پس خدای بزرگ تاریکی های جاهلیت را به وسیله ی حضرت محمد (ص) روشن ساخت و مشکلات و تیرگی کفر را از قلب ها زدود و پرده ها از جلوی دیدگان برداشت . پیامبر (ص) برای هدایت در میان مردم به پا خاست و آنان را از گمراهی نجات داد و از کوری و کور دلی رهانید و به سوی دین استوار الهی رهنمون شد و همه را به راه راست فراخواند . حضرت فاطمه (س)
تربیت در جنبه فردی عملی برای سازندگی انسان وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست . از طریق تربیت می توان آدمی را به بلند ترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون و خام بدنیا می آیند ،انسانهایی ساخت متفکر ،مدبر ،خلاق و مولد موجد تحول و تغییر در سطح بین الملل.
تربیت در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توام با صلح و سعادت زندگی در سایه حفظ و رعایت قوانین است ،امری که وجودش برای ادامه ی حیات همه جوامع ضروری است.
ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروت های روی زمینی و یا زیر زمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسان های ساخته شده ای است که در آنجا زندگی می کنند و به کار و تلاش می پردازند .
فقدان تربیت صحیح همه گاه برای بشریت یک فاجعه بوده است .جنگ جهانی اول و دوم نشان داد که چگونه انسانها بدون رعایت حقوق یکدیگر که ناشی از تربیت قلطشان بود به جان هم افتاده اند و خون یکدیگر را بر زمین جاری ساختند .
آری : مردمی که خون ریزی می کردند به ظاهر وحشی و بی سواد نبودند بلکه بر اساس نظاماتی به ظاهر متمد تانه تربیت یافته بودند ولی در آن نظام از تعالیم آسمانی و الهی خبری نبود، جسم و تن و غرایز را مورد توجه قرار می دادند بدون آنکه برای آن ضوابطی از درون انسان معین نمایند و امروز تداوم همان خطر مجدداَ بشریت را تهدید می کند از آن بابت که نظامات نه تنها الهی نشده اند بلکه فاصله آن ها با خدا و تعالیم انبیا روز به روز بیشتر می شود.
چنانکه در تعالیم آسمانی و اسلامی مان در((سوره جمعه)) قرآن مجید دین مطالب را میخوانیم:
مساله بعثت پیامبر (ص) و هدف از این رسالت بزرگ که در ارتباط با عزیز و حکیم و قدوس بودن خداوند است پرداخته چنین می گوید : او کسی است که درمیان درس نخوانده ها رسولی از خودشان بر انگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند . و در پرتو این تلاوت (آنها را از هرگونه شرک و کفر و انحراف و فساد پاکیزه کند و کتاب و حکمت بیاموزد.
پیامبر (ص) از میان مردم همین گروه و همین قشر درس نخوانده برخاسته تا عظمت و رسالت را روشن سازد و دلیلی باشد بر حقانیت او ،چرا که کتابی مثل قرآن با این محتوای عمیق ،عظیم ،و فرهنگی چون فرهنگ اسلام محال است زاییده فکری بشر باشد آن هم بشری که نه خود درس خوانده و نه در محیط علم و ادب پرورش یافته ، این نوری است که از ظلمت برخاسته و باغ سر سبزی است که از دل کویر سر بر آورده و این خود معجزه ای آشکار و سندی است روشن بر حقانیت او.
در آیه ی فوق هدف این بعثت در سه امر خلاصه می شود که یکی از جنبه های مقدماتی دارد و آن تلاوت آیات الهی است و دو قسمت دیگر یعنی تهذیب و تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت دو هدف بزرگ نهایی را تشکیل می دهد.
آری
پیامبر(ص) آمده است که انسانها را هم در زمینه ی علم و دانش و هم اخلاق و عمل پرورش دهد تا به وسیله ی این دو بال بر اوح آسمان سعادت پرواز کنند و مسیر الی الله را پیش گیرند و به مقام قرب او نائل شوند.
این نکته نیز شایان توجه است که در بعضی از آیات قرآن تزکیه مقدم بر تعلیم و در بغضی تعلیم مقدم بر تزکیه شمرده شده است . این تعبیر ضمن اینکه نشان می دهد این دو امر در یکدیگر تاثیر متقابل دارند (اخلاق زائیده علم است همانگونه که علم زائیده اخلاق است اصالت تربیت را مشخص می سازد.
پیامبر اسلام(ص) آمده و انسان را از ضلال مبین به برکت کتاب و حکمت نجات داد و تعلیم و تربیت نمود و به راستی نفوذ در چنین جامعه گمراهی آن زمان یکی از دلایل عظمت اسلام و معجزه ی آشکار پیامبر(ص) است.
اقوام دیگری که بعد از یاران پیامبر(ص) با به عرصه ی وجود گذرانده و در مکتب تعلیم و تربیت پیامبر (ص) پرورش یافتند و از سر چشمه زلال قرآن و سنت محمدی سیرآب
گشتند آنها نیز مشمول این دعوت بزرگ بودند.
در ادامه ی آیه های بعدی به این نعمت بزرگ یعنی بعثت پیامبر(ص) و برنامه تعلیم و تربیت او اشاره کرده و می افزاید: این فضل خداست که به هر کس بخواهد و لایق ببیند می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است.
درست است هدایت کار خداست اما زمینه لازم دارد و زمینه ی آن که روح حق طلبی و حق جویی است باید از ناحیه خود انسانها فراهم شود و ستمگران از این مرحله اند.
از رسول خدا نقل شده است: هرکس علمش افزوده شود ولی بر هدایتش نیفزاید این علم جز دوری از خدا برای او حاصلی ندارد.
می توان اشکال تعلیم و تربیت را در نماز جمعه و بعد وسیع تر آن کنگره عظیم اسلامی حج جست . در حقیقت اسلام به سه اجتماع بزرگ اهمیت می دهد .اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل می شود .اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است و اجتماع حج که در کنار خانه ی خدا هر سال یک بار انجام می گیرد.
خطبه برای این در روز جمعه تشریع شده است که نماز جمعه یک برنامه عمومی است خداوند می خواهد به امیر مسلمین امکان دهد تا مردم را موعظه کند و به اطاعت ترغیب نماید و از معصیت الهی بترساند و آنها از آنچه مصلحت دین و دنیانشان است آگاه سازد . در خطبه قرار داده شده است تا در تاریکی حمد وثنا و تمجید و تقدیس الهی کنند و در دیگری نیازها و هشدارها. دعاها را قرار دهند و اوامر و نواهی و دستوراتی که با صلاح و فساد جامعه اسلامی در ارتباط است به آنها اعلام دارند.
تربیت در لغت
به معنی نشو و نما دادن ،زیاد کردن ، بر کشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی اخیر تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آورده و به حد اعتدال سوق دادن باشد. بنا براین درک معنی و مفهوم تربیت مستلزم تصور چند چیز است:
الف) تصور چیزی که موضوع تربیت واقع شود و نشود نما یا به طور کلی تغییر هیات آن مد نظر باشد.
ب) قابلیت یا استعدادی که در آن چیز موجود و فرصتی برای ظهور و بروز تجلی باشد.
ج) شرایطی که پدید آمدن آنها برای آغاز تحول مورد انتظار لازم کافی باشد و فرصت مناسبی را که اشاره شد فراهم کند .
د)ادامه شرایط مساعد به نحوی که تداوم دگرگونی های آغاز شده را در جهت مطلوب تا حصول نتایج قطعی تضمین تواند کرد.
ه)اصول شناخته شده ای که با اتکا بدانها بتوان شرایط مساعدی برای رشد فراهم آورد و ادامه آنها را میسر ساخت.
امکان تربیت آدمی
راست است که امروز با توجه به پیشرفت چشمگیر دانش و آموزش و پرورش در جهان و با وجود تجارب ارزنده ای که بشر اخیراَ و طی سالیان دراز در این باره اندوخته است ،طرح سوال است تحت عنوان امکان یا عدم امکان تربیت آدمی بیمورد به نظ رمی رسد و جای امکان تربیت آدمی باشد بیشتر از ضرورت و فوریت آن سخن به میان می آید ،به چند طریق مورد بررسی قرار میگیرد .
اولاً: میتوان در این باره به آیات و احادیث استناد نمود ،ثانیاَ میتوان به نظر حکما و فلاسفه استشهادکرد .ثالثاَ می توان از نتایج علمی ای که تاکنون در این زمینه بدست آمده برای اثبات مدعی استفاده کرد و می توان با اثبات ضرورت (تربیت آدمی) امکان آن را به طور منحنی مورد تائید قرار داد.
الف) آنچه از آیات و احادیث مستفاد می شود آیات و احادیثی که می توان در این باره بدانها استناد کرد بسیار است .
آیات 7 تا 10 سوره شمس: نفس تربیت پذیراست و رستگاری آدمی در گرو تلاش های فردی و جمعی است که برای تعلیم و تربیت بنی آدم صورت می گیرد.
سوره نحل : آدمی نادان بدنیا می آید و بر اوست که با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته شده است کسب علم نماید و از این بابت نیز شکر گزار باشد.
اما حدیث نبوی تلویحاً به امکان تربیت ا شاره ی کند و آدمیزاده را از لحاظ فرهنگی,اجتماعی و اقتصادی محصول تعلیم و تربیت یا نفوذ بزرگسالان در خرد سالان ی داند.
ب) نظر حکما و فلاسفه:
خواجه نیر الدین طوسی بعد از اشاره به اختلاف نظر قدما درین باره می نوید:"گروهی گفته اند بعضی اخلاق طبیعی باشد و بعضی به اسباب دیگر حادث شودو مانند طبیعی راسخ گردد."
قومی گفته اند همه ی اخلاق طبیعی باشد وانتقال از آن ناممکن و جماعتی گفته اند هیچ خلق نه طبیعی است و نه مخالف طبیعی بلکه مردم را چنان آفریده اند که هر خلق که خواهد می گیرد یا به آسانی یا به دشواری.
سبب هر خلقی که بر طبیعت صنفی از اصناف مردم غالب می شود درابتدا ارادتی بوده باشدوبه مداومتو مارست ملکه گشته است.
دکتر هوشیار می نویسد:آشنایی با اصول رفتار شاگرد پس از خروج وی از دستگاه آموزش وپرورش درجه ی تا ثیر اصولی را که مطلوب فن أموزش وپرورش از طرفی ومنظور أموزگار از جهتی دیگر است در زندگی أینده افراد و اجتماعات معین می کند واز این راه بر شخص محقق آشکارمی گرددکه تا چه اندازه می توان رویه ی افراد و در ملل وجوامع شبه ناقد بودو آنها را تربیت کرد. چنین تحقیقی درباره ی خانواده های قدیمی که سالیان دراز اباً عن جد به کارهای اداری مشغول بوده اند و درباره ی خانواده های رو حانیون و خانواده ها ی بازرگان و کبه از لحظ تارخی نتایجی که علیه فن آموزش و پرورش می گردد ,مفید است بتحقیق درشخصیت های تاریخی و مذهبی و کشف مقدمات پرورش أنان نیز از این لحاظ بسیار سودمند می باشد.(1)