کارشناسی ارشد دوره ایران اسلامی
مقدمه و طرح سؤال
در تاریخ کشورها و سرزمینها برخی از حرکتها و جنبشها به خاطر تازگی و کارکردشان اهمیت ویژهای پیدا میکنند و چه بسا زمینهای برای پیشرفت و یا پسرفت به حساب میآیند. جنبش تنباکو در ایران یکی از این مقاطع تاریخی است که مردم ایران را نسبت به قدرت خویش برای مقابله با پیشآمدهایی که حیثیت ملی آنها را به مخاطره میانداخت، آگاه ساخت. مردمی که یاد گرفته بودند هر آنچه شاه و دربار برای آنها رقم میزند بپذیرند و خود را ملزم به اطاعت از آن مییافتند هرچند از اجرای آن کراهت داشتند.
در این دوره تحولات در کشورهای اروپایی وارد مرحلهای حساس شده بود و سرمایهداری پا را از مرزهای خود فراتر گذاشته بود و در پی سود و منفعت خویش خواستهها و مطالعات مردمان آن سوی مرزها را به هیچ میانگاشت. بنابراین جنبش تنباکو یک جنبش کاملاً مربوط به مسائل اقتصادی است یعنی ریشه اصلیاش به اقتصاد برمیگردد و این عملاً ناشی از یک مسئله بسیار مهم و آن به وجود آمدن و رشد امپریالیسم است. این مسئله تنها به ایران مربوط نمیشود و آسیا را هم در بر میگیرد. در ایران رژیم، رژیم زمینداری است و با رژیم سرمایهداری چندان میانه خوبی ندارد. لذا است که به واسطه پدید آمدن تعارض منافع زیر ساختهای اقتصادی اجتماعی دچار تضاد شده و مقابله با پدیده بیرونی نمود عینی به خود میگیرد. برای تحلیل انقلابها و جنبشها در ایران براساس چارچوب نظری چارلزنلسون میتوان گفت که هر جامعه یک ساخت دارد و ساخت جوامع با یکدیگر متفاوت است و هر ساختی یک عملکرد و کارد به خصوصی دارد. در ساخت اجتماعی ایران هم یک عملکردی وجود دارد که این ساختها را به هم مربوط میکند که به آن ساخت جامعه میگویند. این کارکرد، ساخت ارزشی را به وجود میآورد و این ساخت ارزش تغییرات مربوط به تجانس را به موجب میشود. حال اگر بین ساخت ارزشی و محیط تجانس باشد مشکلی پیش نمیآید ولی اگر عدم تجانس بین ساخت ارزشی و محیط به وجود بیاید آن وقت نظام نامتعادل اجتماعی رخ مینماید و این چیزی بود که در جنبش تنباکو اتفاق افتاد. به هر حال در این تحقیق در پی آن هستیم تا ببینیم نقش روسیه در این جنبش چه میزان بوده است. آیا همانطور که برخی ادعا میکنند سر منشأ و سرنخ ماجرا در دست روسها بوده و مردم را آنچنان که میخواستند هدایت میکردند یا فقط به خاطر حفظ منافع خود مخالف اعطای امتیاز به رقیب خود بودهاند، و این مردم و علما بودند قیام را آغاز کردند و به نتیجه رسانیدند. ما در این تحقیق سعی کردهایم با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی موضوع را قدری بشکافیم. اما به نظر میرسد نقش روسیه یک نقش تقویت کننده و تکمیلی بوده تا یک نقش بنیادی و محوری، بررسی ادعاهای طرفین و مدارک تاریخی این را ثابت میکند.
نگاهی اجمالی به منابع
نخستین اثر مستقل و تک نگارانه درباره جنبش تنباکو، کتاب تاریخ دخانیه شیخ حسن کربلایی است. حاج علی فرزند محمدرضا، پدر شیخ آقا بزرگ طهرانی هم رسالهای در تاریخ دخانیه نوشته که متاسفانه تاکنون یافت نشده است.[1] پس از آن کتاب مستقل دیگری که نوشته شده کتاب «تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی در ایران» ابراهیم تیموری است که به سال 1328 خورشیدی چاپ شده است. وی از کتاب شیخ حسن، کمال استفاده را کرده و نامی از آن به میان نیاورده است. البته خود او هم تلاش زیادی در جمعآوری اسناد و مدارک کرده است.
اثر مستقل دیگر، عنوان «تحریم تنباکو» از خانم نیکی، ر،کدی است که توسط شاهرخ قائم مقامی ترجمه و به سال 1356 خورشیدی در تهران به چاپ رسیده است. تحلیلی از نقش سه گانه شیخ فضلالله نوری در نهضت تحریم تنباکو اثر مستقل دیگری از آقای ابوالحسنی (مندر) است که به سال 1360 توسط انتشارات پیام آزادی در تهران چاپ شده است. «پیکار پیروزی تنباکو» از محمد نهاوندیان (تهران، چاپ پرتو) و کتاب «ریشه و روند جنبش تنباکو» (بدون یاد از نام مؤلف) و کتاب «اندیشه دینی و جنبش ضد رژی» از آقای حسین آبادیان (تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376 آثار مستقل دیگری هستند که در این باره انتشار یافتهاند.
کتابی نیز با عنوان «بازرگان» از خانم هما ناطق درباره دادوستد با بانک شاهی ورژی تنباکو در تهران به سال 1373 چاپ شده است.
کتاب ویژهای هم درباره مرحوم سید علیاکبر فال اسیری مجتهد فارس با عنوان «نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو» از آقای محمدرضا رحمتی در تهران و به توسط بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی چاپ شده است.
ما در این تحقیق تلاش نمودهایم از منابعی بیشتر بهره ببریم که به شکلی به موضوع مرتبط بود و در آنها به نقش روسیه در جنبش اشاره شده باشد. از جمله این منابع برخی خاطرات از جمله خاطرات دکتر فوریه در ایران است.
همچنین اسناد وزارت خارجه انگلیسی و فرانسه از دیگر منابع است که به آنها مراجعه شده است. بخش دیگر منابعی در واقع منابع مطالعاتی و تحقیقاتی است که با مراجعه به آنها سعی شده تا نتیجه تحقیقات آنها به شکلی در این پژوهش منعکس شود.
از جمله منابعی که به کرات به آنها استناد شده کتاب روس و انگلیس در ایران اثر فیروز کاظمزاده است. تاریخ قاجاره اثر آ.ک.س لمبتون از دیگر منابعی است که به قدر نیاز به آنها مراجعه کردهایم.[2]
زمینههای فرهنگی جنبش
یکی از زمینههای جنبش تنباکو در ایران نارضایتی مردم و علما از نفوذ فرهنگی و اقتصادی بیگانگان در کشور بود. این نفوذ که حیثیت و هویت ملی و فرهنگی یک جامعه سنتی را با خطر مواجهه کرده بود تبدیل به یک جنبش ضد بیگانه شد. شیخ حسن کربلایی فضا را این چنین توصیف کرده است: چنان افعال و اطوار زشت و ناپسند فرنگیان در نظرها به زیبایی جلوه گرفت که مسلمان زادگان ایران، با آن وجدانهای سلیم و سلیقه مستقیم، قبایح افعال و اطوار ننگ مغزانه فرنگیان را با شوق و شعف هر چه تمامتر، شعار ]شعائر[ خود گرفته، سهل است که مایه مباهات خود دانسته، بدان قبایح نیز بر مردم مملکت افتخار و مزیت جستند؛ و با همه این، باز هم فرنگی مآبی دست از مسلمانان برنگرفت تا بر طبایع ایشان نیز استیلا یافته، استعداد طبیعیه تا مسلمانان را هم از ریشه برانداخت. [3]
نویسنده تاریخ دخانیه در ادامه مینویسد:
این شد که از این پس کلمه ملت را که سبب اصلی خرابی کار ایران فهمیده بودند، نفوذ و موقع پیشین از دلها برفت و افکار فرنگستان که ضامن سعادت و نیکبختی ملت و مملکتش میدانستند. هر روزه در نظرها رونقی تازه گرفت و به تدریج مقام فرنگیان در ایران خیلی بلند و منتسبات فرنگستان کلّیه خیلی دلپسند افتاده و بدین و تیره هر کار فرنگی و فرنگی مآبی را در ایران ]رواج[ افزوده شده و بازار اسلام و مسلمانی را همی (رونق) بکاهید، تا آنجا که بزرگان ایران را از سازش و آمیزش با مردم فرنگستان، عظم بسیاری از منکرات اسلامیه یکسر از نظر به در رفت؛ سهل است که نوبت، کمکم به معلومات وجدانیه و مسلمات فطریه رسید. [4]
زمینه های اقتصادی جنبش تنباکو
نفوذ اقتصادی بیگانگان در ایران یکی دیگر از عوامل عمده پیدایش جنبش تنباکو بود. مردم، تجار و بازرگانان وقتی میدیدند که سرنوشت اقتصادی مملکت خود به دست بیگانگان افتاده است به دنباله بهانه به منظور نشان دادن واکنش بودند و این بهانه با اعطای امتیاز توتون و تنباکو به دست آمد.
در اینجا قسمتی از نامه یک تاجر به علمای عراق که توسط شیخ حسن کربلایی در زمینه دخالت خارجیها در مسائل مملکتی و ضررهای آن به اقتصاد کشور در کتاب تاریخ دخانیه آورده شده متذکر میشویم:
«نوع اهالی این بلد عمده و معظم که چشم و چراغ ایرانیان است، خاصه صنف تجار را، کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده و چگونه سخت و دشوار نباشد و حال آن که چندین سال است تا کنون که ]به[ سبب مداخل و استیلای فرنگیان، رشته تجارت ایران بالمرّه از دست تجار مسلمان بیرون رفته است.
این جماعت فرنگیان، گذشته از این که در کلیه بلاد ایران، خاصه در این بلد معظم، کمکم خیلی زیاد شده و در رشته بسیاری از کارها، مدخلت جستهاند، این جماعت به یک وضع تقلبی در کار تجارت ایرانیان داخل شده و رشته کارها را در هم و برهم زدهاند که تجار مملکت را علیالخصوص با التزام به احکام شریعت، دیگر دادوستد صرفه ]وعاندی[ ندارد، سهل است که این وضع دادوستدهای اسلامی، به جز خسارت، نتیجه و حاصلی نتواند داشت. این است که از چندین سال تاکنون، هر ساله در هر بلد جمعی از تجار مسلمان ورشکسته و خانهنشین شده و این باقی مانده هم که امروزه علی الرسم به حجره و کاروانسرا میآیند، با کمال کسالت و افسردگی هرکسی در این خیال که تا هنوز به وسیله چرکین ورشکستگی ننگین شده خود ]اختیاراً[ از کار تجارت کناره گرفته و ابتداً خانه نیشن باشد.[5]
مقایسه امتیازاتی که کشورهای ضعیفتر به قدرتهای بیگانه داده بودند از دیگر دلایل مخالفت مردم با امتیاز تنباکو بود. چه براساس اسناد میزان سود و بهرهای که از بابت امتیاز توتون و تنباکو به ایران داده میشد به مراتب کمتر از امتیازات از نوع خود در سایر کشورها از جمله عثمانی بود.
در این اواخر در مملکت ما دو سه فقره امتیاز به اجانب داده شده است که امثال آن شرایط خفیفه ]، حقیقتاً[ در هیچ مملکتی دیده و شنیده نشده است امروز دولت انگلیس با آن همه اقتدار در زنگبار و فرانسه در داهومی (بنین) و دولت ایتالیا در حبشستان با آن شرایط خفیفه امتیاز حاصل نتواند نمود؛ حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین پایه رایگان فروخته نمیشود؛ آیا واسطه کار هیچ وجدان ندارد ]و به هوش نمیآید[ و پیش خود نمیاندیشد که این امتیازات متضمن حقوق عمومیه است؟[6]
رقابتهای روس انگلیس در ایران
در دوران قاجار محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم حاکم را، سیاست موازنه مثبت (جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس، از طریق اعطای امتیازات و منافع مختلف به آنها) تشکیل میداده است! تا جائیکه به عنوان شیوهای سهل الوصول برای حفظ و بقای شاه و برابر تکاثر طلبی استعمارگران بینالمللی به کار گرفته میشد. و اساساً رژیم حاکم بر هیچ وجه برمبنای منافع مردم محروم کشورمان و هویت و استقلال اسلامی میهنی عمل نمینموده و تنها چیزی که مبنای ارزشگزاری و برنامههای آن را تشکیل میداد حفظ منافع دربار و قدر قدرتی شاه وقت بوده است.[7]
این وابستگی به اجانب به نحو بارزی در نامه سید جمال الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی منعکس شده است.
و (شاه) نصف دیگر مملکت را هم به عنوان حق سکوت به دولت روسیه داده اگر شود آنهم عبارتست از:
1 مرداب رشت و راه انزلی تا خراسان و آنچه از خانهها و مسافرخانهها و باغستانها تابع ان راه است. ولی دولت روسیه به دماغش خورده و این هدیه را نپذیرفته، او در صدد است اگر این معاهدهها که به تسلیم کشور به اجانب منتهی میشود به هم نخورد، خراسان را مستعمره خود کرده و به آذربایجان و مازندران نیز دست بیاندازد، این اولین نتیجهای است که بر ریاست این احمق مترتب میشود. خلاصه این مرد تبهکار، کشور ایران را اینطور به مزایده گذاشته و خانههای محمد و ممالک اسلامی را به اجنبی میفروشد ولی از پست فطرتی و فرومایگی که دارد به قیمت کم و وجه اندک حاضر به فروش میشود. بله وقتی پست فطرتی و حرص با خست و دیوانگی آمیخته شود، چنین خواهد شد.[8]
از مدتها پیش بر ناصرالدین شاه و صدر اعظم وی، میرزا حسینخان مشیروالدوله، آشکار شده بود که از سوی روسیه تهدیدی بنیادی نسبت به استقلال ایران صورت میگیرد و ایران با توجه به موقعیت متزلزل امور مالیاش، بدون متحد نمیتواند در مقابل نفوذ روسیه مقاومت کند. بنابراین، آنان درصدد برآمدند که توجه قدرتهای بزرگ را به توسعه اقتصادی کشور جلب کنند، به این امید که اگر این قدرتها در کشور سرمایهگذاری کنند به حفظ استقلال ایران کمک خواهند کرد. در آن زمان، هیچ یک از قدرتهای بزرگ به جز روسیه و بریتانیا به ایران علاقه نشان نمیدادند و بدین ترتیب بود که امتیاز رویتر سرانجام به یک تبعه بریتانیایی اعطا شد. روسها از اعطای این امتیاز به شدت خشمگین بودند و در دیگر کشورهای اروپایی نیز نسبت به این امتیاز انتقادات زیادی شد و بالاخره در 1873م، شاه تحت فشار روسیه این امتیاز را لغو کرد.[9]
شاه و سپهسالار پس از این بخشش (امتیاز رویتر) و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند، در سال 1290 هجری قمری، از طریق روسیه به فرنگ رفتند. ولی در پایتخت روسیه با اعتراض شدید دولت تزاری نسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنباله این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد!
انگلیسیها که به علت حضور رقیب، عهدنامه رویتر را زیاد قابل اجرا نمیدیدند، بیشتر به بهرهبرداری سیاسی از آن پرداختند و خود جداگانه با روسیه بر سر حفظ امنیت سرحدات هندوستان و در عوض چشمپوشی از تصرف خانات آسیای مرکزی و از جمله شرق دریای خزر که جزء خاک ایران محسوب میشد به توافق رسیدند و از سوی دیگر ناصرالدین شاه برای تلافی ظاهری این عمل، تشکیل قوای قزاق را در سال 1296 ه.ق به روسها واگذار نمود.[10]
چندسال بعد از (قضیه رویتر) انگلستان که زمینه را برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طریق رژیم شاه کاملاً مساعد میدید، وی را توسط صدراعظم «امین السلطان» برای دیدار از اروپا دعوت کرد. اما روسیه تزاری که خود را در این متضرر میدید از ناصرالدین شاه که اجازه عبور از خاک روسیه را میخواست تقاضای امتیازاتی به نفع خود نمود. در نتیجه شاه به دولت روس متعهد شد که:
مرداب انزلی و رودخانههایی که مصب آنها در این مرداب هستند و تمام رودخانههایی که به بحر خزر میریزد برای کشتیهای روس آزاد باشد و اینکه روسها در هر جا که مناسب و مفید بدانند در خاک ایران راه آهن بسازند و علاوه بر این، دولت ایران تا 5 سال به هیچ دولت خارجی اجازه ساختن راه آهن را ندهد.[11]
در سفر (سوم) ناصرالدین شاه به فرهنگ و توقف او در انگلستان (شعبان 1306 ه . ق) پیشنهاد و اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح شد به این منظور دولت انگلیس یکی از اتباع خود به نام ماژور تالبوت را به عنوان طرف قرارداد معرفی کرد. سرانجام در رجب 1307 ه . ق پس از مراجعت شاه به ایران این امتیازنامه در 15 ماده تنظیم و به امضای ناصرالدین شاه رسید.
نویسنده کتاب تاریخ دخانیه چگونگی سفر شاه به فرنگ و دادن امتیاز را چنین نوشته است:[12]
قضا را در همین اثنا اعلیحضرت اقدس همایون پادشاه اسلامیان پناه در سنه 1306 سومین باره، عزیمت خسروانه به تجدید سیر و سیاحت فرنگستان و گلچین از اوضاع ترقیات آن سامان گرفت. ]![ در این سفر جمعی از بزرگان مملکت را نیز به شرف التزام و رکاب همایونی مفتخر و سرافراز فرموده که پس از اطلاع و آگاهی کامل از اوضاع ترقیات و تنظیمات فرنگستان، تدبیر ادخال و اجرای آن گونه ترقیات و تنظیمات را در وطنگری با هم بیندیشند.
شیخ حسن کربلایی در زمینه زیرکی انگلیسیها برای استفاده از موقعیت و نقش امینالسلطان در این باره چنین ادامه میدهد:
معلوم است حریف کهنهکار و هوشیار، پس از تمهید این همه مقدمات کار، البته استنتاج نتیجه را فرصت یافته و غنیمت خواهد شمرد. این بود که در همان ایام اقامت موکب همایونی در انگلستان، ماژور تالبت نامی از مردم انگلیس که سابقه ادعایی با دوست ایران داشت رشته خیلی بلند و رسای امتیاز عمل دخانیه کل ممالک محروسه ]ایران[ را خواستگار وصل جو شده، چنگ توسل به دامان شرف شأن یکی از بزرگان (امین السلطان) که مصدر کارهای بزرگ مملکت بود در آویخت. بزرگ محترم نیز شاید بدین ملاحظه که برحسب مکنون خاطر خطری همایونی ما را در این سفر جز ادخال و اجرای این گونه، کارهای سودمند نتیجهدار به ایران مقصدی در نظر نخواهد بود، پذیرفت.
دیورند از مأموران انگلیسی هندی که در دستگاه سرفردریک رابرتس در جنگ دوم انگلیس و افغانستان به عنوان منشی سیاسی خدمت کرده و در وزارت خارجه هندوستان به مقام معاونت وزارت رسیده بود درباره دیدگاه سفارت انگلستان در ایران نسبت به دربار و روسها نوشته است.
قشونی در کار نیست. سربازان با رباخواری امرار معاش میکنند... اگر یک بریگاد (تیپ) روسی به سوی تهران حرکت کند تصور نمیکنم که یک گلوله هم به طرف آن شلیک شود. ناصرالدین شاه از ملاها میترسد، زیرا هر کار بخواهند میکنند و به راستی دولتی وجود ندارد بهترین فرصت برای اصلاح امور آن است که بین ما و روسها توافقی شود اما میترسم که نتوان به این کار امیدوار بود. ما در نظر ناصرالدین شاه مهاری هستیم برای روسها و روسها از بسیاری جهات به نحوی عجیب از ما هراساناند. هیچگونه احساس حقارتی در کار نیست، اگرچه در واقع قدرت حقیقی در دست روسها است.[13]
در همان زمان یک نشریه انگلیسی در این باره نوشته است.
سیاستمداران توانا و با تجربه معتقدند که دخالت وزارت خارجه در امور ایران، رقابت روسها را برخواهد انگیخت و از هم اکنون شروع فعالیت قدرت اخیر آشکار است. در حال حاضر نمایندگی دولت روسیه در ایران با یکی از کاربرترین و زیرکترین دیپلماتها یعنی موسیو دبوتزوف است که آگاهی کاملی از امور شرق دارد و بیشتاب و با دو اندیشی اقدام میکند. روسها که هیچ یک از سهامی را که در لندن به فروش میرسد نخریدهاند عملاً تلاش میکنند که مانع از اقدامات انگلیسیها شوند و در کار آنها مشکلاتی پدید آورند.[14]
به هر حال مخالفت روسیه، با تنباکوی رژی، از همان ابتدا آشکار شد. سفیر انگلیس در تهران که دریافته بود روسیه با چنین انحصار وسیعی برای اتباع بریتانیا مخالفت میکند و از طرفی نیز مایل بود که وسایل پیشرفت مادی و ثابت ایران را فراهم کند، از اعطای این امتیاز به یک شرکت بینالمللی طرفداری میکرد. چند هفته، پس از تلگرام مورخ 51 مارس، وی چنین گزارش داد: برای اجتناب از اصطکاک با روسیه، شرکتی که در مورد این امتیاز کار میکند، باید بینالمللی گردد و از سرمایهداران فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورهای اروپایی دعوت به همکاری شود.
اعطای امتیاز تنباکو و سپس لغو آن، مبارزه بین روسیه و انگلیس را در ایران کاهش داد و اثر این امر را در سیاست داخلی ایران آشکار کرد. این امر نشان داد که چگونه برای بریتانیا غیر ممکن است که از موقعیت خاص روسیه در ایران غافل بماند. از مدتها قبل آشکار شده بود که هرگونه امتیاز سیاسی حتی دیررس برای بریتانیا در ایران با مخالفت روسیه مواجهه خواهد شد. مخالفت روسیه با امتیاز رویتر و تنباکوی رژی بر این واقعیت مبتنی بود که یک مخالفت به زمینههای تجاری نیز کشیده میشد.[15]
علما و مردم
اینکه علما و مردم عامل اصلی جنبش تنباکو در ایران بودهاند از سوی برخی مورد تردید قرار گرفته است. اگرچه ما ضمن تاکید بر دسیسه چینیهای روسها در این باره باید تاکید کنیم رشته کار در دست مردم و علما بود و نقش روسیه را باید یک نقش تکمیلی ارزیابی کرد که در صورت فقدان آن جنبش به حرکت خود ادامه میداد. در ضمن نمیتوان میزان نقش روسیه را در این ماجرا واقعاً مشخص کرد. یکی از محققین در این باره مینویسد: علی رغم شروع امید بخش (شرکت تنباکوی رژی) اضطرابی در تمام کشور گسترش یافت و نشانههایی از دخالت طبقات مذهبی به چشم میخورد. اینکه فعالیتهای آنان در این مرحله تا چه حد به تحریک روسها انجام گرفته همچنانکه امینالسلطان اشاره میکند. و تا چه حد در نتیجه بدگمانی آنان از دخالت خارجی در کشور بوده است، روشن نیست.[16]