یکی از ساده ترین و در عین حال مهمترین اصلی که همیشه در معماری سنتی ایران رعایت می شد توجه به خورشید و بهره وری مناسب از نور آن بود. می دانیم که ارتفاع آفتاب در حرکات ظاهری خود در طول سال حدود 47 درجه نوسان دارد. به عنوان مثال در تهران که در عرض شمالی ' 3542 قرار داد، ارتفاع آن به هنگام آغاز بهار و پاییز حدود 55 درجه و طول سایه اشیا حدود 7/0 ارتفاع خود،
ارتفاع آن در آغاز تابستان حدود 78 درجه و طول سایه اشیا حدود 2/0 ارتفاع شی.
ارتفاع آن در آغاز زمستان حدود 31 درجه و طول سایه اشیا حدود 6/1 ارتفاع
بنابراین ساختمانی به شکل زیر در حالیکه در زمستان حدود 8/4 متر آفتاب را به درون خود جای می دهد در تابستان با در نظر گرفتن ایوانی مسقف به عرض حداقل 60 سانتی متر از ورود آفتاب به درون ساختمان جلوگیری می نماید و بدین ترتیب حدود 50 درصد از مصرف سوخت در زمستان برای گرم کردن و در تابستان از مصرف برق برای سرد کردن صرفه جویی می گردد و با رعایت تهویه های طبیعی و عایق کاری می توان این صرفه جویی را تا حد 80 تا 90 درصد بالابرد کاری که در ساختمانهای قدیمی با وسایل آنروزی استفاده می کردند. علاوه بر استفاده مادی به همین سبب از آلودگی محیط نیز کاسته خواهد شد. وجود ایوانهای مسقف چه در شهرها و چه در روستاها کاربرد بسیاری را داشتند به عنوان حیاطی مستقل برای تمدد اعصاب و داشتن گلدانی به عنوان فضای سبز که در جمع میلیونها اتاق در شهری مانند تهران قابل توجه است، معماری ایرانی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباییشناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد.
معماری ایران، خورشید در اسلام
ارتباط معماری ایران با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد.
مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود. دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.
وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.
معماری ایرانی که ابتدا در محدوده ی فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شکل گرفت، همچون همه ی معماری هایی که ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره ی قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است.
بررسی نمونه های به جا مانده نشان می دهد:
- رنگهای به کار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگی های اقلیم گرم و خشک بوده اند.
- مصالح ساختمانها، علاوه بر توانایی های سازه ای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیک، بهترین شکل بهره برداری از انرژی محیط بری را نشان می دهند.
- سازه های طاقی در این بناها نشان دهنده ی رابطه ی اقلیم و معماری هستند.
- حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید می توان دید.
این تاپیک به بررسی فضاهایی می پردازد که به طور مشخص به دلیل ویژگی های اقلیمی شکل گرفته اند و اقلیم در آنها موضوع اصلی بوده است. نام اغلب این فضاها از همین ویژگی اقلیمی آنها گرفته شده است، مانند اتاق کرسی، زمستان نشین، سردابه و ...
حیاط های مرگزی در این بررسی نیامده اند، گرچه این حیاط ها خود پاسخی اقلیمی به فضای باز خانه اند و ایجاد فضایی با درخت و حوض آب و در امان از بادهای گرم و تابش شدید آفتاب، بهترین دلیل شکل گیری حیاط در مرکز خانه بوده و در همه ی اقلیم های مشابه هم دیده می شود.