آباد ترین شهر دنیای باستان
بابل، یکی از شهرهای قدیمی میان دورود،(بین النهرین) است. با توجه به موقعیت ممتاز بابل در کنار رود فرات و حاصلخیری زمینهای اطراف آن و از آنجا که در تمام مستندات تاریخی، پیدایش اولین تمدنهای شهرنشین را در کنار همین رود و رود دجله برآورد کرده اند، احتمال میرود بابل جزء نخستین شهرهای جهان باشد که در پرتوی قدرت و عظمت حکمرانان اولیه، راه ترقی را در طول سالیان سال پیموده است. از منابع تاریخی، کتیبه ها و همچنین افسانه های متعدد که موجود میباشند، میتوان حدس زد که قدمت شهر بابل بسیار طولانی و کهن میباشد و همین موضوع ارزش وجود این شهر را بیشتر جلوه میدهد. مطابق مدارک به دست آمده و تحقیقات مورخین، بر آورد میشود که قدمت بابل به 4000 سال قبل از میلاد این شهر وجود داشته است. آبادانی این شهر برای اولین بار مورد توجه قوم اموری یا حکومت بابل قدیم قرار گرفت که مشهورترین حکمران این قوم، حمورابی میباشد.با حمله ی قوم آشور به به بابل(689 ق.م) و انقراض حکومت اموری ها، بابل برای اولین و آخرین بار ویران شد. با این حال به دلیل موقعیتی که داشت و همچنین مورد توجه قرار گرفتن حاکمان بعدی بابل به این شهر، بابل خیلی زود دوباره از نو ساخته شد و رونق خود را از سر گرفت. حدود یک قرن بعد از حکومت آشوریها بر بابل، حکومت کلدانی(بابل جدید)با انقراض حکومت آشور، توانستند برای دو قرن در بابل حکمرانی کنند و برای این به حکومت کلدانی بابل جدید میگویند که در زمان حکومت آنها بر این شهر، بابل دوباره احیا گردید و دوباره عظمت خود را آشکار کرد. اوج شکوفایی بابل، مربوط به یکی از شاهان قدر کلدانی یعنی بخت النصر بود که در حدود 43 سال حکومتش بر بابل، سعی فراوا کردتا بابل را رونق بخشد که یکی از کارهای وی، ساخت باغ های معلق و برج مرتفع بابل بود. در زمان روی کار آمدن هخامنشیان، بابل که در آن موقع جزء قلمرو وسیع ایرانیان نبود، مورد توجه کوروش کبیر قرار گرفت. کلدانیها اقوام بیابان گردی بودند که با اقوام دیگر بر سر تصاحب قلمرو پیوسته در حال جنگ و کشمکش بودند. در زمان کوروش هخامنشی، دشمنان قوم کلدانی، با حکومت هخامنشیان هم پیمان شدند و همین مسئله موجب شد که کوروش برای انقراض حکومت کلدانی و همچنین زمینه کردن بابل کبیر به قلمرو هخامنشیان دست به کار شود. کوروش پس از مدتی توانست از راه معبر رود فرات که از داخل بابل عبور میکرد وارد شهر شود و این شهر را به تصرف خود در آورد.(539 قبل از میلاد)
بابل شهری وسیع بود. مساحت این شهر را 520 کیلومتر مربع تخمین زده اند که در نوع خود بی نظیر است. شهر بابل در کنار حوضه ی رود فرات و در جلگه ای پهناور قرار داشت. بابل توسط خیابانهای طویل،پهن و مسجع خود به 270 قسمت عمده تقسیم میشد. از عجایب این شهر، دیواری بزرگ و زیبا بود که دورتا دور شهر را با آن پوشانده بودند. این دیوار 335 قدم ارتفاع و 100 قدم پهنای رویی دیوار بود. بابل همچنین یکی از شهرهای پر دروازه ی دنیای باستان بود که حدود 98 دروازه ورودی و خروجی داشت و قوانین شهر چنان بود که دروازه های ورود به شهر، فقط مخصوص داخل شدن به شهر بود و کسی از این درها برای خروج از شهر استفاده نمیکرد و بر عکس. این شهر وسیع، دارای 245 برج دیده بانی بود. معماران شهر برای ساخت بناها و برجهای دیده بانی، از آجر استفاده میکردند چرا که در این منطقه سنگ کمیاب بود. یکی از بزرگترین بناهای شهر، بنای زیگورات یا همان برج بابل بود که حدود 215 متر ارتفاع داشت که بنای بیرونی آن با نقوش زیبا برجسته شده بود.
معماری برج بابل
برج بابل ساختمانی است که در سفر پیدایش*[۱] به آن اشاره شدهاست.در حال حاضر این برج تخریب شده است. تحقیقات نشان میدهد درختان هر طبق بر بروی طبقه ی پایین می افتاد و درختان را بر عکس نشان میداد.
تصویر خیالی از برج بابل
ما وارثان سرزمینی هستیم که در آن نه سنگ بود و نه الوار و تنها ابزار ساختمان نماهای بلندی بود که در مرداب می روید، با این همه عظیم ترین بناهای معماری و ممکن ترین معابد خیره کننده را بنا نهادند. حفاری “ اریدو” از وجود معماری یادمانی در سرزمین بین النهرین پرده برداشت.
معماری بابل در آشور جدید
ما وارثان اوروک هستیم، شهری که فعالیت های عظیم وگسترده ای را با پیروی از سنت های پیشینیان خود در اریدو درمعماری آغاز کردند. وارثان شهر مقدس سومری ها اینن یا بانوی بهشت که مجموعه ای از بناهای عظیم مذهبی در آن بوده است که اگر آسیب های کمتری می دید، حتی امروز در میان با شکوه ترین و گیراترین آثار معماری جهان به حساب می آمد.
ما وارثان محوطه مقدس اِآن یا خانه بهشت هستیم. در شهری که بقایای کهن ترین بناهای عظیم مذهبی ساخت دست بشر و نخستین نمونه از یک معماری به واقع یادمانی نهفته در زیر خروارها خاک که حفاری شد.
ما وارثان زیگورات هایی هستیم که سومری ها برای انلیل خدای توفان بنا کردند. برای بین النهرینی ها کوه مظهر نیروهای سرّی زندگی و بالاتر از توان انسان بود. گیاهان در بهار و پاییز در کوهها می رویند آبها از آنجا سرچشمه می گیرند، ریزش باران در کوهستان ها آغاز می شود و برتر از همه مادر بزرگ و سرچشمه همه زندگی ها نین خورسگ یعنی بانوی کوهستان، نامیده می شود. از این رو بناهای عظیم آشوری با کوهها سر رقابت داشتند و ستبر و سخت چون کوه بودند.
ما وارثان معمارانی هستیم که علاوه بر موفقیت در ساختن بناهای عظیم یادمانی در زمینه تزیین دیوارها نیز به پیشرفت های چشمگیری نایل آمدند. در اوروک با ابتکاراتی رو به رو هستیم که معماران به کمک آن توانستند زشتی ویکنواختی کسل کننده سطح دیوارها را پنهان سازند. یکی از این کوشش ها کاربست پشبندهای تزیینی بود که در معبد هفتم اریدو به کار رفته که شاهکار هنرهای تجسمی همه زمان ها است معماران آشوری دو شیوه در تزیین دیوارهای بناهای یادمانی را تجربه کردند. یکی استفاده از رنگ و نقاشی در تزیین معبد منقوش تل عوقیرو دیگری به کارگرفتن تکه های سنگ و سفال لعابدار الوان که در تزیین ستون ها ودیوارهای معبد موزائیک می بینیم.
ما وارثان خشت خاصی هستیم که آنرا مسطح، محدب می خوانند. خشت هایی که حتی امروز معماران برجسته جهان نمی دانند چه مطابقتی با اصول معماری و مساله استحکام بنا دارد. خشتی که یک روی آن مسطح و روی دیگرش بالشی شکل است.
ما وارثان دگرگونی عظیمی در تکنیک معماری هستیم و آن کندن پی است. جدا از کندن پی شیوه دیگرش برای ساختن بناهای مقدس ابداع شد که تا آن هنگام سابقه نداشت و آن پاکسازی وتطهیر زمین محوطه معبد و جدا کردن از زمین های اطراف بود.
ما وارثان ابداعات دیگر معماران دوران سلسله های قدیم جدا کردن کامل بنای مقدس معبد از ساختمان های معمولی اطراف بود.
برای این کار دیوار به نسبت پهن سکو مانندی را به محیط بیرونی دیوار خارجی می افزودند. آنها این سکو را کیسو می نامیدند. کیسو سازی با وقفه تا دوران بابل جدید ادامه یافت.