مقدّمه
پژوهش گر جویای رابطه میان امام علی(ع) و قرآن کریم ، گاهی نوشتن و جمع آوری قرآن به اهتمام امام علی(ع) را می کاود ، و گاهی به تفسیر امام (ع) درباره شأن نزول و تأویل آیات قرآن می پردازد، که آن حضرت ، خود ، فرمودند :
«سلونی عن کتاب الله فوالله ما من آیه الا انا اعلم ابلیل نزلت ام بنهار، ام فی سهل ام فی جبل » [1[
«از من درباره کتاب خدا بپرسید که به خدا سوگند هیچ آیتی نیست ، مگر آنکه می دانم در شب نازل گشته است یا در روز، در دشت فرود آمده یا در کوه. »
گاهی نیز محقق، موضوع تجسم قرآن در علی (ع) را از بعد عقیده و رفتار بررسی می کند، که پیامبر اکرم(ص) فرمودند :
«علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض » [2[
«علی با قرآن است وقرآن باعلی، هرگز از هم جدا نشوند تا در حوض کوثر نزد من آیند. »
در بحث حاضر تنها به برخی از آیات نازل شده درباره آن حضرت (ع) ، که ما به آنها دست یافتهایم، اشاره می کنیم ؛ زیرا خطیب بغدادی در تاریخ خود از ابن عباس
روایت کرده که سیصد آیه درباره امام علی(ع) نازل شده است. [3[
همچنین شبلنجی از ابن عباس نقل می کند که آن مقدار از کتاب خدای متعال که درباره علی(ع) نازل شده ، درباره هیچ کس نازل نشده است. [4[
در مجموعه حاضر ، آیاتی را که به گونه ای در ذیل عنوان امام علی (ع) در قرآن قرار می گرفتند ، در8 بخش دسته طبقه بندی کرده ایم . در ذیل هر دسته به آیاتی اشاره کرده ایم و آن گاه شأن نزول یا ماجرایی را آورده ایم که به امیرمؤمنان(ع) مربوط می شده است. مدارک ما در این بحث، مهم ترین مصادر تفسیری و روایی مکتب خلفا و اهل بیت(ع) است.
حمید ایروانی
حضرت علی در قرآن
2- آیات قرآن کریم درباره امام علی (ع)
3- آیات قرآن درباره پیشگامی امام علی(ع) در اسلام
4- حضرت علی(ع) از نگاه قرآن، پیامبر(ص)، ائمه(ع) و شخصیتها
5- آیات قرآن درباره جهاد امیرالمؤمنین امام علی (ع)
6- فضائل حضرت علی(ع) از منظر آیات و روایات
7- آیات قرآن درباره دشمنان امام علی (ع)
8- آیات قرآن درباره مقام امیرالمؤمنین امام علی (ع) در قیامت
هر چند در قرآن آیاتی وجود دارد که به گفته شیعه و اهل سنت، جز بر علیو برخی از امامان: بر هیچ کس دیگری قابل انطباق نیست; همچون آیه ولایت (مائده،55)، آیه مباهله (آلعمران،61) و... ولی به جهت مصالحی نام آنان بصراحت در قرآن نیامده است. یکی از دلیلهای نیامدن نام امامان: در قرآن این است که قرآن فقط کلیات مسائل را بیان کرده و تبیین جزئیات آن، به پیامبر9 واگذار شده است. شخصی به نام ابوبصیر میگوید: از امام صادقپرسیدم: مردم میگویند چرا از حضرت علیو اهل بیت او نامی در قرآن کریم نیامده است؟ امامفرمودند: به کسانی که چنین اعتراضی میکنند، بگویید همان گونه که نماز در قرآن آمده، ولی سه یا چهار (رکعت) بودن آن مشخص نشده و پیامبر9 آن را برای مردم تفسیر کرد; همچنین زکات (در قرآن) نازل شده، ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا9 آن را برای مردم تفسیر کرد و... همین طور در قرآن نازل شده است که "أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الاْ ?َمْرِ مِنکُم;(نسأ،59) از خدا و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید." این آیه درباره علی و حسن و حسین: نازل شده و پیامبر9 فرمود: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. (یعنی همان گونه که تفسیر جزئیات نماز، زکات و حج به پیامبر9 واگذار شده که دستورهای الهی را به مردم ابلاغ کنند، معرفی أولیالامر نیز به ایشان واگذار شده و پیامبر9 نیز آنها را به مردم معرفی کردند.) مثلاً وقتی این آیه نازل شد جابربنعبدالله انصاری برخاست... امام صادقسایر آیات و روایاتی را که در این باره آمده بیان فرمودند.(ر.ک: اصول کافی، شیخ کلینی;، ج 1، ص 286، مؤسسه الوفأ).
یکی دیگر از حکمتهای نیامدن نام علیو اهل بیت: در قرآن این است که در این کتاب الهی، آیاتی درباره اهل بیت: نازل شده که بسان تصریح به نام آنان و بهتر از تصریح است; مانند آیه 55 سوره مائده که میفرماید: "ولیّ و سرپرست شما تنها خداوند و پیامبرش و افراد مؤمن هستند. افراد مؤمنی که نماز برپای داشته و در حال رکوع زکات میدهند" دانشمندان شیعه و اهل سنت نقل کردهاند که فقط حضرت علیدر حال رکوع انگشتر خود را به فقیر داد.(ر.ک: پیام قرآن، آیتالله مکارم شیرازی، ج، ص، انتشارات مدرسه امیرالمؤمنین.) در نتیجه تفاوتی نداشت که خداوند متعال بفرماید: "سرپرست شما خداوند و رسولش و حضرت علیهستند یا اینکه صفاتی را از آن حضرت نقل کند که منحصر به فرد و فقط بر حضرت علیمنطبق باشد." و کسی که به دنبال حقیقت باشد از هر دو گفتار یک مطلب را میفهمد; با این تفاوت که اگر نام حضرت علیبصراحت در قرآن میآمد، به احتمال قریب به یقین نااهلان قرآن را تحریف کرده، به سبب دشمنی با آن حضرت و محو و حذف نام ایشان از قرآن، در قرآن دست میبردند، چنان که تا مدتی تدوین احادیث پیامبر اکرمرا به همین منظور ممنوع کردند; ولی در صورتی که با ذکر اوصاف گفته شود، دیگر افراد نااهل دست به تحریف آیات قرآن نزده و ولایت امیرمؤمنان علینیز برای حقیقتجویان روشن میشود.
شیعه و اهل سنت متفقند که پیامبر9 فرمود: من از میان شما میروم و دو چیز گرانبها در بین شما به یادگار میگذارم که اگر به آن دو متمسک شوید، هیچ گاه گمراه نمیشوید; کتاب خدا و اهل بیتم. خداوند دانا به من خبر داده که این دو هیچ گاه از یکدیگر جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. فقط در غایه المرام، ص، 82منبع از اهل سنت و 39 منبع از شیعه آمده که این حدیث را نقل کردهاند. ولی عدّهای چون عمربنالخطاب در مریضی پیامبر9 که منجر به وفات آن حضرت شد، فریاد برآوردند که کتاب خدا برای ما کافی است و اجازه ندادند وصیت پیامبر9 نوشته شود; چون میدانستند که میخواهد درباره اهل بیتش وصیت کند.(اجتهاد در مقابل نص، سید عبدالحسین شرفالدین، ترجمه علی دوانی، ص، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی.)
پس یقین بدانید که اگر حتی در یکصد آیه به صراحت نام حضرت علیمیآمد، این عدّه آن آیات را از قرآن حذف کرده، میگفتند: بقیه قرآن برای ما کافی است و مردم نادان هم دم برنمیآوردند; چنان که به حضرت علیو حضرت زهرا3 آن همه آزار رساندند و مردم چیزی نگفتند. وانگهی خلیفه اوّل و دوم که صدها روایت از پیامبر9 را جمعآوری کرده و همه را سوزاندند.(ر.ک: اجتهاد در مقابل نص، همان، ص.) بعید نبود که جهت مطامع دنیایی خود، بسیاری از آیات قرآن را بسوزانند; افزون بر آنچه گذشت حکمتهای دیگری نیز در نیامدن نام اهل بیت: در قرآن وجود دارد که بیان همه آنها در این مختصر نمیگنجد.
ولی چنانکه گذشت در قرآن آیاتی وجود دارد که به گفته شیعه و سنّی درباره امامت و ولایت و عصمت ائمه: نازل شده است; از آن جمله میتوان به آیات زیر اشاره کرد:
1-آیه اولی الامر(نسأ،59) که میفرماید:"یَََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الاْ اَمْر; ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا و پیامبر و اولیای امر خود اطاعت کنید."
2-آیه، (انبیأ، 105) که میفرماید: "وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْ ?َرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصََّلِحُونَ ; و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد."
3- آیه تبلیغ (مائده، 67) که میفرماید: "یَََّأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه; ای پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن، و اگر نکنی پیامش را نرساندهای."
4- آیه ولایت (مائده، 55) که میفرماید: "إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُو وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوَه َ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوَه َ وَهُمْ رَ َکِعُونَ ; جز این نیست که ولیّ شما خداست و رسول او و مؤمنانی که نماز میخوانند و همچنان که در رکوعند انفاق میکنند."
در روایتی که شیعه و اهل سنت آن را نقل کردهاند میخوانیم:
از جابربنعبدالله انصاری نقل شده است که از: "وقتی خدای عزوجل آیه شریفه: "یَََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الاْ ?َمْرِ مِنکُم..." را بر پیامبر گرامیش "محمّد9" نازل کرد، به آن حضرت گفتم: یا رسولالله! خدا و رسولش را شناختیم، اولیالامر که خداوند اطاعت آنان را در ادامه اطاعت تو قرار داده کیست؟ فرمود: ای جابر! آنان جانشینان مناند و امامان مسلمانان بعد از من که اولشان علیبنابیطالب و سپس حسن و آنگاه حسین و بعد از او علیبنالحسین و سپس محمدبنعلی است که در تورات معروف به باقر است، و تو به زودی او را درک خواهی کرد.
چون او را دیدار کردی از طرف من سلامش برسان.
و سپس صادق جعفربنمحمّد و آنگاه حسنبنعلی و آخرین امام همنام من است، که هم، نامش نام من (محمّد) و هم، کنیهاش کنیه من (ابوالقاسم) است. او حجت خدا بر روی زمین و بقیه الله و یادگار الهی در بین بندگان خدا و پسر حسنبنعلی است.(ر.ک: ینابیعالمودّه، سلیمان بنالقندوزی الحنفی، ج 1، ص 341 351، دارالاسوه للطباعه و النشر).