طی قرنها که شیوه ی زندگی شهری از نظر فرهنگی و هنری رشد روزافزونی داشته است، زندگی روستاییان و صحرا نشینان در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت قرار گرفته است. این نوع زندگی بسیار ساده و تاریخش نسل به نسل و سینه به سینه انتقال پیدا کرده است. پیشینه ثبت تاریخ زندگی این گروه از مردم در علائم رمزی بافته هایشان نهفته است.
میراث و دارایی روستاییان و صحرانشینان در وسایل اولیه و مختصر زندگی، آداب و رسوم و خرافاتشان محدود می شود. این آداب و خرافات طی قرنها بی تغییر مانده و با ورود دین این نوع رسومات با ادیان تلفیق شده و در خدمت دین درآمده اند. سکونت دائمی این مردم در روستاها و تبدیل شیوه ی زندگیشان از حالت کوچ نشینی به یکجا نشینی و کشاورزی در کنار دامداری، ناچار شیوه ی قبیله ای کوچ نشینی را به فرهنگ بومی ثابت روستایی تبدیل کرده است. این تغییرات ،تحولاتی را نیز به دنبال داشته که بازتاب عمیقی بر شیوه ی زندگی و آداب رسوم این مردمان داشته است.
طی نسلها این شیوه های اعتقادی که نگاره های گلیم نیز بخشی از آن است، از مادران به دختران و بعد از گذشت زمان روایاتی به این داستانها و خرافات اضافه شده است. به مرور آرزوها و خواسته های روستانشینان تغییر کرد و انباشت سرمایه از طریق مالکیت زمین و کالا بر نیاز به خوشبختی و سعادت روستاییان افزود. در این شرایط است که گلیم به عنوان ابزار انتقال فکر نمادها و نگاره های طلسم گونه را بر زمینه خود پذیرفت و به این طریق آرزو و امیال بافندگان بر ما ظاهر گشت. این اشکال را می توان در گلیمهای بربرهای مراکش، آناتولی، قشقایی، شاهسون و بلوچ مشاهده کرد.
این نگاره ها را در بخشهای نگاره های تولد، زندگی، محافظت از زندگی و زندگی پس از مرگ تقسیم بندی کرد.
نگاره های تولد:
· رب النوع مادر: این نماد پیکره ای شبیه به انسان دارد که فرزندی در شکم دارد.
· شاخ قوچ: شاخهای قوچ دارای نیروی مظهر مردانگی، باروری نرینه و قدرت و شهامت می باشند. زن هنگام بافتن این نگاره امید و آرزو را همراه با نقش می بافد تا همسرش با قدرتش بر اتفاقات زمان فائق آید.
· برکت: این نگاره با در هم آمیختن نگاره های فوق پدید می آید که مظهر باروری است. (محصولات و میوه های چند دانه ای نیز همین معنا را می دهند)
· انسان: هیبت انسانی به معنایی بزرگداشت از دست رفتگان و یا انتظار برای تولد نوزاد می باشد.
نگاره های زندگی:
· شانه، گل سر و گوشواره: نشانگر تمایل بافنده به ازدواج است. (شانه و گل سر از زینت آلات عروس و گوشواره هدیه ی عروسی است.
· پابند حیوان: به معنای پیوند خانوادگی و امتداد این پیوند می باشد.
· صندوق: نشانه ی جهاز عروس است که شب عروسی برای وی می برند. (دختران در روستاها از سنین کودکی به یادگیری دست بافته ها مشغول می شوند)
· ستاره: نشانه ی شادمانی است. (گلیمهای آناتولی دارای ستاره ی هشت پر می باشند)
نگاره های محافظت از زندگی:
· آب جاری: این نگاره مظهر زندگی است.
· دست، انگشت و شانه: نشانگر دست حضرت فاطمه (س) و مصون داشتن خانواده و نوزاد از بلا می باشد.
· چشم زخم: از آن جایی که چشم انسان می تواند نشانه ی نیت بد باشد، بنابراین بهترین راه پیشگیری نیز همان است. نقوش ترسیم شده از چشم تأثیرات چشم زخم را خنثی می کند. همانطوری که می دانید متداول ترین نوع طلسم خرمهره می باشد اما در بعضی مناطق به استفاده از فلزاتی مانند: طلا، نقره و حتی صدف و سیر نیز اعتقاد دارند.
· تعویذ: طلسم نوشته شده ای است که در جلدهای مثلثی نگاه می دارند و دارای قدرت مذهبی اسرار آمیزی است.
· نظر قربانی: به صورت آویزهای دیواری ساخته می شود که معمولاً از جنس نمدی است و با پارچه ای پوشانده شده که گه گاه بر روی آن سکه، صدف، آینه و دکمه می دوزند.
· چلیپا: نگاره ای بسیار کهن که قدمت آن به دوران پیش از مسیحیت بر می گردد. این نگاره برای ایمنی به کار می رود و ترکیب صلیبی آن از نیروی چشم زخم می کاهد.
· قلاب: برای ایمنی در مقابل چشم زخم به کار برده می شود.
· مار: نماد باروری، تحرک و شادمانی است.
· عقرب: بافنده با این نگاره خود را در مقابل آسیب این موجود محافظت می کند.
· اژدها: نگهبان اسرار کهکشان و نگهدارنده ی درخت زندگی است.
· دهان یا جای پای گرگ: حیوانات وحشی برای دامداران همیشه خطرناک بوده اند. این نگاره برای حفاظت در مقابل جانوران وحشی ترسیم شده است.
نگاره های زندگی پس از مرگ:
· پرنده: پرواز دسته جمعی پرندگان به نشانه ی رفتن روحی به بهشت است و کرکس نماد مرگ و نشانه ی روح مردگان است. این پرنده (کرکس) نشانه پرنده ی بیگانه است که این چنین تعبیری دارد اما به طور کل پرنده نشانه ی عشق، بشارت، شادمانی و کوچ به بهشت می باشد.
· درخت زندگی: نماد فنا ناپذیریست. با این نقش انسان امید به زندگی پس از مرگ را در خود تجدید می کند. ادیانی که خدای واحد دارند اغلب از این نماد استفاده می کنند.
در بعضی از دست بافته های گلیمی سوای نمادها و نگاره ها پیامهایی به صورت اعداد و الفبا نیز مشاهده می شود. اینها گاهی به صورت نوشته هایی می باشد که نام بافنده یا کسی که گلیم برای او باته شده را در بر دارد. گاهی نیز در سجاده ها به صورت پیام مذهبی دیده می شود، مانند: ا... اکبر و یا لا اله الی ا... (در قفقاز حروف روسی و در آناتولی حروف لاتین به کار برده می شود)
به طور کل این نگاره ها و بررسی ها نگاه تازه ی ما را به روی روند از بین رفتن نقش های گذشتگان و نوع تفکر آنان می گشاید. اگر سرعت تحقیقات و دلسوزی برای بازیافت نقوش کهن به نسبت تکنولوژی و روند رو به رشد جذابیتهای شهری به نسبت روستایی کوتاه باشد، چیزی جز نادانی نسبت به گذشته برایمان نخواهد ماند. چرا که کسانی گذشته ی خود را نمی دانند، چشم انداز آینده را نیز از دست میدهند.