نگرش قدسی اسلام، نوید بخش نوعی زندگی در سایه ایمان و معرفت در سایه ایمان و معرفت است که با روحیه نشاط و تکاپو و پویایی و سازندگی نسل جوان سازگارتر است. اسلام در سالهای آغازین تکوین و گسترش خود در سرزمینهای پهناور آن روزگار، بیش از هر چیزی، از قدرت ایمان قوی و عزم راسخ جوانان بهره گرفت. امروز نیز نهضت اسلامی معاصر، برای گسترش عدالت و نجات بشریت از نظام سلطه جهانی به ایمان مذهبی و اراده آهنین جوانان نیازمند است. و در عصر انتظار این نیاز برای زمینهسازی ظهور مهمدی موعود بیشتر احساس میشود. جامعه اسلامی در عصر غیبت با اتکا به قدرت معنوی و اعتقادی جوانان بهتر و راحتتر میتواند زمینههای لازم را برای ظهور امام زمان (عج) فراهم نماید. و با داشتن جوانان پاک و با ایمان، جامعه را از لوث اهریمنان دین پاک نموده و جامعه را از گرداب فساد نجات دهد.
هیچ کس منکر نقش عظیم جوانان در سرنوشت جامعه نیست چرا که این جوانان هستند که ستونهای فردای جامعه مطلوب انسانی را تشکیل میدهند به همین خاطر جوانان بیشتر از همه در معرض تهاجم فرهنگی و تبلیغی بیگانگان قرار دارند و در واقع مخاطب اصلی تهاجم فرهنگی جوانان میباشند. دشمن سعی دارد
با ترویج افکار الحادی در میان جوانان آنها را به آینده جامعه و سرنوشت انسانی مأیوس کرده، اعتقادات دینی و باورهای مذهبی را در ذهن و اندیشه جوانان بخشکاند. در صورتیکه امیدواری به آینده و دور کردن یأس از خود از ویژگیهای انسان منتظر در عصر غیبت است. بدیهی است که با ناامیدی به آینده بشریت نمیتوان به استقبال حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) رفت.
نقش جوانان در مبارزه با فساد و تهاجم فرهنگی دشمنان دین در زمان غیبت و عصر انتظار بسیار حساس و حائز اهمیت است. با توجه به این سخن امیرالمومنان علی علیهالسلام که فرمودهاند: یاران مهدی از جوانها هستند. (اصحاب المهدی شباب لا کهول فیهم، الامثل کحل العین و الملح فی الزاد واقل الزاد الملح) از وظایف جوانان منتظر در عصر غیبت است که با تقویت ایمان و اعتقاد به شریعت اسلام، شرائط را هر چه زودتر و بهتر به نفع نهضت و مرام مورد انتظار آماده سازند. بخصوص در شرائط کنونی که جامعه اسلامی از هر سو مورد تهاجم دشمنان دین قرار گرفته است پاسداری از ارزشهای اسامی و دینی و اتکاء به باور های اعتقادی از سوی جوانان بیش از پیش ضروری بنظر میرسد زیرا دشمن در تهاجم فرهنگی باورها و اعتقادات جوانان را مورد حمله قرار میدهد و سعی میکند با دور کردن آنها از باورها و ارزشهای اسلامی خودباختگی فرهنگی را برای جوانان به ارمغان بیاورد. زمان غیبت عبارتست از دورانی که باید استعدادهای انسانی بتدریج به مرحله فعلیت برسد و قابلیت برای بهرهگیری از یک رهبر الهی را دارا شوند. بنابراین با تقویت ایمان و پیشه کردن تقوی و پیمودن راه انبیاء و اولیاء الهی است که میتوان استعدادهای بشری را شکوفا کرده و زمینه را برای ظهور منجی فراهم نمود. و گرنه در اثر تخدیر فکری و شبهه اعتقادی چگونه میتوان شرائط لازم و مطلوب را برای رهبر و منجی الهی آماده ساخت. دشمن در تهاجم فرهنگی ایجاد شک و شبهه اعتقادی را دنبال میکند. لذا بر جوانان است که مراقب توطئههای فرهنگی
دشمنان دین باشند و با مطالعه عمیق در متون اسلامی خود را به سلاح ایمان و تقوی مجهز کرده و در رویارویی با دشمنان دین یاسی به دل راه ندهند.
مفهوم تهاجم فرهنگی
معنا و مفهوم تهاجم فرهنگی اینست که فرد یا گروه و یا یک سیستم حکومتی، با انگیزهای خاص به بنیانهای فرهنگی اعتقادی ملتی هجوم برد تا زمینه زوال و نابودی آن فرهنگ و گسترش فرهنگ خود را در جهت اجرای مقاصد خویش فراهم سازد. تهاجم فرهنگی دشمن، بیشتر متوجه «ذهن و اندیشه طرف مقابل است و سعی و تلاش در از بین بردن ایمان خالص و جایگزین کردن شک و حیرت و در نهایت گمراهی و سرگردانی و بی تفاوتی دارد. [1] بعضی بر این گماناند که گویی تهاجم فرهنگی بیگانه تنها در تحمیل ابتذال جنسی از طریق ماهواره و ارائه آن به اقصی نقاط عالم است ولی حق اینست که تهاجمی که دشمن همیشه داشته و خواهد داشت، بسیار گستردهتر از دایره بیبند و باری جنسی است. تبلیغ فساد و فحشا و ارائه فیلمهای مبتذل و پخش تصاویر گمراهکننده گوشهای از تهاجم فرهنگی است. نقشه کلی دشمن در یک کلمه محو ارزشها و دور کردن ملت از باورهای خود و اعتقادات دینی است. زیرا آنان خوب میدانند که تنها با سست کردن اعتقاد و ایمان مردم است که میتوانند ملتها را به بند بکشند و نقشههای شوم خود را عملی سازند. پرواضح است که تاثیر هر نوع هجوم فرهنگی از خارج در وهله اول نیاز به زمینه و شرائط لازم دارد لذا تاثیر بخشی و یا پیروزی هجوم فرهنگی بیگانه را در علل و عوامل مناسبات و ارتباطات داخلی باید ریشهیابی و جستجو کرد. میکروبها در مقام تهاجم به بدنهای نیرومند و ورزیده با شکست مواجه میشوند ولی در بدنهای ضعیف و ناتوان به آسانی نفوذ میکنند و آنرا از پای در میآورند. پس اگر ملت ما و جوانان ما به خود و ارزشهای اسلامی خود و اعتقادات دینی خویش باور قلبی داشته باشند و فرهنگ اصیل خود را پاس بدارند هرگز میکروب مهاجم در آنها اثر نخواهد کرد. لذا جوانان مؤمن در عصر انتظار کسانی هستند که در زیر پرچم پرعظمت ولایت، ارزشهای اسلامی را پاس میدارند و بزرگترین و سنگینترین رسالت خود را در قوی نگهداشتن ایمان به الله و فرهنگ متعالی اسلام میبینند تا به یاری خداوند بزرگ بتوانند پرچم توحید را همچنان در اهتزاز نگه دارند تا شرائط مطلوب برای ظهور منجی عالم بشریت، مهدی موعود، فراهم گردد.
اتکاء جوانان به فرهنگ اسلامی در مقابله با تهاجم فرهنگی
در جامعه شناسی برای فرهنگ تعاریف گوناگونی آمده است ولی عصاره همه آن تعریفها میتواند این باشد که فرهنگ را میتوان وجه اجتناب ناپذیر هویت و اصالت هر جامعه انسانی دانست که به عناصر آن جامعه تشخص، تشکل و تجانس ماهوی میبخشد [2] فرهنگ جامعه ما اسلامی است که باعث تمایز جامعه مابا جوامع دیگر میشود و مشتمل بر عناصر گوناگون عقیدتی و اجتماعی است. فرهنگ اسلامی کارآمدترین فرهنگ در پاسخگویی واقعی به نیازهای واقعی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، روحی و روانی جامعه اسلامی است. منشا این فرهنگ برد و عنصر جاودانه وحی و سنت اهل بیت علیهالسلام استوار است که با اصول و مشخصههای زیر هویت مییابد: [3] .
1- اصیل است: یعنی متکی به ذات یگانه ازلی و مبدا هستی است.
2- فرا ظرافیتی است: یعنی منطبق بر همه زمانها، مکانها و شرائط اجتماعی جوامع هدایت شده است.
3- الگوساز است: راهنمای ثابت، سنجش یافته و کمال پذیر علمی در همه شوؤن زندگی اجتماعی و فردی است.
4- مبتنی بر آزادی، کرامت، تعالی و توسعه ارزشهای انسانی است.
5- آرمانگر است: هدفش ساختن، پرداختن و پالایش ساختار جامعه شایسته و مبتنی بر معیارهای اصیل انسانی است.
6- اندیشه زاست: تفکر آفرین و اندیشه پرور است.
7- قانونمند است: برای جزییترین اصول روابط انسانی و پدیدههای اجتماعی راه گشوده است.
8- تکاملی و پویاست: دائما رو به رشد و منطبق با یافتهها و دستاوردهای جدید علمی و فکری است.
وقتی جامعه اسلامی دارای این چنین فرهنگی با خصوصیات منحصر بفرد است اتکاء به این فرهنگ از سوی جوانان بزرگترین سد در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان خواهد بود. لذا مهمترین وظیفه جوانان در عصر غیبت و آمادگی انتظار، حفظ و حراست از این فرهنگ متعالی در رویارویی با آسیب پذیریهای فرهنگی اجانب میباشد. فرهنگ اسلامی روح جامعه اسلامی است اگر جوانان ما بتوانند روح جامعه را زنده نگه دارند در واقع جامعه اسلامی را در برابر آفات دهر بیمه کردهاند. لذا در شرائطی که استکبار جهانی از تمامی وسایل خود برای سرکوب جبههها و جناحهای اسلامی در کشورهای مسلمان استفاده میکند اقدامات جوانان ما باید به گونهای باشد که عمل و خواست اسلامی در کشور ما با برجستگی در برابر چشم ملتها قرار گیرد و اسلام به عنوان تفکری پر جاذبه و موفق دلها را به آیندهای
روشن که فرا روی ملتها بویژه مسلمانان است امیدوار و متوجه سازد. در این راستا جوانان ما بخصوص قشر تحصیلکرده حوزه و دانشگاه تلاش نمایند و با تحقیقات علمی و مطالعه عمیق متون اسلامی و مقایسه آن با سایر مکاتب الحادی اسلام راستین را در قالب نوشتن مقالات تحقیقی-علمی، سخنرانیها، برگزاری سمینارهای پژوهشی و تشکیل میزگردهای علمی در حوزه و دانشگاه به جهانیان معرفی نمایند و تعالیم اسلامی را به سراسر گیتی گسترش دهند و از سوی دیگر فرهنگ عاشورایی را تبیین و ترویج نمایند و فضای فرهنگی جامعه را از طریق کسب معارف اسلامی و ترویج آن در برابر آسیبپذیریهای فرهنگی دشمنان دین مصون نگاهداشته و آنرا با نور علم و ایمان معطر گردانند. چرا که پیراسته و پاک نگهداشتن جامعه از فساد و شرک از جمله شرائط انتظار قیام مهدی در عصر غیبت میباشد.