چرا کشور ما مورد تهاجم دشمنان قرار گرفت
در بررسی علل جنگ، به علل نزدیک و دور اشاره میکنند. شایدبتوان گفت که علل دور در برگیرندهی استراتژی و علل نزدیک، تاکتیکرا شامل میشود. تجاوز عراق به مرزهای کشور جمهوری اسلامی ازهر دو مورد ذکر شده، تبعیت میکند. با نگاهی گذرا به تاریخ روابط دوکشور در مییابیم که همواره بر سر خطوط مرزی بین دو کشوراختلاف وجود داشته است. عهدنامهیالجزایر (1985) شایدمحکمترین سند رفع اختلافات بین دو کشور ایران و عراق محسوبمیشود که بر اساس آن، وضعیت مرزهای زمینی و آبی کاملاً روشنشد و دو کشور همسایه، متعهد شدند که به مفاد آن احترام بگذارند. پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی دریکی از حساسترین نقاط جهان، آن هم در مقطعی حساس برایکشورهای غربی به رهبری امریکا، منطقهی ژئوپولیتیک خلیج فارسرا دچار دگرگونی اساسی نمود. فشارهای همه جانبهی استکبار جهانیبه انقلاب اسلامی دارای اهداف بلند مدت و کوتاه مدت بود. در اینراستا تجاوز ارتش بعث عراق به جمهوری اسلامی در حقیقت، کمکبه اهداف بلند مدت امریکا در خلیج فارس محسوب میشود. رژیمبعث عراق در 17 سپتامبر 1980 طی یادداشتی به سفارت جمهوریاسلامی در بغداد، لغو یک جانبهی قرار داد الجزایر جزایر را اعلام نمود.
آغاز جنگ تحمیلی از سوی عراق در حقیقت، مقابلهی عملی باانقلاب اسلامی و از پا درآوردن نظام نو پای جمهوری اسلامی بهحساب میآمد. هر چند تجاوز گستردهی عراق ابتدا با موفقیتهاییهمراه بود امّا دیری نگذشت که شیرینی تجاوز به تلخیف زهرآگینشکست برای حاکمان بغداد بدل شد.
اهداف عراق از تجاوز به ایران
الف. براندازی نظام جمهوری اسلامی در راستای اهداف استکبارجهانی؛
ب. تسلّط بر اروند رود (از طریق لغو قرارداد 1975 الجزایر)؛
ج. تصرف استان زرخیز خوزستان (رژیم عراق، همزمان با حملهبه خوزستان، نقشههای بسیاری چاپ و توزیع کرد که در آن به جایخوزستان نوشته شده بود: عربستان آزاد!)؛
د. تسلط بر منطقهی شمالی خلیج فارس.
سران رژیم عراق به پیروزی کوتاه مدت در جنگ امیدوار بودند وشاید اوضاع سیاسی، بحرانهای داخلی ایران، آمادگی ارتش عراق واطمینان از پشتیبانی غرب به این امیدواری شدت میبخشید.
از نظر نظامی وضعیت و شرایط نامطلوب نیروهای نظامیف کشورما، عامل اساسی در ترغیب ارتش عراق به آغاز عملیات نظامی وایجاد اطمینان در کسب پیروزی به حساب میآمد. اما سران رژیمعراق از تحلیل یک جریان عمیق، اصیل، ریشه دار و پایدار عاجزبودند و آن هم نقش رهبری انقلاب اسلامی و روحیهی ملّت بزرگایران که چون کوهی استوار در مقابل تجاوز، متحد شده و از امامخویش عاشقانه فرمان میبرد و هنر جنگ و تحلیل نبرد عاجز از بیاناین واقعیت است و ما نام آن را هدایت الهی در صحنهی نبردمیگذاریم.
عشق به شهادت، اطاعت از ولایت فقیه، تعمیق الهی و روحعرفانی از بارزترین ویژگی دفاع مقدس ماست. این واقعیتهامخصوص ماست و شاید کمتر صحنههایی در طول تاریخ ملتها بهآن شباهت دارد. واقعیتی که جهاد اصغر را شامل و جهاد اکبر را در برمیگیرد.
تحرکات قبل از تهاجم و امکان جلوگیری از آن
تحرکات قبل از تهاجم
قبل از تهاجم سراسری ارتش متجاوز عراق به کشور ما، تحرکاتو نیز تحریکات نیروهای عراقی حاکی از آغاز تهاجمی وسیع بود.مجموعهی اقدامات نیروهای عراقی که از سال 1358 تا تجاوزسراسری در طول مرز با کشور در جریان بود به شرح زیر قابل ذکراست:
تقویت پاسگاههای مرزی
احداث سنگر و مواضع دفاعی
تحریکات و جابه جایی نیرو و امکانات
احداث جاده و حفر کانال
انتقال توپخانه به مرزها
تقویت نیروهای نظامی خود در طول مرز
تجاوز هوایی محدود
شناسایی مرزی و نفوذ به داخل خاک کشور ما
تیراندازی سبک و سنگین به پاسگاههای مرزی ما
اعزام گشتیهای رزمی
نیروهای عراقی در مرزهای غربی از تاریخ 14/6/59 تهاجمهاییرا آغاز کرده، نقاطی چون خان لیلی (زین القوس) و حوالیقصرشیرین و نیز میمک را اشغال کردند. همچنین از روز بیست و دومشهریور 1359 در نوار مرزی جنوب، درگیریهای پراکنده آغاز شد.
امکان جلوگیری از وقوع جنگ
تهاجم عراق به ایران در واقع، تهاجم به یک انقلاب بود؛ به عبارتدیگر ایران، بهای انقلاب خود را پرداخت؛ زیرا راه حلهایی که فراروی خود داشت، امکان ممانعت از وقوع جنگ را از میان برده بود.
ایران برای جلوگیری از وقوع جنگ که زمینههای آن به گونهیاجتناب ناپذیری در حال شکلگیری و تکوین بود، سه راه حل شامل:بازدارندگی، یارگیری سیاسی، ارایهی امتیاز را فراروی خود داشت.قدرت بازدارنگی ایران ظاهراً به دلیل وضعیت نیروهای ارتش، کاهشیافته بود و نیروهای انقلابی نظیر سپاه و بسیج نیز از لحاظ امکاناتدر وضعیّت مناسبی قرار نداشتند. حضور لیبرالها در رأس هرم قدرتسیاسی در این مقطع، عوارض نامطلوب و غیرقابل جبرانی به دنبالداشت؛ زیرا لیبرالها به لحاظ بینش و تفکر و عدم درک ماهّیت ومبانی انقلاب، قادر به حل معضلات انقلاب نبودند.
بنیصدر در حد فاصل اسفند 1358 تا شهریور 1359 علاوه برریاست جمهوری به عنوان فرمانده کل قوا منصوب شده بود، لیکن نهتنها نیروهای انقلابی را منزوی کرد بلکه در به کارگیری ارتش برایبازدارندگی در برابر عراق نیز ناتوان بود.
یارگیری سیاسی و مشارکت در یک ائتلاف سیاسی منطقهای یاجهانی نیز به دلیل فقدان ثبات سیاسی در کشور برای تصمیمگیری وهمچنین به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی عملی نبود؛ زیرا وضعیتکشور، مانع از شکلگیری روابط سیاسی پایدار بود. ضمن این کهارایهی امتیاز آشکار نیز کاملاً با خط مشی انقلاب در تضاد بنیادین بودو عملاً هیچگونه تأثیری در ممانعت از وقوع جنگ نداشت و تنهامیتوانست زمان آن را به تأخیر اندازد. در نتیجه مردم ایران بر پایهیهویت جدیدی که با انقلاب اسلامی کسب کردند، تهاجم عراق را درچارچوب سیاستهای امریکا و با هدف براندازی نظام انقلابی حاکمبر ایران تفسیر و به دفاع در برابر متجاوزین
آغاز تهاجم و اقدامات دفاعی ایران
آغاز تهاجم
جنگ رسمی و تجاوز همه جانبهی ارتش عراق با حرکتنیروهای زمینی، هم زمان با بمباران شدید نوزده منطقهی ایران ازجمله فرودگاه مهرآباد در 31 شهریور 1359 آغاز شد. ارتش عراق توانعمدهی خود را صرف تصرف استان خوزستان نمود و به ترتیب زیرمحورهای عملیاتی خود را انتخاب کرد:
1. محور شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان؛
2. محور کوشک به منظور هجوم به اهواز؛
3. محور طلاییه به سمت هویزه؛
4. محور چزابه به منظور تصرف بستان و سوسنگرد و پیشرویبه سمت اهواز؛
5. محور فکه به سمت شوش و دزفول و نیز دهلران.
ارتش عراق در تصرف سرزمینهای وسیع چون غرب شوش ودزفول و بیابانهای شمال خرمشهر و جنوب اهواز، همچنین درجبهههای میانی و شمالی با مشکل چندانی مواجه نگردید؛ اما درتصرف شهرها با مانع جدی روبهرو شد و این سرآغاز شکلگیریاستراتژیف مبتنی بر دفاع مردمی بود که مسیر تکاملی آن بعدها پیمو
در یک جمعبندی میتوان گفت که ارتش عراق در سه مقطع ابتکارعمل را در دست داشته، زمان و مکان عملیات آفندی خود را تعیینمیکرد؛ این سه مقطع عبارت بودند از:
الف. آغاز جنگ (تهاجم سراسری)؛
ب. تحرکات موسوم به دفاع متحرک (اوایل سال 1365)؛
ج. آخرین ماههای جنگ تا آتش بس.
اقدامات دفاعی ایران
تهاجم سراسری همآهنگ و گستردهی ارتش عراق با غافلگیری وفقدان توان نظامی کافی جمهوری اسلامی ایران همراه بود. این مسئلهموفقیتهایی را نصیب متجاوزان کرده بود. اما دیری نپایید کهمقاومتهای مردمی و نیروهای مسلّح انقلابی بارشد روزافزونیشکل گرفته و در بسیاری از جبههها ماشین جنگی ارتش متجاوز بعثاز حرکت باز ایستاد. مهمترین اقدامات دفاعی جمهوری اسلامی ایرانرا میتوان در چند مورد خلاصه کرد:
الف. شناسایی جبهه؛
ب. تکیه بر دفاع مردمی برای توقف حرکات نظامی دشمن؛
ج. انسجام و همآهنگی نیرو؛
د. شناسایی و اولویت بندی مناطق عملیاتی؛
ه. تکهای محدود؛
و. عملیات منظم
خواندنیهای جنگ
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از طولانیترین جنگهای قرنحاضر است. این جنگ تقریباً دو برابر جنگ جهانی اول، یک و نیمبرابر جنگ جهانی دوم و سه برابر جنگ شبه جزیرهی کره طول کشید.
در عمل، انرژی عظیم انقلاب اسلامی، ماشین جنگیف دشمن را کهاز سوی شرق و غرب پشتیبانی میشد از حرکت باز نگه داشت و هرقدر که زرادخانههای ارتش عراق انباشته از تجهیزات شرقی و غربیمیشد، تحرکات نظامی نیروهای اسلام منسجمتر و سازمان یافتهترمیگشت تا جایی که عملیات بزرگی چون بیتالمقدس، والفجر8 وکربلای 5 را طراحی و هدایت کرد.
جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، نوزدهعملیات بزرگ (با استعداد نیروی تکور بیش از ده هزار نفر)، نوزدهعملیات متوسط (با استعداد نیروی تکور بیش از دو هزار نفر) ویکصدو بیستو پنج عملیات کوچک (با استعداد نیروی تکور تا دوهزار نفر) انجام داده است.جنگ تحمیلی دو هزارو هشتصدوهشتادوهفت روز طول کشید. طی این مدت هزار روز نبرد فعال در جریان بودکه آفند نیروهای خودی هفتصدو نودو سه روز و آفند دشمندویستو هفت روز بوده است. این ارقام نشان دهندهی دقت، سرعتو ابتکار عمل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.
مقاومت خرمشهر، نقطه عطف تاریخ جنگ
حدود یکصدو پنجاه سال قبل، میرزا تقی خان امیرکبیر درمذاکرات چهار جانبهی روس، انگلیس، عثمانی و ایران، بعد از چهارسال گفتوگو، پیمان دوم ارزنه الروم (1847) را امضا کرد و به موجبآن در ازای صرفنظر از دعاوی ایران در مورد سلیمانیه و واگذاریحاکمیت کامل آن به عثمانی، حاکمیت ایران بر خرمشهر را تثبیتکرد.
این تنها باری نبود که ایران برای رهایی خرمشهر و نگهداشتن آنفدیه و قربانی میداد. در عهد نامهی پاریس (1857) که بین ایران وانگلستان منعقد شد، خروج نیروهای بریتانیا از خرمشهر در ازایخروج نیروهای ایران از هرات مقرر گردیده است. در شهریور 1320خرمشهر مجدداً توسط نیروهای انگلیسی اشغال شد. این بار نیز عنصرتعیین کننده در آزادی خرمشهر، توافق قدرتهای بزرگ بود. به طورکلی در عهدنامههای گذشته، پس گرفتن بخشی از خاک ایران (مثلخرمشهر) در صورتی نتیجه میداد که بخش دیگری از آن (سلیمانیه یاهرات یا...) به دشمن واگذار شود و این به خاطر آن بود که عنصرتعیین کننده در آزادی خرمشهر، توافق قدرتهای بزرگ (مثل روس وانگلیس) و اصطکاک و اشتراک منافع آنان بود نه قدرت داخلی ومستقل ایران.