مسجد جامع تبریز یکی از بنا های تاریخی و باستانی تبریز است. تاریخ دقیق بنای آن معلوم نیست، در این باره عدهای تحقیق و مطالعاتی کردهاند که روش تحقیق و نوشته سه تن از آنان اصولی، مهم و قابل اعتناست.
یکی مرحوم نادرمیرزاست که در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری به همراهی دو تن از نزدیکان خود از مسجد جامع دیدن کرده، طول و عرض مسجد را اندازه گرفته، سنگ نوشته منصوب به پایه غربی طاق وسطی مسجد را تا آن حد که مقدورش بوده است، خوانده و در کتاب تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز درج کرده است.
دوم آقای حاج حسین نخجوانی که خدایش صحت و عافیت مرحمت فرماید، این مسجد را گشته و درباره زمان بنای آن مطالعه و تحقیق نموده و دو ماخذ جدید را که قبل از وی عنایتی بدانها نشده بود، برای اولین بار در مقاله خود ذکر کرده و نوشتهای قریب بدین مضمون آورده است که بنا به عقیده صاحب تاریخ اولادالاطهار، مسجد جامع تبریز در صدر اسلام از طرف عبدالله بن عامر ساخته شده است و بنا به نوشته سعدالدین وراوینی، ترجمه فارسی کتاب مرزباننامه به دستور ربیبالدین ابوالقاسم هارون بن علی ظفر دندان وزیر اتابک ازبک بن محمد بن ایلدگز از اتابکار آذربایجان برای کتابخانه مسجد جامع کبیر تبریز که مورد عنایت وزیر مزبور بوده، به عمل آمده است.
باید گفت همچنانکه خود آقای نخجوانی نیز توجه فرموده است نسبت بنای مسجد جامع به عبدالله بن عامر مدرک تاریخی ندارد، این امر بعید به نظر میرسد و در خود استناد و قبول نیست، اما راجع به وجود جامع امیرکبیر در همین محل، در زمان اتابکان آذربایجان که سعدالدین وراوینی بدان منضماتش اشاره کرده است، دلایل قابل توجه متعددی وجود دارد.
اولاً از نخستین سالهای فرمانروایی روادیان، این محل در درون قلعه تبریز بوده و همیشه جزو قسمت معمور شهر به شمار میرفته است.
ثانیاً در زمان روادیان، سلاجقه و اتابکان، این ناحیه از قسمتهای مقدس شهر محسوب میشده است و بسیاری از سلاطین، امراء و وزراء در کنار معابد و مساجدی که خود ساخته بودند، به خاک سپرده شدهاند.
ثالثاً همان مسجدی که در قرن ششم و هفتم نام جامع کبیر داشته و قبر شمسالدین عثمان طغرایی در جانب غربی آن قرار گرفته بود، در قرن دهم معمور بود و حافظ حسین کربلایی آن مسجد و مقبره گنبددار شمس الدین طغرایی را در کنارش به رایالعین دیده و از آن به نام «مسجد جامع کبیر» یاد کرده است و در زمان ترکمانان و صفویه نیز همان مسجد آباد بوده، چنانکه حاج طالب خان، پسر حاج اسحقخان تبریزی بانی مدرسه طالبیه در سال 1087ه.ق در وقفنامه مدرسه طالبیه از این مسجد به عبارت «مسجد جامع کبیر» نام برده است و از آن زمان الی یومنا هذا نیز هیات مسجد مزبور عوض نشده و فقط در اثر زلزلههای نیمه اول و دوم قرن دوازده هجری چند طاقه از آن شکسته و فرو ریخته که بوسیله احمدخان و پسر وی حسینقلیخان دنبلی مرمت و تجدید بنا یافته است. اکنون نیز مسجد جامع بزرگ نام دارد و در جنوب صحن مدرسه طالبیه واقع شده است.
اما نوشته سوم متعلق به آقای جعفر سلطانی القرائی است که قریب بیست سال پیش آن را به رشته تحریر درآورده است و موقع طبع ترجمع تاریخ تبریز مینورسکی که با نهایت سماحت و بزرگواری برای درج در قسمت ملحقات کتاب مزبور در اختیار نگارنده گذاشتهاند و میتوان گفت این نوشته کاملترین توصیف توصیف وضع کنونی مسجد جامع تبریز است که اینک با اجازه مجدد ایشان به نان حفظ فضل تقدم نویسنده محترم آن، مجمل بخش مربوط به معرفی مسجد جامع با افزودن چند فقره پاورقی و ترجمه و توضیح لازم ذیلاً آورده میشود:
«مسجد جامع که امروز مردم آن جا را جمعه مسجد میخوانند، بین مسجد حجهالاسلام و آلچاق مسجد و مسجد میرزااسماعیل خاله اوغلی واقع است. مسجد حجه الاسلام از غرب و دو مسجد اخیر از شرق آن را احاطه کرده و در میان گرفتهاند. این مسجد را اکنون دو مدخل است، یکی از جانب شمال که از صحن مسجد وارد دهلیز و از آنجا داخل معبد میشود و از این طرف سطح مسجد حدود نیم متر از سطح مسجد پستتر است.
در دیگر آن از طرف جنوب به یک کوچه که از شرق به غرب ممتد است، باز میشود. این کوچه از طرف مغرب مسدود و بنبست است، سرتاسر جنوب کوچه، دیوار مسجدی است که معروف به مسجد مجتهد و منسوب به حاج میرزا باقرآقا مجتهد و پسرش حاج میرزا حسن آقا مجتهد است و در اواخر دیواره شمالی این کوچه در جنوبی جامع واقع است. از این در ابتدا وارد آلچاق مسجد میشود و چون این مسجد از جانب مغرب ملاصق و متصل به مسجد جامع است و مانع و حاجزی در میانه نیست، از آنجا داخل جامع بزرگ میشود. از این طرف نیز سطح مسجد از سطح کوچه پستتر است.
مسجد جامع در بلندی و ارتفاع و متانت ارکان و شایستگی بنا امروز به اغلب مساجد معموره تبریز برتری دارد. بناء این مسجد همه از گچ و آجر است. از چوب چیزی در آن نیست، طاقهای بلند و مقرنس زیبا و گنبدهای ضربی رفیع و منیع دارد. محرابش از چند قطعه رخام ساده است، طول مسجد که از جنوب به شمال کشیده شده است، حدود 62 متر است. قسمت جنوب مسجد در امتداد این قسمت شرقاً و غرباً از دو سوی طاقهای بلند پهلوی هم قرار گرفته است که پنج طاق در شرق و پنج دیگر در غرب مقابل همدیگر واقع شده است.
عرض سطح این قسمت حدود ده متر و سی سانتیمتر است. مساحت طاقها که بعضی حدود چهامتر و بعضی متجاوز از پنج متر است، داخل این مساحت نیست، اما جانب شمال مسجد تقریباً از فاصله سی و چهار متر وسعت پیدا کرده و عرض قسمت اعظم آن غیر از طاقهای جانبین شرقی و غربی حدود پانزده متر است.
پایههای این مسجد بسیار قوی و متین و حسبالاقتضاء از همدیگر متفاوت است، متانت و اتقان بنا شهادت صریح به تاثیر یک مرد محتشم و مقتدر و صاحب سلطنت و نفاذ در تاسیس آن اساس دارد و همچنین زییایی و شایستگی آن دیده هر صاحب نظر را به استادی مهندس و مهارت معمار متوجه میسازد.
حاج میرزا یوسف آقای کبیر، نماز ظهر و عصر را در این مسجد میخوانده، پس از او میرزااحمد آقا مجتهد و پسرش حاج میرزا جواد آقا مجتهد که هر دو از علما و مجتهدین بزرگ و بسیار معروف شهر تبریز بودند، در آن جا نماز میخواندند. در زمان حاج میرزا جواد آقا غرفانی از میان طاقهای دهگانه احداث نمودند تا زنان آن جا بنشینند. نادر میرزا در کتاب خود به آن اشارت کرده است[1].
[1] . تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، ص108. این مسجد اکنون دو امام دارد. یکی آقای حاج سیدحسن آقا انگجی است و دیگری داماد ایشان آقای حاج میرزا عیدالحسین غروی فرزند مرحوم شیخ مرتضی چهارگانی که آن مرحوم نیز مردی عالم و متقی و صاحب محراب و منبر بود آقای غروی از علمای بزرگ و مورد احترام تبریز است و برادری دارد به نام آقای حاج میرزا محمدحسین انزایی که از وعاظ درجه اول تبریز محسوب میشود.