متن عربی آیه : وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ
بدین سان به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان دادیم تا از اهل یقین گردد
ترجمه فولادوند
و این گونه، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله یقینکنندگان باشد.
ترجمه مجتبوی
و بدینسان ابراهیم را ملکوت آسمانها و زمین مىنمودیم [تا گمراهى قوم خود و یگانگى پروردگار را دریابد] و تا از اهل یقین باشد.
ترجمه مشکینی
و همان گونه (که به ابراهیم گمراهى پدر و قومش را مىآموختیم) به ابراهیم مالکیت و ربوبیت تامّه (خود) بر آسمانها و زمین را نشان مىدادیم ( براى آنکه دانا و توانا در استدلال شود) و براى آنکه از باورکنندگان باشد
ترجمه بهرام پور
و بدین سان ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان مىدادیم تا [بصیرت یابد] و تا از اهل یقین شود
سوره : الانعام آیه : 74
متن عربی آیه : وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَه ً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ
ابراهیم پدرش آزر را گفت : آیا بتان را به خدایی می گیری ? تو و قومت ، را به آشکارا در گمراهی می بینم
ترجمه فولادوند
و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم به پدر خود «آزر» گفت: «آیا بتان را خدایان [خود] مىگیرى؟ من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى مىبینم.»
ترجمه مجتبوی
و [یاد کن] هنگامى که ابراهیم به پدر خود آزر- عمویش که به جاى پدر مربّى او بود- گفت: آیا بتانى را به خدایى مىگیرى؟! همانا من تو و گروه تو را در گمراهى آشکار مىبینم.
ترجمه مشکینی
و (به یاد آر) هنگامى که ابراهیم به پدر خود آزر (که پدر خوانده، یا پدر زن، یا عمو و یا معلم او بود) گفت: آیا بتهایى را به عنوان معبودهایى ( براى خود) اتخاذ مىکنى؟! حقّا که من تو و قوم تو را در گمراهیى آشکار مىبینم
ترجمه بهرام پور
و آنگاه که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتان را به خدایى مىگیرى؟ حقیقت این است که من، تو و قومت را در گمراهى آشکار مىبینم
سوره : الانعام آیه : 76
متن عربی آیه : فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ
چون شب او را فرو گرفت ، ستاره ای دید گفت : این است پروردگار من چون فرو شد ، گفت : فرو شوندگان را دوست ندارم
ترجمه فولادوند
پس چون شب بر او پرده افکند، ستارهاى دید گفت: «این پروردگار من است.» و آن گاه چون غروب کرد، گفت: «غروبکنندگان را دوست ندارم.»
ترجمه مجتبوی
پس چون تاریکى شب بر وى در آمد ستارهاى دید، گفت: این خداى من است، پس چون فرو شد گفت: فرو شوندگان را دوست ندارم.
ترجمه مشکینی
پس چون شب بر او پرده تاریکى کشید ستارهاى دید، (براى احتجاج با مشرکان) گفت: این پروردگار من است. پس چون غروب کرد، گفت: من غروبکنندگان را دوست ندارم
ترجمه بهرام پور
پس چون شب بر او تاریک شد، ستارهاى دید. [براى احتجاج با مشرکان] گفت: این پروردگار من است، آنگاه چون افول کرد، گفت: زوال پذیران را دوست ندارم
سوره : الانعام آیه : 77
متن عربی آیه : فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ یَهْدِنِی رَبِّی لأکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ
آنگاه ماه را دید که طلوع می کند گفت : این است پروردگار من چون فرو، شد ، گفت : اگر پروردگار من مرا راه ننماید ، از گمراهان خواهم بود
ترجمه فولادوند
و چون ماه را در حال طلوع دید، گفت: «این پروردگار من است.» آن گاه چون ناپدید شد، گفت: «اگر پروردگارم مرا هدایت نکرده بود قطعاً از گروه گمراهان بودم.»
ترجمه مجتبوی
و چون ماه را بر آینده دید، گفت: این خداى من است، پس چون فروشد گفت: اگر پروردگارم مرا راه ننماید بىگمان از گمراهان باشم.
ترجمه مشکینی
پس چون ماه را در حال طلوع و شکافنده افق دید گفت: این پروردگار من است. و چون غروب کرد، گفت: حقّا که اگر پروردگارم مرا هدایت نکند حتما از گروه گمراهان خواهم بود
ترجمه بهرام پور
و چون ماه را تابان دید، گفت: این پروردگار من است، و چون فرو شد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بىگمان از گمراهان خواهم شد
سوره : الانعام آیه : 78
متن عربی آیه : فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَه ً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَآ أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ
و چون خورشید را دید که طلوع می کند ، گفت : این است پروردگار من ، این بزرگ تر است و چون فرو شد ، گفت : ای قوم من ، من از آنچه شریک خدایش می دانید بیزارم ،