اخلاق اسلامی یک نظام اخلاقی بر پایه اخلاق، عقل، قرآن و سخنان پیامبر اسلام است.
تفکیک اخلاق اسلامی
اخلاق اسلامی مجموعهای است از تمام مطالب مرتبط به اخلاق و مخصوصاً علم اخلاق که به جهان اسلام و فرهنگ اسلامی منتسب اند، صرف نظر از این که با اخلاق در حوزههای دیگر کمابیش دارای مشترکاتی باشد.
اهمیت تفکیک
از آنجا که اسلام دینی است که مدّعی کمال است و هر دینی جز اعتقادات شامل اخلاق و احکام^ است؛ و نیز چون اخلاق دانشی پیچیده و از دیدگاه اسلام بسیار ضروری ست؛ ارائه یک نظام معیّن از دستورات اخلاقی و حتی مبانی و روش تحقیق در اخلاق از سوی یک مسلمان وظیفه اسلام دانسته میشود.
از لحاظ علم معرفت شناسی اخلاق اسلامی بر اساس قرآن از روشهایی خاص برای مطالعه اخلاق استفاده میکند، که توضیح خواهیم داد.
منابع و رهیافتها
یحیی بن عدی بن حمید بن زکریا (۳۶۴ هجزی قمری)، تهذیب الاخلاق
رهیافت عقلی، فیلسوفانه، یونانی، سقراطی
تهذیب الاخلاق و طهاره الاعراق نوشته ابو علی احمد بن محمد مسکویه (۳۲۰ تا ۴۲۱ هجزی قمری)
اخلاق ناصری، خواجه نصیر الدین طوسی (۵۹۷ هجزی قمری)
تا حد زیادی: جامع السعادات نوشته ملا مهدی نراقی به عربی
معراج السعاده اثر ملا احمد نراقی ^
رهیافت نقلی
معراج السعاده
رهیافت عارفانه یا عرفان عملی
منازل السّائرین، خواجه عبد الله انصاری، و بسیاری از متون نثر در موضوع تزکیه و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله و توحید (عرفانی) و فناء فی الله
مثنوی مولوی، منطق الطّیر عطّار نیشابوری، و و بسیاری از منابع معترب شعر فارسی با مضامین معنوی و عرفانی
رهیافت روان شناسی
اخلاق اسلامی، احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی
بهشت اخلاق، بررسی ۳۱۳ واژه اخلاقی، اثر مهدی نیلی پور
مبانی اخلاق اسلامی
اخلاق اسلامی بر پایه معرفت شناسی اسلامی، فلسفه اسلامی و انسان شناسی ست
روش معرفت شناسی در اخلاق
از دیدگاه معرفت شناسی، اخلاق اسلامی علاوه بر معرفت حسی و عَقلی که پیش از اسلام استفاده میشد، از معرفت نَقلی و وحیانی و حدیثی) نیز برای شناخت استفاده میکند.
با حس، رفتارهای روزمره و قابل مشاهده را مطالعه میکند
با عقل، احکام و قواعد کلی اخلاقی را مطالعه میکند. (اخلاق عقلی)
با وحی و نقل که به عنوان نوع دیگری از برهان در قضایا استفاده میشود. (اخلاق نقلی)
روش محوری در اخلاق اسلامی روش عقلی ست. دو روش دیگر به عنوان شواهد اظافی به کار میروند. لذا شباهت زیادی بین اخلاق اسلامی و اخلاق یونانی وجود دارد. اما تفاوت آن با مکاتب اخلاقی جدید (مدرن) چنان بنیادی ست که شباهت این دو بسیار کم است. مثلاً بسیاری از مکاتب اخلاقی نوین از عقل به عنوان ابزار معرفتی استفاده نمیکنند.
کاربرد فلسفه در اخلاق
فلسفه اسلامی با سه گرایش مشایی، اشراقی و صدرایی شامل جهان شناسی ست که تاثیر مستقیم بر علم اخلاق دارد. در اخلاق اسلامی جهان قسمت مادی و قسمتهای غیر مادی خصوصاً قسمت معنایی یا عقلانی. موجوداتی که در این قسمت اند میتوان روح، قوانین جهان، عقل غیر استدلالی، و فرشتگان (مجریان قوانین جهان) اشاره کرد (منبع: فلسفه ابن سینا)
بعضی مباحث وجود شناسی هم در اخلاق نقش مهمی دارد. مثلاً: اتحاد عاقل و معقول، تشکیک در هستی، حرکت جوهری، مابعد الطبیعه یا متافیزیک، ماوراء طبیعت
کاربرد انسان شناسی در اخلاق
هم فلسفه و هم معرفت شناسی در انسان شناسی کاربرد دارند و انسان شناسی هم در اخلاق اسلامی کاربرد دارد.
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در جهان بینی هر مکتب مورد توجه قرار دارد، شناخت انسان از دیدگاه آن مکتب است. هر مکتب با شناختی که از انسان و استعدادهای خاص او به دست میدهد، به سوالات اجتناب ناپذیری پاسخ میدهد. سوالاتی که از دیرباز درباره انسان مطرح بودهاست. پاسخ به این سوالات، با بینش هر مکتب نسبت به جهان هستی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
انسان از جنبههای گوناگونی موضوع علوم مختلف قرار میگیرد. روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ، اخلاق، دانش پزشکی و زیست شناسی علومی هستند که هر یک وجود انسان را از دیدگاهی ویژه مورد بحث قرار میدهند. اما نچه در انسان شناسی از اهمیّت ویژه برخوردار است، شناخت و اعتقاد به ابعاد دو گانه وجود انسان، یعنی بدن و بعدی جز آن است که روح نامیده شده.
بدن، موجود مادی و مربوط به عالم طبیعت است و نفس انسانی، موجودی فوق طبیعی و عقلی است. بدن انسان را با حس و نفس او را با عقل میتوان شناخت. بعد عقلانی وجود انسان با ذات و هویت او در ارتباط است و با وجود دیدگاههای مختلفی که درباره ارتباط نفس و بدن مطرح است، میتوان گفت: نفس جنبه عالیتر و برتر وجود انسان را تشکیل میدهد؛ به گونهای که لذت، سعادت، کمال و خیر حقیقی انسان به این بعد از وجود او مربوط میشود. اثبات مراتب سه گانه وجود انسان؛ یعنی حس، خیال و عقل، تبیین رابطه میان این مراتب بر اساس حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، از مؤثرترین مسائل انسان شناختی در علم اخلاق است.
شناخت اخلاق اسلامی
ویژگی ها
شناخت ویژگیهای هر پدیدهای قبل از تعریف، ما را در رسیدن به تعریفی جامع و مانع و مختصر از آن یاری میکند. چیزی که به چند دلیل به آن نیازمندیم:
دشواریهای زبانی و پیچیدگیهای مفاهیم علوم انسانی
دشواری تعریف یک علم، خصوصاً توسط مرزهای آن. امر که باعث تکیه بر موضوع علم به جای مرزهای آن در امر در تعریف است
درک شباهت و تفاوت علمی با علوم دیگر
در بینش اسلامی ابعاد انسان دو تاست:
جسم یعنی بخش مادهای انسان
نفس یا روح یا قلب یا دل یا جان یعنی بخش معنایی انسان. این قسمت شامل ۲ نوع قوهاست:
قوای خدمت گر تباتی، حیوانی، انسانی
قوای گرایش زا، یا روان، که عامل علاقه، لذت، رنج، و اعمال، از جمله اعمال اخلاقی اند
بنابرین صفات انسان هم دو نوع است: خَلق و خُلق
خَلق یا ظاهر یا صورت یعنی صفات مربوط به جسم
خُلق یا باطن یا سیرت یا عادت یا صفت یعنی صفات مربوط به روح. خُلق از نظر دوام دو نوع است: فضیله و رذیله. اغلب هر عمل اخلاقی به دلیل شرایط فعلی، مقداری از هر یک را دارد، اما صفات مورد بحث در اخلاق، اغلب به وضوح قابل قضاوت و به سختی قابل عمل اند
صفت فضیله یا زیبا یا خوب یا درست یا پسندیده
صفت رذیله یا زشت یا بد یا غلط یا ناپسند
خُلق از نظر دوام دو نوع است: ملکه و حال
ملکه یعنی صفت مداوم و مستمر و دیر زوال ایجاد شده در نفس.
حال یعنی صفت نامداوم و نامستمر و زود زوال ایجاد شده در نفس.
مثلاً شخصی که یک بار لبخند میزند یا فریاد میکشد تحت تاثیر حال چنین کرده. کسی که دائم لبخند میزند یا فریاد میکشد ملکه خوش خلقی یا بدخلقی را دارد.
موضوع
موضوع هر علمی عبارت است از چیزی که در آن علم از عوارض ذاتی بلاواسطه یا با واسطه آن بحث میشود.
مرسوم است که در شروع هر علمی موضوع و محور اصلی ان علم را به دلایل زیر معلوم نمایند:
در صورت شناخت موضوع یک علم، فرد فراگیر محور اصلی مباحث را شناخته و در حین یادگیری، حول آن متمرکز میشود.
در صورت خروج بحث از موضوع، فراگیر میتواند متوجّه آن شود
گاهی برای تعیین شرافت، مرتبه، درجه، و رتبه علوم از اهمیّت موضوع ان علم استفاده میشود. مثلاً موضوع علم اخلاق درمان روح و موضوع علم طب، درمان بدن است. و چون روح بر بدن برتری دارد، علم اخلاق نیز بر علم طب برتری دارد.
شباهت و تفاوت و ملازمت با علوم دیگر
این بررسی از دو جهت مفید است: اولاً از جهت شناسایی هر چه بهتر مرزهای این دانش. و دوّماً شناسایی قسمتهایی از این علم که با علوم دیگر مشترک اند، به روشی استثنایی
اخلاق نظری و فقه
علم فقه اعمال انسان را از دو دیدگاه داوری میکند: یکی آثار اخروی آن، که با احکامی چون واجب و حرام تعیین میشود؛ و دوّم آثار دنیوی آن با احکامی چون صحت و بطلان. فقط دسته اول ماهیت اخلاقی دارند و در اخلاق بررسی میشوند. دسته دوم ماهیت حقوقی دارند. ^
اخلاق نظری و حقوق
موضوع علم حقوق قوائد کلّی و الزام آور اجتماعی ست که اجرای آن از سوی دولت و قدرت حاکم تضمین شده، است. اما علم اخلاق به قوائد فردی، اخروی، و بدون ضمانت اجرایی خارجی نیز میپردازد.
اخلاق و حقوق در عمل
حقوق خدمت گزار و مددکار اخلاق در اجرا و توسعه عدالت اجتماعی است که از ارزشهای اعلای اخلاقی محسوب میشود، و اخلاق نیز با نقش پیش گیرنده اش کارامد ترین یاور علم حقوق در استقرار و توسعه عدالت اجتماعی ست.
اخلاق و عرفان و فلسفه
عرفان دو بخش است: عرفان نظری مربوط به تفسیر هستی، یعنی خدا، جهان و انسان است که با فلسفه نزدیکیهایی دارد. نقش زیربنایی فلسفه در اخلاق باعث رابطه این دو نمیشود. بخش عملی عرفان (سیر و سلوک) که بیان گر وظایف انسان در روابط او با خود، خدا، و دیگران است، موفّق ترین و جدّی ترین روش تربیت در اخلاق اسلامی ست. این بخش از این صحبت میکند که سالک برای رسیدن به قله بلند انسانیت (توحید)، باید از کجا آغاز کند، چه مراحلی را بپیماید و چه حالتهایی در این بین به او دست میدهد. همه این مراحل باید با اشراف و مراقبت انسان کاملی که خود این راه را طی کرده و از راه و رسم منزلها آگاه است، همراه باشد.
فلسفه اخلاق اسلامی
از دیدگاه اسلام اخلاق مطلق است. یعنی جاودان و عام است. نه مخصوص زمان و مکانی خاص. زیرا اعمالی هستند که خوبی و بدی آنها قرارداری نیست. بلکه ذاتی ست. مثلاً دروغ ممکن است در شرایطی اضطراری حتی توسط اسلام مجاز شود. امّا این، تاثیر منفی دروغ را بر انسان از بین نمیبرد