تاریخچه ورزش
برای پی بردن به اهمیت ورزش و لاینفک بودن آن از زندگی انسان ها در طول تاریخ، خوب است بحثی پیرامون تاریخچه ورزش داشته باشیم.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن وایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس، کشتی، شنا، شمشیرزنی، تیراندازی، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی، والیبال، گلف، انواع تنیس، شنا، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن وناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی [جان بازی] در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودید و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور، ویل دورانت می نویسد: آن [مدینه فاضله بچه ها] فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دام پروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.
از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد:
از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که [در بازی های المپیک] مقرر گردیده است.
در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است:
1- انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.
2- از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.
3- و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیش تری الویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند.
هرودوت، مورخ مشهور یونانی می نویسد:
ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند:
1- سواری؛ 2- تیر و کمان؛ 3- راستگویی. جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.
به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان باید گفت: شرح فتوحات این قوم آریایی و حکومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوری ها و کوشش های این مردم است. کلمه پهلوان و پهلوانی، ریشه پارتی است که هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمی جنگجو و شکارچی بودند.
هنستین، مورخ یونانی می نویسد:
"پارت ها جنگ و شکار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام کهولت همیشه با ورزش و تمرینات سخت جنگی و شکار بار آمده بودند."
تا آنجاکه شواهد تاریخی در این مورد نشان می دهد ، ورزش تنیس طی قرون 12 و 13 میلادی ابتدا در کشور فرانسه ابداع شد. اما ارائه جدی این ورزش در سال 1872 میلادی بود که سرگرد هاری جم این ورزش را در شهر لمینگتن( انگلستان) به مردم معرفی کرد . در آن زمان مقررات و خصوصیات این ورزش بآنجه اکنون می بینیم تفاوت بسیار داشت . در سال 1877میلادی ، اولین بار در دنیا مسابقات تنیس با مقررات و قوانین بخصوصی در زمینهای تنیس "باشگاه تنیس و کروکت ال انگلند" ویمبلدون برگزار گردید، محلی که هم اکنون بزرگترین مسابقات تنیس دنیادر آن برگزار می شود.
مسابقات ویمبلدون در سال 1877، یو اس او پن در سال 1881 ، دیویس کاپ 1899 و اوپن استرالیادر سال 1905 و اپن فرانسه 1918شروع به فعالیت کردند.
هنگامی که تنیس شروع به رشد سریع کرد و جهان را فرا گرفت و طبیعتا اتحادیه های ملی شروع به هم پیوستن برای برگزاری مسابقات بزرگ جهانی و تنظیم قوانین و مقررات کردند .
در سال 1911 نیاز به وجود یک فدراسیون بین المللی تنیس، احساس شد . امتیاز این فدراسیون ابتدا به آقای دوان ویلیامز (یکی از افراد کشته شده در کشتی تایتانیک) که نتوانست ایده خود را ببیند به آقای چارلز بارد ( دبیر اتحادیه تنیس سوئیس ) و آقای هنری والت (رئیس فدراسیون تنیس فرانسه) اعطا شد .
دوازده اتحادیه تنیس در جلسه اصلی در پاریس ( 19 مارچ 1911) شرکت کردند . که ILTF (فدراسیون لاون تنیس بین المللی) در آن شکل گرفت ، این کشور ها عبارتند از :
استرالیا (استرالیا و نیوز یلند)
اسپانیا
اتریش
بلژیک
آلمان
افریقای جنوبی
دانمارک
فرانسه
بریتانیای کبیر
هلند
روسیه
سوئیس
سوئد
نتایج اولین نشست بدین صورت بود که ، زبان رسمی فرانسوی باشد با ترجمه انگلیسی و مقر فدراسیون دور از پاریس باشد. ( سوئیس مقر فدراسیون بین المللی انتخاب گردید) .
دبیرهای فدراسیون : آقای ه . ا. سابلی (دبیر اتحادیه انگلیس) و اقای ر. گالای ( رئیس فدراسیون تنیس فرانسه ) رئیس فدراسیون : اقای دکتر ه . او . بهرنس
همچنین حق برگزاری مسابقات جهانی ( قهرمانی روی چمن ) برای همیشه به بریتانیای کبیر اهدا گردید .
17 ماه بعد از تشکیل فدراسیون ، جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت و یکبار دیگر تمام فعالیتهای در سال 1919 از سر گرفته شد . ITLF بعد از جنگ جهانی اول فقط با 10 کشور عضو گرچه ، از خرابی جنگ رنج می برد کار خود را شروع کرد و اتفاقات ذیل بترتیب پیش آمد.
1922- هیئت بین المللی قوانین توسط مشاور کمیته "کمیته مدیریت" ، برای پایان بخشیدن به مشکلاتی که فدراسیون بین المللی داشت ، تاسیس گردید. و همچنین برای تغییر قوانین بازیها حق اختصاصی پیدا کرد .
1923- 16 مارچ در نشست اصلی سالیانه در پاریس، قرار گردید "قوانین تنیس" عمومی شود و از اول ژانویه سال 1924 ، ایالت متحده ، یکی از اعضاء رسمی این فدراسیون پذیرفته شد . نام مسابقات قهرمانی جهان بر داشته شد و یک زیر مجموعه جدیدی از مسابقات قهرمانی بوجود آمد که قرار شد مسابقات در بریتانیای کبیر ، فرانسه ، ایالات متحده و استرالیا برگزار گردد.
1924- ILTF بطور رسمی سازماندهی و کنترل مسابقات تنیس را در سراسر جهان به عهده گرفت .
1933 - کمیته مدیریت از "مشاور کمیته" جدا شد و بصورت رای گیری رئیس فدراسیون تعیین گردید . اصطلاح گراند اسلم در همین سال بوجود آمد . ( ازاین اصطلاح برای توصیف و ضعیتی استفاده می شود که در آن بازیکن موفق شود هر چهار مسابقه اصلی رادر یک سال ببرد ) اصطلاح گراند اسلم را اولین بار جان کایرن اهل نیویورک در باره بازیکن استرالیایی ( جک کرافورد ) به کار برد. او در سال 1933 کوشید تا هر چهار مسابقه را ببرد. ولی گراند اسلم واقعی را اولین بار ( دانلد باج) امریکایی در سال 1938به دست آورد . چهار بازیکن دیگر هم فاتح گراند اسلم شدند . "آقایان" ( کانالی )1953، ( راد لیور) 1962 به عنوان آماتور و در سال 1969به عنوان حرفه ای و " بانوان" ( مارگرت کورت) 1971 و ( اشتفی گراف ) 1988