ارگ تبریز یکی از زیباترین ارگ های ایران به شمار میرود. این ارگ بر اثر زلزله و گذر زمان تا قسمتی خراب شدهاست.متاسفانه در سالهای اخیر تلاشهای زیادی از سوی برخی از مسئولین برای تخریب آن وایجاد مصلی بزرگ تبریز در محل آن انجام گرفته است وآنرا در معرض نابوذی کامل قرار داده است
ارک علیشاه در مرکز شهر کهن تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی قرار دارد و امروزه فضای اطراف آن برای برگزاری نماز جمعه مورد استفاده قرار میگیرد.
این بنا توسط خواجه تاج الدین علیشاه بنا شده است.
ارک علیشاه و محوطه باستانی آن در 15 دیماه سال 1310 هجری خورشیدی به شماره 170 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است و نقشه خریم استحفاظی قانونی و ظوابط حفاظتی آن در جلسه 29 خرداد 1357 شورای حفاظت آثار تاریخی "اداره کل حفاظت آثار تاریخی" مشخص و مورد تایید اعضا (آقایان: فروغی، نباتی، حاکمی، خرم آبادی، سرفراز، سعیدی و خانم بهاری) قرار گرفته است.
امروزه تنها بخشی از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مجسد برجای مانده است که خود موید شکوه روزگار آبادانی آن است. دیوارهای موجود در حقیقت تشکیل دهنده ایوان طاقپوش و حمال طاقی استوانه ای عظیمی بود است که فضای به وجود آمده به عنوان شبستان و عنصبر اصلی مسجد علیشاه به شمار میرفته است. بقایای موجود بنا، حکایت از یک ایوان به عرض 30,15 متر و جرز و دیواهای کناری به ضخامت 10,40 متر و پی ها و فونداسیونی عمیق و حجیم متناسب سازه های فوقانی و ارتفاع احتمالی بنا تا خط آغاز طاق استوانه ای 25 متر (البته دقت رد تناسب سازه های اثر 36 متر صحیح به نظر میرسد) بوده است.
حمد الله موستوفی در کتاب نزهت القلوب که در 740 هجری نگاشته است چنین میگوید:
«وزیر خواجه تاج الدین علیشاه جیلانی در تبریز و در خارج محله نارمیان، مسجد جامع بزرگی ساخته که صحن اش دویست گز در دویست گز و در صفحه ای بزرگ، از ایوان کسری به مداین بزرگتر، اما چون در عمارت اش تعجیل کردند، فرو آمد و در آن مسجد انواع تکلفات به تقدیم رسانیده اند و سنگ مرمر بی مقیسا در او به کار برده و شرح آن را زمان بسیار یابد.»
شاردن در سیاحتنامه خود مینویسد:
«تعداد مساجد تبریز دویست و پنجاه است. ... مسجد علیشاه تقریبا بالتمام مخروبهی و منهدم شده است. قسمتهای سفلی که به گزاردن نماز افارد مردم اختصاص دارد و مناره آن را که بسیار رفیع و بلند است، مرمت کرده اند. هنگام ورود از ایروان نخستین اثری که از تبریز مشاهده میشود، همین مناه است. چهار صد سال میشود که این مسجد را خواجه علیشاه بنا کرده است. مشارالیه صد اعظم غازان خان شاهنشاه ایران که مقر سلطنتش تبریز و در همانجا به خاک سپرده شده بود است. هنوز هم مقبره وی (غازان خان) در یک منار (برج) مخروبه عظیمی که به نام او، منار "غازان خان" (شنب غازان) نامیده مشود مشهود است.»
شفیع جوادی در کتاب "تبریز و پیرامون" چنین نوشته است:
«در زمان عباس میرزای قاجار این بنا به محل قورخانه و مخزن مهمات لشگر تبدیل یافت و به همین سبب نیز نام "ارک" به آن دادند. از ارک علیشاه اکنون ویرانه ای بیش نمانده است. بلندی ساختمان فعلی 25-26 متر و دهانه محراب آن 38 پا و 69 پله بین دو دیوار از سمت خاور دارد که میتوان به بالای بنا رفت. در زمان رضا شاه، قسمیت از پهنه اطراف آن را به صورت باغ و گردشگاه عمومی (باغ ملی) درآوردند و سالن نمایشی نیز در کنار آن بنا کردند. اخیرا نیز در برنامه های شهرسازی نیز منظور شده و قرار است اطراف آن را به صورت میدان و خیابان وسعت بدهند به طوری که بنای باقیمانده که سمبل تبریز است، در وسط میدان قرار گیرد.»
در مقاله ای مفصل از "مجله هنر و مردم" از نویسنده ای بی نام چنین آمده است:
«وقتی که به کنار خیابان ارک رسیدم دربش را باز دیدم همان جوی آبی که حمد الله موستوفی و ژان شاردن و دیگران از آن نام برده اند وسط باغچه بزرگی جلو دیوار عظیم ارک به چشم می خورد. زلال و روان و در دوسمتش درخت و چمن. به سمت چپ، ساختمانی بود که بر سردرش نوشته بود :تئاتر آذربایجان". این قسمت را در زمان رضا شاه ساخته اند. روبروی من صحنی بود میان سه دیوار که عظیم بالا رفته بود و سمت چپش 69 پله با فاصله هایی بیش از 20 سانتیمتر که بالا رفتن را دشوار میکرد و نفس را میراند. پله یک بار پیچ میخورد و بعد با همان فاصله میرسد به بالای دیوار. بلندی دیوار 25 متر است و ضخامت آن حدود 10 (دقیقا 10,40 متر) که شاید در گذشته با کاشی یا مرمر پوشیده بود اما من که اثری از این دو ندیدم. دور سه دیوار را گشتم با جاهای قرار دادن تنفگ که در اطراف دیدم به تمام بارویی عظیم به نظرم آمد و ظاهرا از زمان عباس میرزا که مسجد علیشاه را تبدیل به قورخانه و انبار مهمات کردند، همین شکل مورد استفاده را هم پیدا کرد. به شکلی که هیچکس ممکن نست از 69 پله بنا بالا برود و در و دیوارها را بگرددو بگوید که اینجا مسجد بود است و نه یک قلعه مستحکم نظامی....
دور دیوارها- از بالا- حفره های بزرگی دیدم که به دهنه چاه مانندی و کبوتران جاهی را دیدم که در عمق این خفره ها آمد و شد میکردند. بعد به تحقیق دریافتم که این حفره ها آغاز راههای زیرزمینی و دالان های بسیار پهن و بلندی بوده که در زمانهای مختلف بویژه در دوره قاجاریه و در جریان انقلاب مشروطه و شازد هم در دوره مغول م زمان های پس از آن به عنوان راههای مخفی برای فرار و رسیدن سریع از اینجا به جاهای دیگر به کار می آمده اند.»
احمد کسروی در تاریخ مشروطه میگوید:
«غزوخان (به لحجه کردی همان عزت الله خان است) از وضع آشفته دوران محمد علی شاه بهره جسته و برای چپاول تبریز با مستبدان همکاری کرده و به تبریز حمله ور شده بود. آزادیخواهان هم از زیر همین نقب به پشت دشمن حمله کردند و پیروز شدند. در مسجد کبود تبریز پست صحن دوم به دهنه ای برخوردم که دریافتم نقبی است که به ارک علیشاه میرسد.»
در کتاب "تبریز و پیرامون" نوشته شفیع جوادی از قول مدیر کل وقت فرهنگ آذربایجان آقای بیت الله جمالی چنین آمده است:
« قسمتی از دانشسرای دختران تبریز که در محوطه مسجد استاد و شاگر سابق بنا شده است، چند سال پیش فرود مینشیند و گودال یا تونلی بزرگ نمایان می شود اما بن آن که کاوش کنند آن را پر کردند. احتما می رود که تونل قسمتی از این را زیر زمینی بود است به طوری که بیت الله جمالی تعریف می کرد، این راه به قدری بزرگ بود که میشد با درشکه از آن عبور کرد.