فى مردم جهان از کوه ها سرچشمه مى گیرند. مطابق یک اصل بوم شناختى (ecologic) هر اندازه پستى و بلندى یا چین و شکن منطقه اى بیشتر باشد، «تنوع زیستى» یعنى گوناگونى جانوران و گیاهان آن منطقه، بیشتر خواهد بود. به این دلیل در کوه ها، گونه هاى بسیار متنوع جانورى و گیاهى را مى توانیم ببینیم، پاره اى از گونه هاى گیاهى در سمت سایه گیر صخره ها و دامنه ها و پاره اى دیگر در سمت آفتاب گیر رشد مى کنند. پاره اى از آنها در ارتفاع هاى پایین که گرمتر هستند و پاره اى دیگر در ارتفاع هاى بالاتر که سردتر هستند مى رویند. جانوران گوناگون هم با استفاده از پوشش گیاهى متنوع و در پناه امکانى که صخره ها و غارهاى کوهستان براى زیست آنان فراهم مى سازد، جمعیت هاى قابل توجهى را شکل مى دهند.
آموزه هایی در مورد کوهستان
بخش اول: اهمیت کوه ها
کوه ها، چه از نظر گستره اى که در زمین دارند و چه از نظر شکل و نیز تاثیر در طبیعت، از مهمترین ساختارهاى کره زمین هستند. کوه ها یک پنجم سیماى زمین را تشکیل مى دهند، زیستگاه دست کم یک دهم از مردم جهانند، یک سوم از مردم جهان از جنبه غذا، برق، چوب و مواد معدنى به کوه ها وابسته اند و نیمى از آب شیرین مصر این ترتیب، در مجموعه کوهستان ها و کوهپایه ها، «گیا» (حیات گیاهى منطقه = flora) و «زیا» (حیات جانورى منطقه = fauna) تنوع چشم گیرى دارد.
کوهستان جز آن که بستر انبوهى از گیاهان و زیستگاه گونه هاى جانورى خاص خود است، امروزه با از میان رفتن طبیعت دشت ها به دلیل فعالیت هاى کشاورزى و صنعتى و شهرسازى، به پناهگاه پاره اى از گونه ها که از دشت ها رانده شده اند، بدل شده است. در سرزمین هایى که پیشینه تمدنى دیرین دارند - مانند ایران - طبیعت بکر معمولاً فقط در کوه ها باقى مانده است، زیرا دشت ها از قرن ها پیش مورد بهره بردارى سنگین انسان بوده است. براى مثال در ایران جنگل را فقط در کوه ها مى توان یافت و در نواحى هموار جز چند «لکه » کوچک، چیزى از جنگل باقى نمانده است.
• کوه ها، برج هاى آب
کوه ها سد هایى هستند در برابر جریان هواى کره زمین، هوا و رطوبتى که در آن است، در برخورد با کوه به بالا رانده و در نتیجه سرد و متراکم مى شود. در این حال، امکان بارش باران و برف فراهم مى شود. بارش ها یا از شکاف ها و حفره هاى کوهستان به عمق زمین نفوذ مى کنند - و به این ترتیب از تبخیر شدن در امان مى مانند و در پایین دست ظاهر مى شوند - یا به شکل برف ذخیره مى شوند و از محل این ذخیره، امکان جریان یافتن پیوسته جویبارها و رودها فراهم مى آید. اگر کوه ها نبودند، در سرزمینى مانند ایران، بارش از آن چه که هست کمتر مى شد و در تابستان ها هیچ روانابى نداشتیم. بنابراین مى توان گفت که کوه ها، برج هایى هستند که آب را ذخیره مى کنند و در طول سال، دامنه ها و کوهپایه ها و دشت ها را با جریان «کنترل شده» آب سیراب مى سازند.
• کوه ها، سرچشمه رود ها و سرمنشاء تمدن
بسیارى از تمدن هاى جهان، در کناره رودخانه هایى که از کوه ها سرچشمه مى گیرند، پدید آمده اند. تمدن «میان رودان» (بین النهرین) که از قدیمى ترین تمدن هاى جهان است، در کناره هاى دجله و فرات شکل گرفت. در مرزهاى کنونى ایران، تمدن بزرگى که در سیستان وجود داشته و بقایاى آن به نام «شهر سوخته» معروف است، در کناره هاى رود هیرمند - و تمدن تازه کشف شده جیرفت - در کناره هاى هلیل رود شکل گرفته بودند. منشاء تمامى آب هاى جارى و بخش عمده اى از آب هاى زیرزمینى ایران، کوه ها هستند و به این دلیل زندگى در این سرزمین به طور کلى مدیون کوه ها است. در دیگر نقاط جهان هم، رودهایى که از کوه ها سرچشمه مى گیرند، آبادانى و برکت را براى دشت ها به ارمغان مى برند. براى نمونه مى توان از رود زرد در چین و رودخانه گنگ در هند نام برد که از کوه هاى هیمالیا سرچشمه مى گیرند، یا رود سند در پاکستان که از کوه هاى قراقوروم جارى مى شود و رود راین در اروپا که از کوه هاى آلپ سرچشمه مى گیرد.
• کوهستان، خاستگاه فرهنگ و تنوع فرهنگى
سرزمین هاى کوهستانى، کم و بیش به صورت جدا از یکدیگر و دور از دشت ها، حامل فرهنگ هاى گوناگونى هستند که در گذر طولانى زمان به دست قوم ها و گروه هاى انسانى مختلف پدید آمده اند. رنگارنگى تمدن ها و جلوه هاى چشمگیر زیست انسانى، تا حد بسیارى نتیجه تنوع فرهنگى شکل گرفته در کوهستان ها است.
کوه ها حدود دوسوم سطح ایران را دربرمى گیرند (حدود ۸۶ میلیون هکتار کوه هاى مرتفع و ۳۰ میلیون هکتار کوهپایه ها و تپه هاى مرتفع) و تقریباً نیمى از روستاهاى کشور که محل بیشتر فعالیت هاى کشاورزى و دام پرورى هستند، در نواحى کاملاً کوهستانى قرار دارند. شیوه هاى متفاوت زندگى در کوهستان و دور بودن محل هاى زندگى کوه نشینى از یکدیگر و دسترسى دشوار به آنها، موجب شکل گرفتن فرهنگ و آداب گوناگون شده است. در ایران، بسیارى از زبان ها و نیم زبان ها و گویش ها، آوازها، گوشه هاى موسیقى، رقص ها، شیوه هاى معمارى و دستباف ها (فرش، گلیم، و...) خاستگاه کوهستانى دارند.
یکى از شیوه هاى جالب توجه زیست انسانى که پیوند تنگاتنگى با کوهستان دارد، زندگى عشایرى است. این شیوه، بیش از هر جاى دیگر جهان، در ایران متداول بوده است و نمونه استفاده هوشمندانه و کم و بیش «پایدار» از مرتع هاى کوه و دشت است.
البته امروزه با افزایش جمعیت انسانى و زیاد شدن تعداد دام ها، ساخت و ساز در مسیرهاى «ییلاق - قشلاق» و نیز الزام هاى زندگى نوین، دیگر زندگى عشایرى به شکل گذشته نمى تواند دوام آورد اما مى توان از زیست ِ سازگار با طبیعت که ایل ها و طایفه هاى عشایرى در گذشته داشتند، درس هاى ارزنده اى براى زندگى امروزین گرفت. از دستاوردهاى هنرى عشایر ایران، مى توان به قالى ها و گلیم هاى دست باف ایل قشقایى (ایل بزرگى که طول مسیرهاى ییلاق - قشلاق آن چندصد کیلومتر بوده است) اشاره کرد. این دست بافت ها به دلیل محیط هاى متنوع زندگى که آفرینندگان آن داشته اند و به خاطر برخوردارى آنان از طبیعت رنگارنگ و پرجلوه کوه ها و کوهپایه ها، چنان تنوعى در طرح ها و چنان سرزندگى در رنگ ها و اصالت در مواد اولیه دارند که موجب شهرت بى نظیر آنها در جهان شده است.
کوه ها، الهام بخش شاعران و نویسندگان و عارفان بوده و موضوع بسیارى از اسطوره ها و داستان هاى دلکش با کوه ارتباط دارد. براى نمونه مى توان به داستان زندگى زال پدر رستم - معروف ترین پهلوان اسطوره اى ایران- اشاره کرد که در کوهستان بزرگ شد و سیمرغ پرنده افسانه اى که یاور فرهیختگان است- و آن هم مطابق داستان هاى ایرانى در کوه مى زید - از زال مراقبت کرد و بعدها چندبار به رستم یارى رساند. داستان پرکشش دیگر، اسطوره آرش کمان گیر است که پرتاب تیر سرنوشت ساز او از فراز البرزکوه (یا دماوند) مرز کشور ایران را با توران تعیین کرد. در بسیارى از دین ها و باورها، کوه ها مکان هاى پاکیزه و مقدس به شمار مى روند. در باورهاى کهن ایرانى، مهر یا میترا فرشته روشنایى و نگاهبان عهد و پیمان، همچنین آناهیتا فرشته نگاهبان آب، در کوه جایگاه دارند. پیدا است که آب خیز بودن کوه ها، در سرزمین کم آب ایران جایگاه پرارجى را به آنها بخشیده است.
• کوه ها، تفرجگاه هاى بى مانند
از دیرباز انسان ها براى بهره مند شدن از هواى فرح بخش و تماشاى گل و گیاه و شنیدن نواى دلکش رودها به کوه مى رفته اند. فردوسى مى گوید:
کنون خورد باید مى خوش گوار
که مى بوى مشک آید از کوهسار
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش
خنک آن که دل شاد دارد به نوش
همچنین براى دور کردن اندوه و راندن بى قرارى به کوهپیمایى مى پرداخته اند. نظامى در داستان خسرو و شیرین مى گوید که فرهاد از دل تنگى راه کوه و دشت را پیش گرفت:
گرفته کوه و دشت از بى قرارى
وزو در کوه و دشت افتاده زارى
نیما یوشیج شاعر بزرگ معاصر در چندین شعر به توصیف کوه ها و کوهپیمایى مى پردازد و از عشق خود به کوهستان و مردم کوه نشین سخن مى گوید. او شعر معروف «افسانه» را از «دره اى سرد و خلوت» و با توصیف بادِ سر کوه «نوبن» که زبان به سخن مى گشاید، آغاز مى کند.
امروزه بخش مهمى از اوقات فراغت انسان ها به گردش در طبیعت و انجام ورزش هایى که در محیط هاى طبیعى انجام مى شوند، اختصاص دارد. پیاده روى در کوهستان و نیز کوهنوردى جدى از مهمترین تفریح ها و ورزش هاى طبیعى هستند. در کشور اتریش حدود ده درصد مردم به کوهنوردى مى پردازند و در ایران، هر هفته در روزهاى تعطیل صدها هزار نفر براى کوه گردى یا کوهنوردى به کوهستان مى روند. نه تنها کسانى که رشته ورزشى مورد علاقه شان، کوهنوردى است، بلکه افرادى که به ورزش هاى دیگر - مانند فوتبال، کشتى، دوومیدانى - هم مى پردازند، براى افزایش ظرفیت ششى و تقویت ماهیچه هاى پا و تواناتر شدن قلب خود، کوه پیمایى مى کنند.
آرامشى که با تماشاى چشم اندازهاى پرشکوه کوهستان و غرقه گشتن در زیبایى و سکوت آن به دست مى آید، براى انسان پرکار امروزین که در فضاهاى تنگ و پر سر و صدا کار مى کند، نعمتى بزرگ و باارزش است.
بخش دوم: ورزش کوهسار
کوهنوردى بخشى از تجربه انسان در زیستن بر زمین است، چرا که بسیارى از منطقه هاى زمین کوهستانى است و آدمى براى گذر از این سرزمین ها به مهارت هاى ویژه نیاز داشته است. تسلط بر این مهارت ها، انسان عادى را به «کوهنورد» بدل مى سازد. از دیرباز، اشخاصى وجود داشته اند که ماهرانه از کوه ها - حتى صخره هاى دشوار- بالا مى رفته اند (در پاره اى از سفرنامه ها و دیگر نوشته هاى قدیمى اران، از این افراد به عنوان «کوه رو» نام برده شده) و این کار را براى شکار، معدن کاوى، چراندن دام، جمع آورى هیزم یا گیاهان علوفه اى و دارویى، یا به منظور فعالیت هاى نظامى و... انجام مى داده اند.
ویل دورانت، تاریخ نگار بزرگ، تاریخ سرزمین پارس را با شرح زندگى قوم ماد آغاز مى کند؛ او مى نویسد: «مادها از نژاد هندواروپایى به شمار مى روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره هاى دریاى خزر به آسیاى باخترى آمده باشند... این قوم، در کوه هایى که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر و سنگ هاى گران بها به دست آوردند و چون قومى نیرومند بودند و زندگى ساده اى داشتند، به کشاورزى بر دشت ها و دامنه هاى تپه هاى منزلگاه خود پرداختند و زندگى آسوده اى براى خویش فراهم ساختند.» رفتن به کوه ها از جهت دیگرى نیز ضرورى بوده است: در شرایط حمله بیگانگان به سرزمین مادرى (که در تاریخ ایران بسیار رخ داده است)، کوهستان پناهگاه مبارزان بوده است. تاریخ کشور ما پر است از جنبش هاى آزادى خواهانه و ضدبیگانه که پایگاه دست اندرکاران آن کوهستان بوده است.