زمین و گستره آن در چشم انداز انسان بسی شگفت انگیز است. زمین با دشتها، کوه ها ، بلندی ها و دره ها همه و همه جلوه شگرف خلقت حکیمانه الهی است. به راستی اگر زمین یکسر گسترده می بود و هیچ بلندی و کوهی بر آن نبود باران ها و برف ها روی زمین قرار نمی گرفت یا همه جا به باتلاقی تبدیل می شد و در آن صورت زندگی را به دشواری های بسیاری دچار می ساخت. آفرینش کوه ها با قله های برافراشته دارای فواید بسیاری است.
زمین به وسیله کوه ها آبیاری می شود. بسیاری از کوه ها نگاه دارنده برف ها و آب ها در قله ها یا شکاف دره های خویش اند. خداوند متعال کوه ها را به گونه ای آفرید که خاک ها، سنگها، صخره ها، و پستی و بلندی های آن با ویژگی های خاص خویش بتوانند برف های انباشته شده را در خود حفظ و سپس با ذوب تدریجی یا در زمین نفوذ کنند و به ذخایر زیر زمینی منتقل و بعد با جوشش چشمه ها خارج شوند یا از دامنه های کوه ها سرازیر گردند و بر گستره زمین جاری شوند و نهرهای کوچک و بزرگ را تشکیل دهند.
رودها از دامن کوه ها بر می خیزند و به سوی صحراها روان شده، زمین را سیراب می کنند و از منافع بزرگ کوه ها برای آدمیان ایجاد و پیدایش رودها از دامن آنهاست.
امام صادق (ع) می فرماید:
اجتماع رودهای بزرگ از منافع کوه هاست
آن حضرت هم چنین به مفضّل می فرماید:
ای مفضّل، در این کوه ها که سنگ ها و گل ها در آنها انباشته شده بیندیش که جاهلان و غافلان گمان می برند نیازی بدان ها نیست و وجود آنها زاید است . این کوه ها منافع بسیار دارند. یکی از آن منافع این است که برف ها بر کوه ها می بارند و مقداری از آنها در قله های آنها باقی می ماند و بقیه آنها آب می شود و از آن چشمه ساران پر آب می جوشد و چشمه ها، رودها و جویبارها پدید می آید. در نتیجه در کوه ها انواع رویندگان و گیاهان دارویی که در دشت نمی روید می روید. وجود غارها و دره ها در کوه ها مامن حیوانات است و مردم نیز در برابر دشمنان در کوه ها دژها و قلعه های سخت و محکم می سازند، از سنگ های آن برای به کار گیری در ساختمان ها و غیره استفاده می کنند هم چنین در کوه ها انواع معادن و جواهر نهفته است.
قرآن در موارد بسیار بر پدیده کوهها تاکید کرده و از آدمیان خواسته است تا درباره آنها بیندیشند.
(وَ الَی الجِبالِ کَیفَ نُیِبَت) به کوه ها بنگرید که چگونه بر زمین میخکوب شده اند.
توجه به چگونگی استقرار و نصب کوه ها در زمین ابعاد فراوانی از آثار وجودی کوه ها را به نمایش می گذارد . نخست آن که کوه ها از زمین حفاظت کرده ، مانع لرزش آن می شوند. قرآن از کوه ها با تعبیر اوتاد و نیز رواسی یاد می کند. اوتاد جمع وتد به معنی میخ است که به دیوار یا زمین فرو می کنند یا چیزی مثل خیمه و مانند آن را بر آن استوار می سازند. قرآن می فرماید:
(وَالجِبالَ اَوتاداً ) ؛ کوه ها میخ های زمین هستند
رواسی نیز از واژه ارساء به معنی لنگر انداختن کشتی است. تعبیر به رواسی در آیه قرآن که می فرماید (وَجَعلنا فیِ رَوسی اَن تَمیدَ بِهِم) ( و در زمین کوه هایی [لنگرهایی] گذاردیم تا ایشان را نلرزاند) این مفهوم را به ذهن می آورد که گویی کوه ا به سان لنگرهای کشتی در عین صلابت و استحکام تکیه گاه چیز دیگری هستند و این موجب آرامش زمین است. کوه ها تکیه گاه پوسته زمین اند و اگر آنها نبودند، زمین این آمادگی و اقتضا را داشت که همواره در لرزه باشد.
امروزه هم ثابت شده است که گازهای درون زمین موجب تزلزل پوسته زمین می گردد و گاهی به صورت زلزله ظاهر می شود.
قرآن در آیه مذکور می فرماید ما در زمین رواسی قراردادیم تا همواره مردم در لرزش و نوسان نباشند (اَن تَمیدَ بِهِم) از واژه میدان به معنی نوسان است. حضرت علی (ع) نیز در وصف کوهها می فرماید
و تُد لاصخور میدان ارضه ؛کوه ها را در زمین پابرجا کرد تا از لرزش و تکان آن مانع شود.
این اثر بزرگ که حیات بر روی زمین را میسّر ساخته به دلیل آن است که سلسله کوه های پراکنده در پوسته سخت زمین ، سنگی و صخره ای است. این سلسله کوه ها مانند کمربند زنجیره ای اطراف زمین را در برگرفته اند.
وقتی به نقشه طبیعی جهان نظر می افکنیم، ناهمواری های زمین را به روشنی مشاهده می کنیم و می بینیم که سلسله کوه ها به طور عموم در طول هر قاره – و نه در عرض آن امتداد می یابد، گویا کوه ها ستون فقرات قاره ها هستند.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه (وَجَعلنا فِی اَلارضِ رَوسی أَن تَمیدَ بِهِم) می نویسد :
این آیه دلیل وجود ارتباط بین کوه ها و زلزله هاست و اگر کوه ها نبودند پوسته زمین لرزان بود.
استاد معرفت می نویسد:
زمنی لرزه ها و نیز آتشفشان هایی که گاه گاه مشاهده می شود بخش ناچیزی از انقلاب و فوران آتش درونی زمین است.
امام علی (ع) در خطبه ای به تفصیل از منافع کوه ها سخن گفته و آثاروجودی آنها را بیان فرموده اند که به دلیل اهمیت، جملات حضرت را گزارش می کنیم.
وجبل جلامیدها ونشوز متونها و اطوادها فارساها فی مراسیها والزمها قراراتها فمضت روسها فی الهواء و رست اصولها فی الماء فأنهد جبالها عن سهولها و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها فأشهق قلالها و اطال انشازها و جعلها للارض عماداًو ارزها فیها اوتاداًفسکنت علی حرکتها من ان تمید باهلها او تسیخ بحملها او تزول عن مواضعها فسبحان من امسکها بعد موجان میاهها و اجمدها بعد رطوبه اکنافها فجعلنا لخلقه مهاداً ....؛
همراه با سرشتن صخره های بزرگ، تپه های بلند و قله های سر به فلک کشیده، استواریشان بخشید و بر جای میخکوبشان کرد. پس قله ها را در جو فرابرد و ریشه هایشان را در آب فروکشید. بدین سان خداوند کوه ها را با بلندانشان از دشت ها متمایز ساخت و پایه هایشان را چونان ریشه درختان در زمین های پیرامون و مواضع نصبشان نفوذ داد. کوه ها را با قله هایی بس بلند و سلسله هایی پیوسته و دراز تکیه گاه زمین ساخت و چونان میخ بر آن بکوفت چنین است که زمین به رغم حرکت برای ساکنانش ندارد، بار خود را نمی بلعد (یا با بارش باران زمین فرو نمی بارد) در مواضع خود همچنان پایدار است. برتر و منزه باد ساحت آن خداوند که زمین را از پس آن همه موج ها نگاهداشت و آن را پس از رطوبت اطرافش، خشکی بخشید وبرای آفریدگانش جای آرامش قرار داد.
استاد معرفت در توضیح این کلام ارجمند می نویسد:
جمله (و رست اصولها فی الماء) [ریشه های کوه ها را در آب فروکشید] گویا اشاره ای است به ریشه های به هم پیوسته کوه ها در اعماق آب های زیر زمینی فرورفته و از آن به سلسله کوه های پیرامون زمین تعبیر می شود.
جمله (فانها جبالها عن سهولها)[بدین سان خداوند کوه ها را با بلنداشان از دشت ها متمایز ساخت] شاید نظری به مبدا پیدایش کوه ها بر روی زمین دارد زیرا زمین ابتدا مسطح بود ، سپس بر اثر سردی پوسته آن در خود پیچید و پستی و بلندی هایی در آن پدید آمد، پس از آن مناطق زمین به شکل ارتفاعات بلند و تپه ها و دره ها و دشت ها از هم متمایز شد.
جمله (و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها) [ و پایه های کوه ها را چونان ریشه درختان در زمین پیرامون و مواضع نصبشان نفوذ داد ] تصریح می کند که سلسله کوه ها زمین را از هر جهت احاطه کرده اند.
و جمله و جعلها للارض عمادا و ارزها فیها اوتاد [و کوهها را تکیه گاه زمین ساخت و چونان میخ بر آن بکوفت] کوهها را عامل ثبات و پابر جایی زمین و مانع از هم پاشیدن زمین و خروج از مدار معرفی می کند.
و نیز از سخن امام که فرمود : (قسکنت علی حرکتها من ان تمید باهلها او تسیخ بحملها او تزول عن مواضعها ) [ زمین به رغم حرکت برای ساکنانش لرزشی ندارد، بار خود را نمی بلعد و در مواضع خود همچنان پایدار است] سه نتیجه به دست می آید:
الف) زمین در حرکت وضعی و انتقالی خود، آرام و منظم است و از مدارهایی که به طور منظم در آن می گردد خارج نمی شود.
ب) زمین با این که حرکت هماهنگ و منظمی دارد، بدون هیچ لرزشی و به آرامی حرکت می کند، و تعادل خود را از دست نمی دهد.
ج) پوسته زمین مطمئن و محکم است و ساکنانش را نمی بلعد ، لایه هایش پاره نمی شود و اگر جز این بود، پوسته زمین محل آتشفشان ها و دهانه فواره های مواد مذاب می شد.
سید قطب در تفسیر آیه ( وَجَعلنا فِی الارضِ رَوسیَ اَن تَمیدَ بهِم ) ( و در زمین کوه هایی [لنگرهایی] گذاردیم تا ایشان را نلرزاند) می نویسد:
این آیه ثابت می کند که کوه های سر به فلک کشیده تعادل زمین را حفظ می کنند و از لرزش و حرکت ساکنان زمین مانع می شوند. حفظ تعادل به چند صورت محقق می شود گاه با ایجاد توازن بین فشار خارجی وارد بر زمین و فشار داخلی درون زمین که در هر قطعه ای با قطعه دیگر متفاوت است و گاه با برابر سازی طول برآمدگی و فرورفتگی کوه ها در نقطه های مختلف به هر روی این آیه رابطه ای را بین تعادل و آرامش زمین و کوه ها ثابت می کند.