بخش اول: اهمیت کوه ها
کوه ها، چه از نظر گستره اى که در زمین دارند و چه از نظر شکل و نیز تاثیر در طبیعت، از مهمترین ساختارهاى کره زمین هستند. کوه ها یک پنجم سیماى زمین را تشکیل مى دهند، زیستگاه دست کم یک دهم از مردم جهانند، یک سوم از مردم جهان از جنبه غذا، برق، چوب و مواد معدنى به کوه ها وابسته اند و نیمى از آب شیرین مصر این ترتیب، در مجموعه کوهستان ها و کوهپایه ها، «گیا» (حیات گیاهى منطقه = flora) و «زیا» (حیات جانورى منطقه = fauna) تنوع چشم گیرى دارد.
کوهستان جز آن که بستر انبوهى از گیاهان و زیستگاه گونه هاى جانورى خاص خود است، امروزه با از میان رفتن طبیعت دشت ها به دلیل فعالیت هاى کشاورزى و صنعتى و شهرسازى، به پناهگاه پاره اى از گونه ها که از دشت ها رانده شده اند، بدل شده است. در سرزمین هایى که پیشینه تمدنى دیرین دارند - مانند ایران - طبیعت بکر معمولاً فقط در کوه ها باقى مانده است، زیرا دشت ها از قرن ها پیش مورد بهره بردارى سنگین انسان بوده است. براى مثال در ایران جنگل را فقط در کوه ها مى توان یافت و در نواحى هموار جز چند «لکه » کوچک، چیزى از جنگل باقى نمانده است.
• کوه ها، برج هاى آب
کوه ها سدهایى هستند در برابر جریان هواى کره زمین، هوا و رطوبتى که در آن است، در برخورد با کوه به بالا رانده و در نتیجه سرد و متراکم مى شود. در این حال، امکان بارش باران و برف فراهم مى شود. بارش ها یا از شکاف ها و حفره هاى کوهستان به عمق زمین نفوذ مى کنند - و به این ترتیب از تبخیر شدن در امان مى مانند و در پایین دست ظاهر مى شوند - یا به شکل برف ذخیره مى شوند و از محل این ذخیره، امکان جریان یافتن پیوسته جویبارها و رودها فراهم مى آید. اگر کوه ها نبودند، در سرزمینى مانند ایران، بارش از آن چه که هست کمتر مى شد و در تابستان ها هیچ روانابى نداشتیم. بنابراین مى توان گفت که کوه ها، برج هایى هستند که آب را ذخیره مى کنند و در طول سال، دامنه ها و کوهپایه ها و دشت ها را با جریان «کنترل شده» آب سیراب مى سازند.
• کوه ها، سرچشمه رودها و سرمنشاء تمدن
بسیارى از تمدن هاى جهان، در کناره رودخانه هایى که از کوه ها سرچشمه مى گیرند، پدید آمده اند. تمدن «میان رودان» (بین النهرین) که از قدیمى ترین تمدن هاى جهان است، در کناره هاى دجله و فرات شکل گرفت. در مرزهاى کنونى ایران، تمدن بزرگى که در سیستان وجود داشته و بقایاى آن به نام «شهر سوخته» معروف است، در کناره هاى رود هیرمند - و تمدن تازه کشف شده جیرفت - در کناره هاى هلیل رود شکل گرفته بودند. منشاء تمامى آب هاى جارى و بخش عمده اى از آب هاى زیرزمینى ایران، کوه ها هستند و به این دلیل زندگى در این سرزمین به طور کلى مدیون کوه ها است. در دیگر نقاط جهان هم، رودهایى که از کوه ها سرچشمه مى گیرند، آبادانى و برکت را براى دشت ها به ارمغان مى برند. براى نمونه مى توان از رود زرد در چین و رودخانه گنگ در هند نام برد که از کوه هاى هیمالیا سرچشمه مى گیرند، یا رود سند در پاکستان که از کوه هاى قراقوروم جارى مى شود و رود راین در اروپا که از کوه هاى آلپ سرچشمه مى گیرد.
• کوهستان، خاستگاه فرهنگ و تنوع فرهنگى
سرزمین هاى کوهستانى، کم و بیش به صورت جدا از یکدیگر و دور از دشت ها، حامل فرهنگ هاى گوناگونى هستند که در گذر طولانى زمان به دست قوم ها و گروه هاى انسانى مختلف پدید آمده اند. رنگارنگى تمدن ها و جلوه هاى چشمگیر زیست انسانى، تا حد بسیارى نتیجه تنوع فرهنگى شکل گرفته در کوهستان ها است.
کوه ها حدود دوسوم سطح ایران را دربرمى گیرند (حدود ۸۶ میلیون هکتار کوه هاى مرتفع و ۳۰ میلیون هکتار کوهپایه ها و تپه هاى مرتفع) و تقریباً نیمى از روستاهاى کشور که محل بیشتر فعالیت هاى کشاورزى و دام پرورى هستند، در نواحى کاملاً کوهستانى قرار دارند. شیوه هاى متفاوت زندگى در کوهستان و دور بودن محل هاى زندگى کوه نشینى از یکدیگر و دسترسى دشوار به آنها، موجب شکل گرفتن فرهنگ و آداب گوناگون شده است. در ایران، بسیارى از زبان ها و نیم زبان ها و گویش ها، آوازها، گوشه هاى موسیقى، رقص ها، شیوه هاى معمارى و دستباف ها (فرش، گلیم، و...) خاستگاه کوهستانى دارند.
یکى از شیوه هاى جالب توجه زیست انسانى که پیوند تنگاتنگى با کوهستان دارد، زندگى عشایرى است. این شیوه، بیش از هر جاى دیگر جهان، در ایران متداول بوده است و نمونه استفاده هوشمندانه و کم و بیش «پایدار» از مرتع هاى کوه و دشت است.
البته امروزه با افزایش جمعیت انسانى و زیاد شدن تعداد دام ها، ساخت و ساز در مسیرهاى «ییلاق - قشلاق» و نیز الزام هاى زندگى نوین، دیگر زندگى عشایرى به شکل گذشته نمى تواند دوام آورد اما مى توان از زیست ِ سازگار با طبیعت که ایل ها و طایفه هاى عشایرى در گذشته داشتند، درس هاى ارزنده اى براى زندگى امروزین گرفت. از دستاوردهاى هنرى عشایر ایران، مى توان به قالى ها و گلیم هاى دست باف ایل قشقایى (ایل بزرگى که طول مسیرهاى ییلاق - قشلاق آن چندصد کیلومتر بوده است) اشاره کرد. این دست بافت ها به دلیل محیط هاى متنوع زندگى که آفرینندگان آن داشته اند و به خاطر برخوردارى آنان از طبیعت رنگارنگ و پرجلوه کوه ها و کوهپایه ها، چنان تنوعى در طرح ها و چنان سرزندگى در رنگ ها و اصالت در مواد اولیه دارند که موجب شهرت بى نظیر آنها در جهان شده است.
کوه ها، الهام بخش شاعران و نویسندگان و عارفان بوده و موضوع بسیارى از اسطوره ها و داستان هاى دلکش با کوه ارتباط دارد. براى نمونه مى توان به داستان زندگى زال پدر رستم - معروف ترین پهلوان اسطوره اى ایران- اشاره کرد که در کوهستان بزرگ شد و سیمرغ پرنده افسانه اى که یاور فرهیختگان است- و آن هم مطابق داستان هاى ایرانى در کوه مى زید - از زال مراقبت کرد و بعدها چندبار به رستم یارى رساند. داستان پرکشش دیگر، اسطوره آرش کمان گیر است که پرتاب تیر سرنوشت ساز او از فراز البرزکوه (یا دماوند) مرز کشور ایران را با توران تعیین کرد. در بسیارى از دین ها و باورها، کوه ها مکان هاى پاکیزه و مقدس به شمار مى روند. در باورهاى کهن ایرانى، مهر یا میترا فرشته روشنایى و نگاهبان عهد و پیمان، همچنین آناهیتا فرشته نگاهبان آب، در کوه جایگاه دارند. پیدا است که آب خیز بودن کوه ها، در سرزمین کم آب ایران جایگاه پرارجى را به آنها بخشیده است.
• کوه ها، تفرجگاه هاى بى مانند
از دیرباز انسان ها براى بهره مند شدن از هواى فرح بخش و تماشاى گل و گیاه و شنیدن نواى دلکش رودها به کوه مى رفته اند. فردوسى مى گوید:
کنون خورد باید مى خوش گوار
که مى بوى مشک آید از کوهسار
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش
خنک آن که دل شاد دارد به نوش
همچنین براى دور کردن اندوه و راندن بى قرارى به کوهپیمایى مى پرداخته اند. نظامى در داستان خسرو و شیرین مى گوید که فرهاد از دل تنگى راه کوه و دشت را پیش گرفت:
گرفته کوه و دشت از بى قرارى
وزو در کوه و دشت افتاده زارى
نیما یوشیج شاعر بزرگ معاصر در چندین شعر به توصیف کوه ها و کوهپیمایى مى پردازد و از عشق خود به کوهستان و مردم کوه نشین سخن مى گوید. او شعر معروف «افسانه» را از «دره اى سرد و خلوت» و با توصیف بادِ سر کوه «نوبن» که زبان به سخن مى گشاید، آغاز مى کند.
امروزه بخش مهمى از اوقات فراغت انسان ها به گردش در طبیعت و انجام ورزش هایى که در محیط هاى طبیعى انجام مى شوند، اختصاص دارد. پیاده روى در کوهستان و نیز کوهنوردى جدى از مهمترین تفریح ها و ورزش هاى طبیعى هستند. در کشور اتریش حدود ده درصد مردم به کوهنوردى مى پردازند و در ایران، هر هفته در روزهاى تعطیل صدها هزار نفر براى کوه گردى یا کوهنوردى به کوهستان مى روند. نه تنها کسانى که رشته ورزشى مورد علاقه شان، کوهنوردى است، بلکه افرادى که به ورزش هاى دیگر - مانند فوتبال، کشتى، دوومیدانى - هم مى پردازند، براى افزایش ظرفیت ششى و تقویت ماهیچه هاى پا و تواناتر شدن قلب خود، کوه پیمایى مى کنند.
آرامشى که با تماشاى چشم اندازهاى پرشکوه کوهستان و غرقه گشتن در زیبایى و سکوت آن به دست مى آید، براى انسان پرکار امروزین که در فضاهاى تنگ و پر سر و صدا کار مى کند، نعمتى بزرگ و باارزش است.
بخش دوم: ورزش کوهنوردى
کوهنوردى بخشى از تجربه انسان در زیستن بر زمین است، چرا که بسیارى از منطقه هاى زمین کوهستانى است و آدمى براى گذر از این سرزمین ها به مهارت هاى ویژه نیاز داشته است. تسلط بر این مهارت ها، انسان عادى را به «کوهنورد» بدل مى سازد. از دیرباز، اشخاصى وجود داشته اند که ماهرانه از کوه ها - حتى صخره هاى دشوار- بالا مى رفته اند (در پاره اى از سفرنامه ها و دیگر نوشته هاى قدیمى اران، از این افراد به عنوان «کوه رو» نام برده شده) و این کار را براى شکار، معدن کاوى، چراندن دام، جمع آورى هیزم یا گیاهان علوفه اى و دارویى، یا به منظور فعالیت هاى نظامى و... انجام مى داده اند.
ویل دورانت، تاریخ نگار بزرگ، تاریخ سرزمین پارس را با شرح زندگى قوم ماد آغاز مى کند؛ او مى نویسد: «مادها از نژاد هندواروپایى به شمار مى روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره هاى دریاى خزر به آسیاى باخترى آمده باشند... این قوم، در کوه هایى که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر و سنگ هاى گران بها به دست آوردند و چون قومى نیرومند بودند و زندگى ساده اى داشتند، به کشاورزى بر دشت ها و دامنه هاى تپه هاى منزلگاه خود پرداختند و زندگى آسوده اى براى خویش فراهم ساختند.» رفتن به کوه ها از جهت دیگرى نیز ضرورى بوده است: در شرایط حمله بیگانگان به سرزمین مادرى (که در تاریخ ایران بسیار رخ داده است)، کوهستان پناهگاه مبارزان بوده است. تاریخ کشور ما پر است از جنبش هاى آزادى خواهانه و ضدبیگانه که پایگاه دست اندرکاران آن کوهستان بوده است.
• ورزش کوهنوردى در جهان
خاستگاه ورزش کوهنوردى را «کشورهاى آلپى» اروپا (فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس) مى دانند. بسیارى از اهالى این کشورها به دلیل وجود رشته کوه آلپ، از دیرباز با فن پیمایش کوه ها آشنا بوده اند. چند مورد از کوهنوردى هایى را که نه به منظور شکار و معدن کاوى و کشورگشایى... بلکه فقط براى کوهنوردى (دست یافتن به قله ها و گردنه ها، نوردیدن راه هاى نو) انجام شده است، مى توان در قرن ها قبل هم دید؛ مثلاً صعود پت رارکا (petrarca) اهل ایتالیا به قله کوه وانتو (Mont Ventox) در سال ۱۳۳۶ میلادى. اما کار جدى تر کوهنوردى صدها سال پس از اینها آغاز شد. در سال ۱۷۶۰ یک دانشمند ثروتمند سوئیسى از منطقه مون بلان: Mont Blanc (بلندترین کوه آلپ که ۴۸۰۷ متر ارتفاع دارد) دیدن کرد و گفت به هر کس که بتواند تا قله این کوه برود، جایزه اى خواهد داد. پس از چندین تلاش، سرانجام در ۱۸ اوت ۱۷۸۶ یک پزشک به نام دکتر پاکار (Paccard) و یک راهنماى محلى به نام بالما (Balmat) اهل فرانسه توانستند پا بر قله مون بلان بگذارند. از میانه هاى قرن نوزدهم، کوهنوردى شکل باز هم جدى تر و پیوسته ترى به خود گرفت؛ در سال ،۱۸۵۴ آلفرد ویلز (Alfred wills) به قله ۳۷۰۱ مترى وترهورن (Wetterhorn) در کوه هاى آلپ صعود کرد. از این سال، دوره اى آغاز شد که به «عصر طلایى کوهنوردى» معروف شد؛ در این دوره، کوه هاى بلند آلپ ها یکى پس از دیگرى صعود شدند. فتح قله سنگى و دشوار مترهورن: (Matterhorn ۴۴۷۷ متر) در سال ۱۸۶۵ به دست ادوارد ویمپر (E.Whymper) و همراهانش که در جریان آن چهار نفر کشته شدند، پایان «عصر طلایى» کوهنوردى است. پس از آن کوهنوردان جسور و نوآور دیگر فقط به دست یابى به قله ها نمى اندیشیدند، بلکه در اندیشه صعود از دیوارهاى سنگى و یخى دشوار و به جا گذاشتن «رکورد»هاى جدید بودند.
نخستین باشگاه کوهنوردى جهان، به نام آلپاین کلاب (The Alpine Clube) در سال ۱۸۵۸ در انگلستان پایه گذارى شد و در چند سال پس از آن، باشگاه هاى مشابه در کشورهاى اتریش، سوئیس، ایتالیا و... تاسیس شد.
امروزه، ورزش کوهنوردى، دلمشغولى و حتى حرفه افراد بى شمار است: میلیون ها نفر به شکل تفننى کوهنوردى مى کنند و هزاران نفر با کوهنوردى، سنگ نوردى، راهنمایى کوه پیمایان، اسکى کوهنوردى، تولید و فروش وسایل کوهنوردى زندگى مى کنند.
• کوهنوردى در ایران
ابوالفضل صدرى در کتاب «تاریخ ورزش» مى نویسد: «از ۱۲۹۵ شمسى که میرمهدى ورزنده از بلژیک و ترکیه به ایران آمد، ورزش در آموزشگاه هاى کشور شکل گرفت. قبل از ایشان فقط در مدارس نظام، به وسیله بعضى از افسران خارجى از قبیل اتریشى ها و روس ها و سوئدى ها به طور ناقص تعلیمات ورزش داده مى شد.» صدرى همچنین اشاره مى کند که نخستین باشگاه ورزشى در تهران در همان سال ها تاسیس شد. نام این باشگاه، «کلوب ایران» بود که عده اى از اشراف و اعیان و نمایندگان سیاسى خارجى پایه آن را گذاشته بودند و در آن به اسب سوارى و چوگان و ورزش هاى دیگرى پرداختند
قانون ورزش اجبارى در آموزشگاه ها» در ۱۴ شهریور ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شوراى ملى رسید و «انجمن پیشاهنگى و تربیت بدنى» (که بعدها به سازمان تربیت بدنى تغییر نام داد) در ۲۷ فروردین ۱۳۱۳ به ثبت رسید. فدراسیون هاى ورزشى - از جمله فدراسیون کوهنوردى - در سال ۱۳۲۶ تشکیل شدند.
کوهنوردى گروهى از سال ۱۳۱۱ به همت منوچهر مهران و عده اى دیگر در مشهد آغاز شد. مهران در سال ۱۳۲۳ سرپرستى یک کاروان چهل نفره را در صعود به قله دماوند به عهده داشت و پس از این برنامه، پیشنهاد تاسیس یک باشگاه رسمى کوهنوردى را داد که مورد استقبال آن صعودکنندگان و مسئولان ورزش قرار گرفت. منوچهر مهران از همین سال پایه باشگاه نیرو و راستى را مى گذارد که یک بخش مهم از فعالیت آن، کوهنوردى بود.
• چگونه به کوه برویم؟
پیش از آن که به کوه برویم، باید بدانیم که ورزش در طبیعت، تفاوت بنیادى با ورزش هاى دیگر دارد. نخست این که محیط این ورزش (کوهستان) دست ساخته انسان نیست، بلکه حاصل میلیون ها سال کار عوامل پیچیده طبیعى است و به این دلیل اگر آسیبى به محیط کوهستان وارد سازیم جبران آن به سادگى میسر نخواهد بود. دیگر آن که عامل هاى موجود در کوهستان بسیار نیرومند و تحرک آنها تا حد زیادى پیش بینى نشدنى است و از این رو خطر براى ورزشکار بى احتیاط و ناآزموده بسیار زیاد است. یکى از کوهنوردان باتجربه گفته است که در کوهنوردى دو چیز را باید بیاموزیم: اصول ایمنى در کوهستان براى آن که به خود آسیب نرسانیم و اصول حفاظت کوهستان براى آن که به کوه آسیب نرسانیم. نخستین برنامه هاى کوهپیمایى خود را بهتر است که همراه فرد یا گروهى باتجربه اجرا کنید. معمولاً اینان مى دانند که رفتن به چه منطقه و تا چه ارتفاعى براى یک مبتدى مفید و جذاب است. همچنین مى دانند که چه وسایل و موادى براى شما لازم است. در عین حال بهتر است که خودتان به ایشان توضیح دهید که تاکنون چه کارهاى کوهنوردى کرده اید و بگویید که قصد ندارید در ابتداى فعالیت هاى جدى خود، کار برجسته و دشوارى انجام دهید!
در نخستین برنامه هاى خود سعى نکنید که پا به پاى کسانى باشید که بیشتر کوهنوردى کرده اند، چرا که ممکن است خود را بسیار خسته کنید یا به خطر اندازید. به ویژه اگر با اعضاى یک گروه یا باشگاه کوهنوردى حرکت مى کنید، توجه داشته باشید که در این جمع ها معمولاً اشخاص ماجراجو و نترسى پیدا مى شوند که پا را از «حاشیه هاى اطمینان» فراتر مى گذارند؛ شاید این اشخاص، آگاهانه براى گذر از مرزهایى (به جا گذاشتن «رکورد» و...) خود را مثلاً درگیر یک مسیر سنگى دشوار کنند، یا قصد صعود سریع به قله را داشته باشند. اما شما به این وسوسه دچار نشوید که خود را قوى نشان دهید در عوض، بهتر است به سرپرست برنامه توضیح دهید که مى خواهید بدون فشار آوردن بر خود و بدون پذیرش خطر از کوه لذت ببرید. در واقع، سرپرست برنامه اى که اشخاص مبتدى یا کارآموز را با گروه خود به کوه مى برد، باید این موضوع را بداند، اما شما هم از تذکر فروتنانه و محترمانه خوددارى نکنید. در آینده، وقت براى یادگیرى و انجام کارهاى دشوارتر خواهید داشت. نخستین برنامه هاى کوهنوردى شما باید در فصل گرم سال باشد (نیمه جنوبى کشور: فروردین تا آبان، نیمه شمالى کشور: اواخر اردیبهشت تا نیمه مهرماه) و زمانى که صرف بالا رفتن مى کنید از سه چهار ساعت بیشتر نباشد. وسایلى که براى چنین برنامه هایى لازم دارید، مى تواند بسیار ساده باشد: یک کفش ورزشى که زیره ضخیم و کمى نرم (براى جلوگیرى از سر خوردن) داشته باشد، یک کوله پشتى کوچک، یک شلوار و پیراهن آزاد، پیراهن بادگیر، عینک آفتابى ضداشعه فرابنفش (UV protection)، کرم ضدآفتاب، حدود دو لیتر آب (اگر مطمئن هستید که چشمه آب پاکیزه اى سرراهتان هست، یک قمقمه یک لیترى کافى است)، کمى تنقلات، نان و میوه و دیگر اقلام خوراکى. هیچ گاه شیفته وسایل و پوشاک رنگارنگى که در دست و برتن دیگران (یا احتمالاً در مجله هاى کوهنوردى) مى بینید، نشوید. براى خرید همیشه فرصت هست و پیوسته چیزهاى نو به بازار مى آیند، خیلى معقولانه و صرفه جویانه ببینید که به راستى چه چیزى مورد نیازتان است و اگر فلان پوشاک یا وسیله را بخرید چند درصد به شما کمک مى کند تا به هدف خود برسید؟ آیا نمى شود با کمى خوشفکرى، از آنچه که دارید به گونه اى استفاده کنید که کارتان را راه بیندازد؟ براى مثال مى توان براى کوهنوردى هاى چندساعته تا یک روزه به جاى خریدن کوله پشتى هاى نو و گرانبها، از همان کوله پشتى اى که به مدرسه مى بردید یا کوله دست دوم دوست تان استفاده کنید. یا در مراحل بعدى که نیاز به کیسه خواب داشتید، مى توانید به جاى خرید یک کیسه خواب عالى و گرم- که بسیار گران است- یک کیسه خواب متوسط بخرید و به جاى آن که در کیسه خواب عالى خود مجبور شوید همه پوشاک خود را درآورید، با پوشاک کامل و حتى کت پر بخوابید. به دنبال کالاهاى «مارک دار» و معروف خارجى هم نگردید. امروزه به راستى دشوار است که دریابید کالاى موردنظر شما با فلان مارک معروف، در کشور اصلى یا با استانداردهاى اصلى ساخته شده یا در چین و تایلند و... بهتر است در هر مورد که ممکن است، کالاهاى ساخت داخل را بخرید که هم ارزان تر هستند، هم در بسیارى موارد بهتر از انواع چینى و تایلندى و اگر عیبى پیدا کنند، مى توانید براى تعویض یا تعمیر به سازنده آن مراجعه کنید. در عین حال، خرید کالاهاى ایرانى به پیشرفت اقتصاد کشور کمک مى کند و انتقادها و پیشنهادهاى شما در مورد کیفیت کالا مى تواند آنها را بهتر کند. در انتخاب هر وسیله، بکوشید از نظر کسانى که از آن استفاده کرده اند، بهره ببرید و تا حد امکان، پیش از خرید نمونه اى از آن را که در اختیار دوستان تان است، امتحان کنید و در هر حال با کوهنوردان یا فروشندگان باتجربه مشورت کنید. یکى از وسایلى که خوب است از همان نخستین روزهاى کوهنوردى به کاربرد آن عادت کنیم، چوب دست یا باتوم (در اصل: baton) پیاده روى است. باتوم، به تقسیم وزن بدن و انتقال بخشى از ضربه ها و فشارها به دست کمک مى کند و به این ترتیب از فشار بیش از حد به زانوها که اندام هایى بسیار حساس هستند، جلوگیرى مى کند. باتوم در حفظ تعادل و جلوگیرى از زمین خوردن و نیز پیچ خوردن پا که مى تواند به مچ پا آسیب برساند، بسیار موثر است.