یکی از عواملی که می تواند در راستای پیشرفت انسانها نقش بسیار مهمی را داشته باشد خود باوری و تکیه بر روحیات فردی و اعتماد به نفس در بین انسانهاست.
امروزه پیشرفت و رسیدن به موفقیت آرزوی هر انسانی است و این امر در بین جوانان بسیار چشمگیرتر بوده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
ما به لحظه ای از تاریخ رسیده ایم که خودباوری – که همواره یک نیاز بسیار مهم روانی بوده است – به صورت یک نیاز فوری اقتصادی درآمده است. برای هماهنگ شدن با دنیای پیچیده، چالشی و رقابتی این زمانه باید به صفت خودباوری متصف بود.
اینک ما در جهانی زندگی می کنیم که اقتصاد آن جهانی و مشخصات آن از این قرار است: دگرگونی سریع، پیشرفت های پی درپی علمی و تکنولوژیک و رقابت در حد و اندازه ای که تاکنون سابقه نداشته است. این پیشرفت ها، نیاز به تعلیم و تربیت و آموزش را در قیاس با نسل های قبل بیشتر کرده است و هرکس که با کسب و کار سروکار داشته باشد، این نکته را می داند، اما نکته ای که به خوبی درک نشده، این است که پیشرفت ها به نوبه خود، نیازهای دیگری را بر منابع روانشناختی ما تحمیل می کنند. به خصوص لازمه پیشرفت، داشتن ظرفیت بیشتر برای نوآوری، خودمدیریت، مسئولیت شخصی و خودیابی است. داشتن این ظرفیت ها برای همه افراد خواه مدیریت ارشد، خواه سرپرستان و حتی تازه کاران لازم است.
خودباوری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به عوامل زیادی وابسته است و ارتقای یادگیری، حاصل توقعات و انتظارات است. انتظارات بالای معلمان از دانشآموزان و نیز انتظارات بالای دانشآموزان از خود، در بازده یاددهی – یادگیری تأثیر مثبت دارد، یکی از راهبردهای مؤثر در تحقق انتظارات پیشبینی شده در طراحی آموزشی، سهیم کردن دانشآموزان در تعیین اهداف آموزشی، نوع تدریس، شیوه مشارکت، تدوین قوانین و مقررات کلاسی و تعمیق چگونگی عملکرد و فعالیتهای خود در سطحی بالاتر از حد معمول است. دانشآموزان از اینکه در کلاس با ارزش و مفید تلقی شوند خوشحال و راضی خواهند شد. اگر توقعات ما از دانشآموزان و توقعات آنها از خودشان کم باشد انگیزههای یادگیری در آنها افت خواهد کرد و برعکس. توقعات سطح بالا، آنها را به سوی پیشرفت سوق خواهد داد. یکی از این فرایندها، فراهم کردن زمینههای مناسب برای تجربههای فردی دانشآموزان است. تجربههای فردی و درگیر کردن آنان با فعالیت تدریس (تمرین معلمی) به دانشآموزان کمک میکند، از موضوع درس شناخت بهتری پیدا کنند و با احساس همدلی با موضوع آموزش، موضوع درسی را به راحتی یاد بگیرند.
چنانچه دانشآموزان دیگر کلاس را راغب کنیم تا در مورد نتیجه تدریس فراگیرانی که به تدریس و آموزش افراد کلاس داوطلب شدهاند قضاوت نمایند، دانشآموز را به تفکر منطقی و بهرهگیری از قوه استدلال ذهنی خودشان وا میداریم. در این بین اگر دانشآموزان کلاس را در فرایند ارزشیابی و قضاوت کار فراگیران شرکت دهیم، آنها یاد میگیرند درباره کارهای خود و نتایج یادگیری و آموختههایشان به خوبی قضاوت کنند و نسبت به نتایج ارزشیابی از فعالیتهای خود حساس باشند و درصدد رفع نقطه ضعفها برآیند. این مقاله که چکیدهای از طرح انجام شده با عنوان «کلاس و تمرین معلمی» در مدرسه راهنمایی ناحیه 2 زنجان میباشد، پیامدها و بازخوردهای مثبتی داشته است که به شرح ذیل میباشد.
- 1) جلوگیری از تدریس تکراری و مدیریت زمان به نحو مطلوب.
- 2) کنترل رفتار انضباطی دانشآموزان.
- 3) تشویق و ترغیب دانشآموزان و انگیزه بیشتر فراگیران به یادگیری.
- 4) ایجاد جو مشارکت و همکاری در کلاس که زمینهساز مدیریت یادگیری است.
- 5) توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان.
- 6) افزایش بهرهوری در کلاس درس.
- 7) ایجاد خودباوری در بین فراگیران و تقویت اعتماد به نفس در آنان.
- 8) شاد نمودن فضای کلاس و افزایش تعامل و گسترش ارتباط بین فراگیران و معلم در نهایت اجرای این طرح باعث احساس خودباوری و لیاقت در بین فراگیران میشود.
چراکه معلم با این کار پیامهای مثبت بیشتری به دانشآموزان منتقل میکند و استقلال و خودگردانی بیشتری به دانشآموزان میآموزد. وقتی فراگیران بتوانند محیط کلاس را اداره کنند به طور حتم افرادی کارآمد، لایق، مستقل و شایسته بار خواهند آمد. این احساس خودباوری و خودارزشمندی به فراگیران کمک میکند تا در محیط درس و مدرسه فعال و پویا باشند و احساس مفید بودن در جمع را تجربه کنند و هویت خاص پیدا کرده و جامعهپذیر شوند چراکه کار مدرسه، صرف آموزش مسائل علمی نیست، بلکه کار اصلی آن در درجه اول درونی کردن ارزشها و در یک کلام هویتبخشی به فراگیران است.
انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتارش تا رسیدن به هدف میشود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد. به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیلهای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته میشود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده میشود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید میآید. از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی بهعنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع میشود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانشآموزان حداکثر بهرهوری از هوش صورت گیرد.
زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آنکه معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی میتوانند در بالا بردن انگیزه دانشآموزان مفید واقع شوند.
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی میتوان به تقویتکنندههایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویتکنندههای درونی میتوان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد. آنچه که بیشتر موجب رفتار خودجوش میشود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیتهای پرورشی معلم یا مربی این است که دانشآموز به تدریج از انگیزههای بیرونی به سمت انگیزههای درونی هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه میدهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانشآموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس میکنند، باور دارند که میتوانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند. این گروه از دانش آموزان با انگیزه درونگرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانشآموزان باانگیزه برونگرا، احساس بیکفایتی یا کفایت کمم داشته و همواره تصور میکنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر: معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانشآموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزههای بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است. اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت میدهند و نه به تلاش و استعداد خود. این دانشآموزان حتی اگر نیمنگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعبالوصول میدانند که دست به عمل نمیزنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» میآورد. از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیتها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر میشود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهمتر است. درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بیعلاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل میشود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه میشود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابیهای مناسب فضای کلاس را لذتبخش کنند.
به طورکلی بهمنظور افزایش انگیزه دانشآموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزهها راهکارهای زیر توصیه میشود:
1 - سعی کنیم اولویت تجربههای دانشآموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
2 - برای موفقیت دانشآموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
3 - با احترام گذاشتن به تفاوتهای فردی دانشآموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
4 - دانشآموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیتهای عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن کوشا باشیم. سختگیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوتهای منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری میشود.
5 - بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانشآموزان را از نتیجه کار آگاه کنید.
6 - برای اینکه دانشآموز بداند، در طول تدریس بهدنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در ابتدای درس فراموش نکنیم.
7 - چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانشآموز مشخص شود.
8 - بهمنظور افزایش حس کفایت در دانشآموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد.
9 - در مورد مشکلات درسی دانشآموز و ریشهیابی آن، با او تبادل نظر و گفتوگو کنیم.
10 - تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
11 - مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
12 - از بروز رقابت ناسالم در بین دانشآموزان پیشگیری شود.
13 - در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
14 - علاقه به دانشآموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزهها را افزایش میدهد.
15 - آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
16 - برای دانشآموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم
17 - با محول کردن مسئولیت به دانشآموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کمتوجهی در آنها را بررسی کنید. 18 - شیوههای تدریس را از سنتی به شیوههای روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانشآموزان را به کار گیریم.
19 - میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم
20 - تدریس را با طرح مطالب و پرسشهای جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس کنجکاوی، دانشآموزان را برانگیختهتر سازیم. 21 - به وضعیت جسمانی دانشآموزان توجه کرده و علل جسمی بیتوجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.