسعهی نسبتاً عظیم فناورانه، هستهی مرکزی آن را تشکیل میدهند تحت عنوان فعالیتهای آیندهنگاری[16][17] مورد بحث قرار خواهند گرفت[17][18]، که شامل این فصل نمیباشد.
پیشبینی فناوری، ابزاری برای کمک به تصمیمگیرندگان در مواجهه با مشکلات ملموس در یک چارچوب فناورانه بهشمار میرود؛ که نه تنها در بخش دولتی، که در بخش خصوصی نیز بهکار گرفته میشود، و چه بسا کاربرد آن در بخش خصوصی بیشتر باشد[18][19]. شروع کار پیشبینی فناوری، مستلزم دستور مشتری است که معیار اعتبارسنجی را مشخص میکند. یکی از مزایای پیشبینی فناوری، امکان فروپاشی ساختارهای تثبیت شده و صلب است؛ بهویژه اگر روشهای تعاملی و میانرشتهای برای این منظور بهکار گرفته شوند. مزیت دیگر پیشبینی فناوری این است که به عنوان یک سکوی ارتباطی نیز کاربرد دارد.
به علاوه، پیشبینی فناوری این پتانسیل را دارد که ابزاری استراتژیک در سطح اروپا باشد. بهواسطه همکاریهای دوجانبه و چندجانبهی مؤسسات میتوان میزان کارهای تکراری را کاهش داده، و در نتیجه شایستگیهای ناکامل موجود در کشورهای گوناگون را با یکدیگر ادغام کرد. بدین ترتیب، دستیابی به شایستگی کامل و فراملی در زمینهی فناوریِ موردنظر میسر میشود و موقعیت اروپا در رقابت جهانی ارتقا مییابد.
تصور عموم این است که پیشبینی فناوری، فرآیندی اجتماعی است که در آن انواع گوناگون دانش، در قالب پیامی معنیدار در مورد پیشرفتهای آیندهی فناوریهای خاص، با یکدیگر ادغام شدهاند. اما این دیدگاه، مشارکت بخش عمومی را شامل نمیشود. در این فرآیند، روشهای مختلف تبدیل دانش[19][20] نقش مهمی ایفا میکنند؛ بهخصوص آنکه آشکارسازی دانش ضمنیِ متخصصان و ادغام اطلاعات آشکار و ضمنی موجود، به عهده پیشبینیکننده[20][21] است.
پرسش اصلی که در زمینه پیشبینی فناوری مطرح میشود، چگونگی مواجهه با پیشرفتهای خطشکنانه (مرزشکنانه) است. موفقترین پیشبینیها در زمینهی تغییرات تصاعدی و تدریجی است؛ چرا که در این نوع تغییرات میتوان با ملاک قراردادن گذشته، آینده را به درستی پیشبینی کرد. پیشرفتهای مرزشکنانه علمی و فناورانه کاملاً غیرقابلپیشبینی به نظر میرسند. متخصصانی که در این پروژه همکاری دارند، معتقدند که استفاده از روشهای خلاقانه، بهترین راه برای پی بردن به پیشرفتهای مرزشکنانه است. تمامی مراحل پیشبینی فناوری، دربردارندهی ابعادی از پردازش اطلاعات محض از اطلاعات ذخیرهشده همانند ابعاد اجتماعی و ارتباطی (که به تعامل با گروههای درگیر اشاره میکنند) است. هر چه ارتباط بین ابعاد اجتماعی نزدیکتر باشد، ایجاد نتایجی با کیفت بالاتر بیشتر مدنظر قرار میگیرد. این مساله، به خصوص هنگام اجرای روشهای خلاقانه بیشتر مصداق دارد.
چالش اصلی، این است که تنها نباید به موضوعات مجزا پرداخت، بلکه لازم است برخی از موضوعات همراستای یکدیگر نیز مورد بحث قرار گرفته و مبنای مقایسه را تشکیل دهند، و در نهایت پس از ردهبندی، از میان آنها بهترین زمینه انتخاب شود.
اصولاً تمامی زمینههای فناوری، تحت پوشش برخی از سازمانهایی که در این پروژه شناسایی شدند، قرار دارند. رایجترین این زمینهها، فناوری اطلاعات و (ICT)، مواد، الکترونیک، انرژی، محیط، فناوری زیستی، شیمی، حمل و نقل، مهندسی، بهداشت، فناوری نانو، علوم زیستی، تولید، و خودکارسازی هستند؛ اما فناوریهای بسیارِ دیگری نیز تحت پوشش این سازمانها قرار دارند؛ که دربارهی جزئیات آنها در بخش 3 این فصل بحث خواهد شد.[21][22]
توسعهی جدیدی که ارزیابی فناوری را تحت تأثیر قرار داده، نرمافزار پیشرفتهی ذخیره و بازیابی اطلاعات است. در اینجا دو چالش وجود دارد: یک، ایجاد مبنایی برای مقایسهی فناوریهای متمایز؛ و دو، تدوین کارراهه (نقشه راه : سیر تکامل) فناوریها2 به عنوان خروجی پیشبینی فناوری.
7. در نوشتارهای موجود، دو نوع پیشبینی وجود دارد. بر خلاف فرآیند سه مرحلهای که در اینجا مورد استفاده قرار گرفته، نوع دیگری از پیشبینی وجود دارد که به پیشبینی کمی ویژگیهای کلیدی میپردازد. در این فصل، پیشبینی فناوری در مفهوم اول مد نظر است.
1 جزئیات بیشتر در این زمینه را در مقالات و بروندادهای پروژه ببینید. چگونگی دستیابی به این نتایج، در همین مقالات شرح داده شده است (پرسشنامه، کارگاه آموزشی و هماندیشی)