پویایی شعر دوره ی بیداری از لحاظ محتوا توانست با جنبش مشروطیت و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن هنگامی پیدا کند و راه را برای شاعرانی که در شعر خود پویندگی و تحول حیات اجتماعی را منعکس می کردند هموار سازد . حوادث تاریخی همگی نظیر جنگ جهانی اوّل کودتای 1299 و سرانجام فروپاشی سلطنت نیمه فئودای قاجار و انتقال قدرت به سلسله ی پهلوی ( 1304 ) جریان نوگرایی را به جدی شتاب بخشید که دیگر سیر و تحّولی محافظه کارانه از نوع آنچه در شعر مشروطه رخ داده است به هیچ وجه بسنده نبود و سنّت شکنی قاطعی را طلب می کرد قالب های سنتی یا پای بندی استواری که در طول تاریخ ممتدّ خود به قواعد و ظوابط سختگیرانه پیدا کرده بود دیگر قادر نبود مسائل حیات اجتماعی معاصر را بیان کند همه چیز از شتاب و دگرگونی سخن می گفت در حالی که ظوابط و سنت های ادبی ایران برای هماهنگی با چنین شتابی آمادگی نداشت .
پیکار کهنه و نو
بعد از جنگ جهانگیر اول و کمه شدن تب و تاب های سیاسی آن سال های در قلمرو اندیشه ادبی مناقشات و کشمکش های ریشه داری میان دو جناح نوگرا و سنت پرست در گرفت که پس از زمانی نسبتاً دراز به پیروزی نسبی نوگرایانه منتهی گردید با این حال سنت گرایان و محافظه کاران هم توانستند بی اعتنا و با حالتی مطمئن از عدم کامیابی گروه مقابل حیات خود ادامه دهند اشاره ی هر چند کوتاه و گذرا به این رویارویی از جهت اثر ژرفی که بر سرنوشت ادبیات ایران بر جای گذاشته است .
انجمن ادبی دانشکده
در نیمه دوم سال 1294 ش در تهران انجمن ادبی کوچکی مرکب از گروهی از جوانان ادب شناس و با ذوق و رهبری محمدتقی بهار تشکیل شد که مرام آن ترویج معانی جدید در لباس شعر و نثر قدیم و تعیین حدود انقلاب ادبی و لزوم احترام به آثار برجسته ی پیشینیان بود این انجمن که کم کم انجمن ادبی دانشکده نامیده شد نشریه ای با عنوان دانشکده نیز منتشر می کرد . در همان ایام یکی از اعضای دانشکده محض نمونه و ظاهراً بر اساس مرامنامه انجمن به استقبال از سعدی غزلی در زوزنامه زبان آزاد انتشار داد که خشم تقی رفعت سردبیر روزنامه تجدّد آذربایجان را برانگیخت و با طنز و کنایه کار و مرام دانشکده را تخطئه کرد . ملک شعرای بهار جواب ملایمی به مقاله ی رفعت داد و ظاهر قضیه این بود که مسأله تمام شده است اما در روزنامه ی زبان آزاد مقاله ای به قلم علی اصغر طالقانی با عنوان مکتب سعدی انتشار یافت که نویسنده ی طی آن شدیداً به کلیات سعدی و مرام اعضای دانشکده حمله کرده بود مطبوعات تهران در مقام دفاع از سعدی بر آمدند و با سر و صدا و هیجان نویسنده ی آن مقاله را به باد انتقاد گرفتند و جنجال و مناقشات قلمی تا آن جا بالا گرفت که دولت ناگزیر شد این روزنامه را تعطیل کند .
دوره بندی تاریخی شعر نیمایی
دوران پنجاه و هفت و هشت ساله ای که به نام عصر شعر نیمایی نامیده ایم هر چند از نظر زمانی کوتاه و محدود بوده به لحاظ رویدادهای مهمی که در آن محدود است اتفاق افتاده و هر یک در جریان شعر فارسی اثری بر جای گذاشته گسترده و در خواست توجه است به همین اعتبار می توان دوران را به چند مقطع یا دوره ی کوتاه تر به شرح زیر تقسیم کرد :
دوره ی اول : از 1304 ش آغاز شد سلطنت رضا شاه تا شهریور 1320 ش روی کار آمدن پهلوی دوم .
دوره ی دوم : از 1320 تا 1332 ش ( کودتای 28 مرداد )
دوره ی سوم : از 1332 تا 1342 ش ( قیام 15 خرداد )
دوره ی چهارم : 1342 تا 1357 ش ( انقلاب اسلامی )
افسانه کی و چگونه شپسروده شد
همزمان با نخستین زمزمه های تجدد و در اوج رویا روییهای نوگرایان و سنت پریشان نیما آرام و برکنار از همه سر و صداها نخستین منظومه ی خود قصه ی رنگ پریده را که حدود پانصد بیت داشت به سال 1299 سرود و یک سال بعد از آن را درسی صفحه به سرمایه ی شخصی منتشر کرد . شاعر در این منظومه که در قالب مثنوی و از آثار اولیه ی اوست با ناپختگی و کاستی ها و سستیهایی که در آن دیده می شود جهان را به شکی شاعرانه می بیند همه چیز را از دریچه ی چشم خود به صورتی مشتمل می نگرد همین تازگی دید سبب شده که شعر او به رقم قالب سنتی و ظاهر قدیمی آن از آنچه شاعران سنت گرا سروده است کاملاً متمایز گردد .
مفهوم دگرگونی از نظر
دگرگونی در شیوه ی جدید نیمایی از سه دیدگاه مورد توجه بود :
1 از نظر محتوا نیما شعر را نوعی زیستن می دانست از نظر او شاعر کسی است که چکیده ی زمان خود می باشد و بتواند ارزش ها و ملاک های زمان را در شعر خود منعکس سازد و به اصطلاح فرزند زمان خویشتن باشد روی این اصل نیمابرای شعرزمانه ی خود نوی محتوای اجتماعی پیشنهاد می کرد .
2 از نظر شکل ذهنی شاعر باید در مسیر جست و جوی جلوه های عینی و مشهود به شکل ذهنی شعر دست یابد برای این کار لازم است دیدن را جایگزین شنیدن کند کار هنرمند عبارت است از نشان دادن تصویر عینی و انفرادی و نه تصویرهای ذهنی قرار دادی به این ترتیب لازم است که با ورود تجربه به قلمرو شعر از صورت های قالبی و مفاهیم تکراری و قراردادی پرهیز شود .
3 گذشته از دگرگونی محتوا و بینش شاعرانه در شکل و قالب کار نیز باید هماهنگ با مفهوم و ادراک ذهنی و تحولی پدید آید دگرگونی آزاد و روی گردانی از تساوی و یک نواختی پاره ها بی اعتنایی به ضرورت قافیه در مقاطع مشخص به گونه ای که وزن و قالب را به دنبال عواطف و هیجانات شعری بکشاند لازمه ی چنین تحولی است که نیما وزن و قافیه را برای شعر لازم و طبیعی می دانند اما بر آن بود که شکل ذهنی شعر باید صورت ظاهری آن را ایجاد کند و عکس آن قافیه هم برای او زنگ مطلب است . در نظر او شعر بی قافیه مثل آدم بی استخوان است قافیه مفید به جمله در خدمت محتواست .
هر جمله ی تازه ی قافیه ی خاص خود و هر قافیه جای مناسب خود ایجاد می کند و این امر مفید به فواصل معین نیست اما عروض هم در شعر نیما نا دیده گرفته نشده است به قول خودش او عروض خلیل ابن احمد بزرگتر و با ثمرتر کرده و دکلاماسیون طبیعی تکلم بشری را به عروض وقف داده است با این همه نیما وزن و قافیه را ابزار کار شاعری می داند و نه خود را .
شعر نو حماسی
شعر نو حماسی که در برابر شعر تغزی نو مطرح شد بر خلافِ آن دسته از اشعار که تخیلاتِ فردی و احساسی مایه می گرفت به اجتماع و مردم روی آورد و سرودن حمایه ی آن انسان محروم و مظلوم عصر خود را که لازم بود در برابر بیگانگان و بیگانه پرستان قد علم کند موضوع کار خویش قرار داد . این روح حماسی و مردم گرایی گذشته از آن که با سنتی دیرینه در ادب فارسی به عصر فردوسی و ناصر خسرو باز می گشت در مفهوم نو نیمایی خود از افسانه جلوه گر شد و از سال 1316 که نیما به شکل واقعی کار خود دست یافت ، مهمترین بخش شعر نونیمایی را به ویژه در کارهای خود نیما تشکیل می داد در سال های پس از کودتا نیما بیشترین درک شاعرانه را پیدا کرده بود و آن را با برداشت ویژه خویش از جامعه و فرهنگ در می آمیخت او در سال 1338 ش در گذشت اما کسانی چون احمد شاملو منوچهر شیبانی اسمائیل شاهرودی ( آینده ) مهدی اخوان ثالث ( م.امید ) و . . . با پروردن این شیوه راه او را ادامه دادند سال های آغازین این دهه سال های التهاب سیاسی بود که همچون موجی همگان حتی آن هایی که حس سیاسی چندانی نداشتند به دامان خود می کشید تب و تاب های جزئی ، قضیه نفت مبارزات نهضّت ملی و سرانجام کودتای 28 مرداد همگی به التهاب این سال ها را بیشتر می کرد . دست آوردهای ادبی دوره ی چهارم عصر نیمایی در چهارچوب شعر نیمایی این دوره را باید دوره ی کمال جریان های ادبی دوره ی پیشین به حساب آورد مسیر عمده ی شعر همچنان اجتماعی و حماسی است و شاعران بر روی هم بهتر و هنری تر از گذشته به جوهر شعر دست یافته اند و بیشتر از گذشته در مسائل اجتماعی تأمل می کنند همواره در پی ان هستند که برای مشکلات راه حل های عاقلانه ای بیندیشند زمینه اصلی شعر این دوره را بیشتر نوعی نقد اجتماعی تشکیل می دهد هیجان های فردی و سطحی جای خود را به گونه ای تفکر زلال و عاطفی داده است زبان شعر این دوره در ادامه راهی که قبلاً آغاز کرده بو بارورتر صیقلی تر شده است .