تولید همانند ابزاری برای رقابت
اعتقادات گذشته با دنیای طوفانی امروز مطابقت و سازگاری ندارد . فرصت برای انباشتن مشکلات و دشواری ها هست . و ما می بایستی این فرصت هارا افزایش دهیم ، چرا که هر روز مواد تازهای پیش می آید بنابراین مامی بایستی از نو فکر کنیم و کارهای جدید بیافرینیم .
ابراهام لینکلن ، 1862
زمانه تغییر کرده است . طی دو دهه گذشته ، شاهد تکامل بی سابقه و سریع در سازمانهای تولیدی بوده ایم . تکنولوژی به سرعت پیشرفت کرده است . انتظارات مشتریان به شدت افزایش یافته است . رقابت در اکثر بازارها بسیار سریع گسترش یافته است اخیراً تجربه نشان داده است به روش های سنتی ( عرفی ) که توسط بسیاری از مدیران استفاده می شود تا سازمان هایشان رابه کار بیاندازد امروزه این روشها تغییر کرده و چندان موثر نیستند . تاکید زیادی در بکارگیری روشهای جدید مدیریتی که عملکرد مدیران را در سرمایه گذاری و ایجاد فرصتهای نوین و پیشرفت و توسعه تولید بهتر و سریعتر وجود دارد . جلد دوم این کتاب تحت عنوان مدیریت همزمان : سود یا منافع بر پایه تولید در قرن 21 جلد دوم – مقاله های کاربردی و موضوعات تحقیقی برای پر کردن فضای لا یتنهای بحث های منسجم طراحی شده است و مدیریت همزمان را هم به خوبی نشان می دهد . در این دو جلد کتاب مفاهیم و دیدگاههای وسیع صنعتی را توام با نتایج و پیامدهای جهانی آن به تصویر کشیده است .
درس هایی از تاریخ :
منظره هنری فورد : تاریخ درسهای زیادی برای آموزش ما دارد ، به شرطی که فرصت انعکاس دادن این درسها را در زندگی داشته باشیم . هنری فورد در سال 1926 در کتابش تحت عنوان امروز و فردا ( کتابی که سهولت یا قابلیت تولید را که به فورد سون معروف است را شرح می دهد . ) نوشته است : عنصر زمان در گسترش دادن تولید از زمانی که مواد خام از منشا گرفته می شود نه تا زمانی که به یک محصول تبدیل می شود و نهایتاً دست مشتری برسد . مهم ترین است ( 108 . p 1 ) تا هنری فورد به کاروعملکرد چرخه تولید شرکت افتخار می کرد ، از زمان بدست آوردن مواد کافی تا بارگیری آنها که به صورت خودکار اتوماتیک انجام می شد . تقریباً 81 ساعت طول کشید . هنری فورد می گوید : چرخه تولید از معدن تا اتمام کارهای ماشینی و حمل و نقل آن 81 ساعت طول می کشید یا 3 روز و 9 ساعت علاوه بر 14 روزی که می بایستی نقص ها را ثبت کنیم . دست یابی به یک روش درست و معمول – زمانی که به ما خبر می دهند قایق راس ساعت 8 صبح روز دوشنبه در فوردسون وارد اسکله شده است ، ده دقیقه بعد قایق لنگر می اندازد و بار به سمت High line و بخش کنترل کوره بلند فرستاده می شود . شب سه شنبه سنگ معدن به آهن تبدیل می شود و با آهنهای دیگردر کارخانه ذوب فلز در سقف گنبدی و قالب مخلوط می شود .
بلافاصله پس از اجرای 58 عملیاتی که انجام دادن آنها 55 دقیقه وقت می برد .ساعت 3 بعد از ظهر کار تمام می شود آزمایش می شود و سپس به شبکه مونتاژ در دستگاه عملیات تکمیلی وارد می شود . سپس به شعبه کارخانه ای می رسد که می بایستی آن را به شبکه خط تولید در ساعت8 صبح روز چهار شنبه برسانند . عصر در جاده و جز دارایی های مالکش می باشد . ( 119-118 ، pp ،1 ) چه تعداد واحدهای تجاری تولید کالا امروزه مثل کمپانی موتور فورد نمی توانند کل محصول را در چرخه تولید و در زمان 81 روزه یا کمتر از 81 ساعت انجام دهند . هنری فورد می گوید : ما نمی خواهیم بهنقطه یا جایی برسیم ، هدفمان گسترش دادن مار است . ( 24.p -1)
هنری فورد خاطر نشان می کند که زمان بعضی اوقات مقدار محصول را فرسوده می کند . بیشترین زمانی که برای تولید و فروش محصول صرف می شود می بایستی از زمانی که برای مردن ضرف شده کمتر باشد . امروزه بسیاری از میزان اجرایی به همان نتایج هنری فورد رسیده از نتایجی که او 80 سال پیش به آن رسیده بود . در رقابت کل فرایند تولید سال می بایستی با قرض گرفتن واژه ها تکیه کردن و منظور خود را بیان کردن تماماً روشهایی هستند که به توسعه تولید و ورود به کارپردازی مواد در تولید و ارسال محصول کمک می کند .
مفهوم تلف شده ( غیر ضروری )
در اکثر سازمانهای موفق اولین موضوع مهمی که حذف می شود مواد غیر ضروری است . مشکلی که همیشه با چگونگی بهتر انجام شدن آن مواجه هستند . به منظور ارائه یک روش منطقی و درست برای این مشکل می بایستی مفهوم تلف شدن روشن شود . هنری فورد در این مورد فرا می دهد . او نوشته است که داشتن یک انبار مواد خام یا کالاهای آماده فروش مواد مازاد محسوب می شوند ( ص 90108) اما نوشته ها و کارهای خود نشان می دهد که این تعریف اش به مواد غذایی به پیش از مواد خام و کالاهای آماده فروش است . پر واضح است که این تعریف روند کاری را در کنترل موجودی شامل می شود در حقیقت کار را آسان می کند و بر اهمیت کاهش فرایند کنترل موجودی تاکید دارد . در کل صنعت پیچیده فورد در روز هنری فورد ، تنها موردی نبود که فقط انبارهای کمپانی خودش یاذخایر مواد بخشهای سازنده قسمتهای فرعی یا کالاهای آماده استفاده می شود .
اما مهم ترین مورد دیدگاه هنری فورد در مورد مقادیر اضافی است که تنها به مواد محدود نمی شود او اهمیت بر داشتن تمام ضایعات احتمالی در محیط تولید رادریافت و سپس ساختار صنعتی فورد را طراحی کرد . هر کدام از عبارات زیر مستقیماً از کتاب فورد ، امروز و فردا گرفته شده اند . این عبارات ما را علاقه مند می کند تا نظری اجمالی به سازمان صنعتی فورد و نظریه های هنری فورد در مدیریت و تولید داشتهباشیم ( برای تاکید بعضی مطالب یا بخشها را بزرگ نوشته ایم . )
هنری فورد در مورد فایده یک سیستم تولیدی کاملاً منسجم می گوید :
به منظور برداشتن حرکات اضافی ( کارهای اضافی ) که می بایستی وقت کارخانه را بگیرد در سالها پیش تصمیم گرفتیم کارخانه ای را که فورد مسی نامند تبدیل به صنایعاصلی در قلب صنعتها کنیم . کارخانه با بیش از هزار هکتار مساحت و با یک مایل فاصله از رودخانه و بیش از 70 هزار کارخانه شروع به کار کرد . این مورد چندان قابل اعتبار نیست . که تجارت و صنعت یککشور با کمپانی های خیلی بزرگ که مواد را سر انجام به منبع بر می گردانند . و سپس مواد خام رااز فرایندهای ضروری و تکمیل کالا به دست مشتری می فرستند . هدایت می شود . به محض اینکه یک تحارت یا شغل کنترل مواد رابطه ی مطلق بدست گیرد . بدون در نظر گرفتن هزینه هاممکن خدمات احتمالی یا پیدایش مدیریت بی تجربه رادر پی داشته است . اگر فوردسون با مخواد خام سنگین و انبوه سر و کار ندارد ، سپ می باستی هزینه ای هم پرداخت کند . اما او می پردازد برای اینکه حمل و نقل رادر هر دو داخل و خارج رابا هم ترکیب می کند . و به عنوان یک قاعده کلی یک کاخانه بزرگ اقتصادی نیست .
هنری فورد در مورد اهمیت تعمیرات پیشگیرانه می گوید : دستگاهها اغلب خراب می شوند ، برای ادامه کار می باستی هر قسمت دستگاه تمیزو تعمیر شوند
نظر هنری فورد در مورد ضرورت کنترل مواد مناسب :پارسال تغییرات اساسی رابرای انجام دادن بهتر کارها و عملکرد دستگاههای انجام دادیم . در مجموع در یک تاریخ مشخص تغییرلات راانجام دادیم . سازمان طرح ریزی مجبور بود فقط مقدار موادی را که باید برای محصول حفظ شود همراه با سرعت کامل در تاریخ مشخص را محاسبه کند و سپس اجازه تولید را بدون داشتن هیچگونه تبدیل موادی متوقف می کند .
مشکل شرکت با واگن بار آسان می شود
اتلاف وقت با اتلاف مواد فرق دارد برای اینکه وقت مازاد ندارد . از طرف دیگر اتلاف در انبارهای کوچک مواد زمانی رخ می دهد که تولید متوقف شود باید تعادل را پیدا کنیم .
نظر هنری فورد در مورد نقش کیفیت و بازرسی
برای هر مرحله ار کار می بایستی یک سری بررسی هایی را انجام دهیم در غیر این صورت ممکن است که بخش های ناقصی در بخش تولید دیده شوند . سرپرست هایمان فقط در چند مورد از قضاوت و داوری شان استفاده می کنند . ما می بایستی به این نکته توجه داشته باشیم که هنری فورد به وضوح به اهمیت این نکته پی برده بود که از ورود بخش های ناقص و ادامه روند آنها در فرایندهای تولید جلوگیری کرد . اگر چه روش شناسی ها و وسایل کنترل موثری رابر کیفیت و ساخت محصول که هنوز هم چندان در دسترسی نیست را حاکم کردند . بنابراین ما با قدرت زیاد تمام مراحل فرایند ها را مورد بررسی و بازبینی قرار می دهیم .
نظر هنری فورد در مورد نقش نیروی کار
سیستم مدیریتی مان، هرگزیک سیستم نیست ، بلکه شامل طرح ریزی ( برنامه ریزی ) و روش های انجام کار و همچنین کار است . ما از تمام کارنانمان می خواهیم که کار خواسته شده در مجموعه را قبل از انجام کارهای دیگر ، بعه مرحله عمل برسانند .
کارکنان نمی بایستی به خاطر برداشتن یا آوردن ابزار کارش را ترک کند . ابزار جدیدی برای آنها خریداری شوند. بطور خلاصه فورد کوشش های زیادی را برای برداشتن اتلاف در تمامجنبه های عملیات انجام داده است . پیروی از مواد خام برای کالاهای آماده فروش درخط جریان بود . برنامه ریزی یا طرح ریزی مواد سخت و محکم و فرایندهای کنترل مواد آموزش داده شده بودند . فرایندها گسترش پیدا کرد و کوشش شد تا کارها را به حداقل برسانند . پیشگیری و محافظت مداوم اجرا شده بود . کیفیت در هر مرحله از عملیات به منظور بالا بردن ( بهتر کردن) کیفیت محصول مورد بررسی قرار گرفته بود . از کاکنان خواسته شده بود که فقط کاری را که دوستدارند انجام دهند .
مهم ترین نکته آن است که اندازه گیری بازده مکانی رابرای برآوردکردن عملکرد کارکنان مورد استفاده قرار نداده بودند . سنجش نهایی کل سیستم کاری و عملیات اعمال شده بود . پیروی از مدیر شرکت فورد، برای ما اتلاف را در هر چیزی و تولیدات موادی که در محیط به صورت مواد مازاد سنجش ها ، تجهیزات ، تاسیسات ، کار و زمان و تولید محصولات مورد نیازارسال محصولات تقاضا شده و دادن خدمات به مشتری هستند را شرح می دهد .
اهمیت انتقال یا جریان محصول
هنری فورد مردی با دیدگاه ها و نظرات مهم بود درکش از اتلاف کاهش کلی بود . که در اصول مدیریت همزمانی ثابت است و در این کتاب عنوان شده است . در حقیقت فورد اولین صنعت گری بود که بهای حقیقی درک کرده بود . و آن را به عنوان یک اصول کلی در مقیاس زیادی در ایده مدیریت همزمانی بکار گرفت .
نکته چرخه زمانی 81 ساعت تولید که توسط فورد عنوان شده بود در حال حاضر در ژاپن به بهترین و تحت عنوان just in time ( فقط به موقع ) در کارخانجات خودروسازی بکار گرفته می شود . چگونه برای فورد امکان بود که به این شاهکار معتبردر 80 سال پیش دست پیدا می کند ؟بخشی از جواب این سوال را در سخنان معروف اش گنجانده شده است آنها می توانند محصولات را در هر رنگی که می خواهند بدست آورند . مادامی که آن کالا سیاه رنگ باشد . ( درتاریخ صنعت خودروسازی این سوال مطرح شد که چرا رنگ مشکی راانتخاب کرده بودند . احتمالاً مشکی انتخاب شده بود برای اینکه رنگ مشکیاز رنگهای گیر خشک می شد . هر چند ممکن است است این نظریه درست باشد اما مسلماً فورد به توسعه تولید و عملکرد سریع سریع سیستم تاکید داشته است . کمپانی موتور فورد در سا 1921 با ژاپنی که امروزه روشها و نظریه های جهانی تولید محصول را عنوان کند ، قابل مقایسه نیست . کارخانجات ژاپنی معمولاً بیشتر بر روی خط تولید اصرار دارند تاتولیدات مشابه شان. در شرکت های مختلف ایالت متحده . آنها اغلب میزان تنوع را در خط تولید اصلی محدود کردند تا تولید را و همچنین هر دو استاندارد یا همگون ساختند . استاندارد کردن باعث می شود که خط تولید خیلی راحت و سریع راه اندازی شود .
بیشترین شکل بازده تولید ، استمرار در فرایندهای انتقال یافتن تصفیه یا پالایش ، بطری سازی یا بیرون آوردن است . تولید محصول در مرحله یا راه اندازی فرایندها و بکار گیری این فرایندها ضرورتاً در طبیعت شناسایی می شوند . فورد به وضوح اقتصاد را در تولید و اتلاف در انواع فرایندها درک کرده بود و محصولات و کارخانه اش را بر اساس همین اصل طراحی کرده بود . تاسیسات فورد به کارخانجات خطهای تولید اختصاص داده شده بود .