یک بررسی تجربی روی ارتباط میان تجارت و استراتژی های نت(مهرافزا)-قسمت اول
چکیده:
تمام شرکت های تولیدی در بازار بر اساس یک سری اولویت های رقابتی مانند هزینه،کیفیت،انعطاف پذیری و سایر اولویت ها بسته به ظرفیت تولید رقابت می کنند.نگهداری تجهیزات یک بخش جدایی ناپذیر تولید است که می تواند این اولویت های رقابتی را تحت تاثیر قرار دهد و در نتیجه استراتژی های بازرگانی را به شکل مثبت یا منفی متاثر سازد.در یک دوره ی زمانی،پیشرفت های چشمگیری در حوزه های تولید و نگهداری به دست آمد که در نواحی تکنولوژی،مفاهیم،روش ها و فلسفه ها بود.
مثال ها:
AMT (ADVANCED MANUFACTURING TECHNOLOGY)
JUST IN TIME)) JIT
(TOTAL PREVENTIVE )TPM
(به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکهOUTSOURCING(
نگهداری و تعمیرات مستقیما تحت تاثیر این پیشرفت ها قرار گرفت و از حالت صرفا تاکتیکی به حالت استراتژیک تبدیل شد.بنابراین یک نیاز رو به گسترش برای مطالعه ی ارتباط میان بازرگانی و استراتژی های نت وجود دارد.این نوشته شامل نتیجه ی یک تحقیق در 150 شرکت در بلژیک و هلند می شود.در این نوشته مطالعه ی تجربی ما بررسی می کند که آیا شرکت ها با اولویت های رقابتی متفاوت استراتژی های متفاوتی را در نت مورد تعقیب قرار می دهند یا نه.نتایج نشان می دهد که رقابت کنندگان در کیفیت سیاست های پیشرویانه را بیشتر تعقیب می کنند،همین طور برنامه ریزی سیستم های کنترل بهتری دارند و ساختار نت غیر متمرکز را بیش از سایرین مورد استفاده قرار می دهند.آنها نت را نسبت به سایر رقبا بهتر مدیریت می کنند.همین طور در توزیع استفاده از AMT و اتوماسیون،پرسنل نت(مدیریت و نظارت/تکنسین ها)،هزینه ها و بودجه تخصیص داده شده تفاوت وجود دارد که از تمام این موارد بیشتر استفاده کرده اند و پس از آن ها، رقابت کنندگان درهزینه و رقابت کنندگان در انعطاف پذیری قرار دارند.
1.مقدمه
تمام شرکت های تولید کننده مقدار قابل توجهی سرمایه برای فراهم ساختن دارایی های فیزیکی اختصاص می دهند.یکی از عوامل مهمی که نرخ برگشت سرمایه را تحت تاثیر قرار می دهد نگهداری این دارایی ها می باشد.اما وقتی نوبت نگهداری می رسد با آن مانند یک بخش جداگانه برای تخصیص بودجه رفتار می کنند.از طرف دیگر بسیاری از پیشرفت ها در ضمینه های تکنولوژی،مفاهیم و فلسفه هم در تولید و هم در نگهداری رخ داده است. مثال ها قبلا ذکر شدند.این پیشرفت ها مستقیما یا غیر مستقیم تعدادی از عناصر نت مانند ساختار سازمان،خط مشی های منابع انسانی (آموزش،استخدام و...)،خط مشی های نت و مفاهیم آنرا تحت تاثیر قرار داده اند.برای مثال AMT و اتوماسیون به برنامه های آموزش مستمر برای صنعتکاران و ناظرین نیاز دارند تا تجربه ی تکنیکی خود را افزایش دهند.موارد مذکور همچنین به استخدام نیروی کار حرفه ای برای افزایش سطح مهارت در بخش نت نیازدارند.همچنین با معرفی این دو مقوله،طبیعت نت به شکل فزاینده ای پیچیده تر شد و هزینه بر گردید.15 تا 40 درصد هزینه های تولید به بخش نت اختصاص دارد.با گسترش اتوماسیون،روبوتیک سیستم های کامپیوتری هزینه های نگهداری در آینده حتی بیشتر خواهد شد.بر اساس مطالعه ای که در سال 1989 انجام شد هزینه ی تخمین زده شده ی نت برای یک گروه انتخاب شده از شرکت ها از 200 میلیارد دلار در سال 1979 به 600 میلیارد دلار در سال 1989 رسید یعنی سه برابر در مدت ده سال.از طرف دیگر کارایی کلی تجهیزات OEE(OVERALL EQUIPMENT EFFECTIVENESS) برای یک شرکت معمولی 45% است.OEE تابع دسترسی به تجهیزات،ضریب عملکرد و نرخ کیفیت محصول می باشد.OEE معیار کارکردی است که معمولا در TPM به کار می رود.
پاراگراف بالا اشاره می کند که اگراز نت به درستی بهره برداری شود جایگاهی برای بهبود سود و بهره -وری یک شرکت وجود دارد.برای اینکه نت بتواند این بهبود ها را ایجاد نماید باید به این نکته توجه کرد که نت حتما باید جز یکپارچه ی استراتژی های بازرگانی و یا معادلات قدرت رقابتی باشد.امروزه یک نیاز رو به گسترش برای فهم ارتباط میان استراتژی های بازرگانی و نت وجود دارد.فقدان فهم این ارتباط و تنها کاهش هزینه های نت می تواند معادلات توانایی رقابتی و توانایی رقابت در بازار شرکت را زیر سوال ببرد.
1.1.استراتژی
استراتژی می تواند تعاریف متنوعی بسته به ضمینه های مختلف داشته باشد.اما عناصر موجود در آن می -تواند برای ما دید بهتری برای فهم نوع استراتژی و محتوای آن فراهم نماید.استراتژی در هر سطحی که باشد مثلا سطح بازرگانی یا سطح کارگاهی برای شرکت احساسی از جهت گیری،یکپارچگی و هدف فراهم می کند.استراتژی یک الگوی منسجم است که تصمیمات را یکپارچه و متحد می سازد و اهداف سازمانی را آشکار ساخته و تعیین می کند و فعالیت هایی را که شرکت باید روی آن ها متمرکز شود را انتخاب می نماید و تلاش دارد تا شرکت یک مزیت بلند مدت و پایدار در هریک از فعالیت هایش به دست آورد و تمام سطوح سلسله مراتبی شرکت(صنفی،تجاری و عملکردی) را وارد تصمیم می کند و طبیعت همکاری های اقتصادی و غیر آن را که شرکت دارد تعریف می کند.
1.1.1.استراتژی تجاری
پ
ورتر سه انتخاب کلی و عمومی را در استراتژی های سطح تجاری معرفی می نماید که شامل رهبری هزینه، تمایز و تمرکز می باشد.رهبران هزینه ای در بازار بر اساس هزینه ی پایین محصولاتشان رقابت می -کنند.متمایز کنندگان بر اساس تعدادی از مزایای رقابتی مانند کیفیت،خدمات به مشتری،ظاهر و غیره رقابت می کنند.تمرکز کنندگان با تامین نیاز های یک بازار معین ویا بخشی از محصول به رقابت می پردازند.هاکس و ماجلوف استراتژی تجارت را بر حسب سه عنصر تعریف می کنند:ماموریت و هدف تجارت،جذابیت صنعتی که تجارت به آن تعلق دارد و موقعیت رقابتی واحد تجاری در آن صنعت.آن ها انتخاب های عمومی استراتژی پورتر را به عنوان استراتژی های کلی رقابتی در نظر می گیرند که موقعیت رقابتی را تعیین می کند.تجارت خودش را با شرایط تطبیق می دهد تا یک مزیت رقابتی پایدار به دست آورد.بر اساس گفته ی میتزبرگ یافتن و تشخیص و بسط هسته ی تجارت بیشتر به استراتژی در سطح تجارت مربوط می شود.آن ها چارچوب پورتر برای استراتژی های کلی را به عنوان مواردی در نظر می گیرند که هسته ی تجارت را تعیین می کند.به علاوه آن ها دو نوع استراتژی برای تشخیص هسته ی یک تجارت ارائه می کنند.این دو، استراتژی های تمایز و محدوده ی کاری هستند.آن ها رهبری هزینه را مورد توجه قرار می دهند و یا استراتژی هزینه ی پایین را به عنوان بخشی از استراتژی های تمایز در کنار کیفیت ،ظاهر و طرح در نظر می گیرند.به علاوه آن ها شیوه ی تمرکز را به عنوان قسمتی از استراتژی های محدوده ی کاری در کنار بهبود به سیستم برای تطابق با نیاز مشتری در نظر می گیرند.عناصر انتخاب استراتژی تجارت مانند هزینه(یا قیمت)،کیفیت،انطباق و یا انعطاف پذیری توسط هایز و ویلرایت اولویت های رقابتی نامیده شدند.آن ها اولویت های رقابتی را به عنوان روش هایی که یک شرکت برای رقابت در بازار انتخاب می کند و انواع بازارهایی که تعقیب می کند معرفی می کنند.به علاوه آن ها تاکید می کنند که در میان صنعت،شرکت های مختلف یا واحد های تجاری یک مزیت رقابتی را به دست خواهند آورد و حفظ خواهند کرد.در این نوشته عبارت استراتژی تجاری با رجوع و رابطه با یک اولویت رقابتی و یا عنصر استراتژی مورد توجه قرار دارد.بنابراین هدف اصلی ما در مطالعه ی رفتار نت بر اساس دسته بندی شرکت ها براساس عناصر معین استراتژی عمومی تجارت می باشد.
1.1.2 استراتژی نت
عبارت استراتژی نت معمولا از دیدگاه خط مشی های نت و مفاهیم آن نگریسته می شود.برای مثال،نت بر اساس نت واکنشی یا بعد خرابی،نت پیشگیرانه و پیشگویانه تعریف می شود.سوانسون سه نوع مختلف از استراتژی های نت را توضیح می دهد:استراتژی واکنشی(نت شکست)،استراتژی پیشرویانه(نت پیشگویانه و پیشگیرانه) و استراتژی خودجوش(TPM).اما از دیدگاه ما این خط مشی های نت و مفاهیم، یکی از چند عنصر استراتژی نت را شکل می دهند.لیست این عناصر در جدول 2 نشان داده شده است. بنابراین ارتباط این چنین میان نت و تولید، یک کارکرد تجاری در نوع خودش است.فعالیت آن در فراهم ساختن خدمات مرتبط برای تولید است.بنابراین استراتژی نت می تواند به عنوان یک سطح سلسله مراتب کارکردی تعریف شود و می تواند به عنوان یک الگوی منسجم و جدا نشدنی و یکپارچه ساز تصمیم ها در عناصر استراتژی های متفاوت در تجانس با تولید،شرکت و استراتژی های سطح تجاری معرفی شود. استراتژی نت اهداف سازمان را آشکار می سازد و طبیعت کارکرد های اقتصادی و غیر اقتصادی را که قصد دارد برای سازمان به شکل یکپارچه انجام دهد تعریف می کند.این تعریف بر اساس تعریفی است که از استراتژی توسط هاکس و ماجلوف ارائه شده است.
1.1.3 ارتباط میان تجارت و استراتژی های نت
ارتباط میان تجارت و استراتژی های نت از طریق چارچوب زنجیره ی ارزش معروف پورتر به خوبی فهمیده می شود.اصلی که در اساس کار وجود دارد این است که تمام وظایفی که به وسیله ی یک واحد تجاری انجام می گیرد می تواند به 5 فعالیت اولیه و 4 فعالیت پشتیبانی دسته بندی شود.فعالیت های اولیه شامل تعیین حدود تدارکات وارد شونده،فعالیت ها،تعیین حدود تدارکات خارج شونده،بازاریابی،فروش و خدمات می شود.در این جا نت به عنوان قسمتی از فعالیت های کارکردی مورد توجه قرار می گیرد.فعالیت های پشتیبانی شامل فراهم سازی،توسعه ی تکنولوژی،مدیریت منابع انسانی و زیر بنای شرکت می شود.اما بعد ها تعدادی از نویسندگان بر اساس درک و دیدگاه خودشان سیستم دسته بندی بالا را تغییر دادند.برای مثال نت اغلب به عنوان قسمتی از زنجیره ی ارزش افزوده به دلیل در نظر گرفتن آن به عنوان یک هزینه ی سربار تولید در نظر گرفته نمی شود.با در نظر گرفتن آن به عنوان یک فعالیت در زنجیره ی ارزش افزوده،مدیریت می تواند تاثیر هزینه های نت را روی زنجیره ی ارزش افزوده و استراتژی تجاری تصور نماید.نت به علاوه یک نقش حساس در توانایی یک شرکت برای رقابت بر اساس هزینه،کیفیت، قابلیت و سرعت تحویل ایفا می نماید.از این رو نت باید به عنوان بخشی از فعالیت های اولیه در نظر گرفته شود ولی با توجه به کارکرد خدماتی خودش.این به ما اجازه می دهد تا موقعیت رقابتی یک واحد تجاری را با توجه به نت درمقابل رقبایش نمایش دهیم.به علاوه هر فعالیت یا کارکرد در زنجیره ی ارزش یک منبع بالقوه برای رهبری هزینه و یا تمایز است.برای موثر بودن، هر یک از استراتژی های کارکردی باید از طریق یک الگوی خاص و پایداراز تصمیمات که مزیت های رقابتی است تحت حمایت قرار گیرند که به وسیله ی استراتژی تجاری تعیین می شوند.برای مثال تصمیمات می تواند در نواحی ظرفیت،ساختار سازمان،سیاست های نت و طرح ریزی تمام زیر قسمت های استراتژی کارکردی نت می تواند متفاوت باشد اگر استراتژی مطلوب تجاری، رهبری هزینه بیش از کیفیت بالاتر محصول همراه با هزینه ی پایین باشد.همان طور که در شکل 1 نشان داده شده است،الگو های تصمیم گیری تعدادی از عناصر استراتژی نت اگر مزیت رقابتی که به وسیله ی استراتژی تجاری دیده می شود کیفیت بالاتر محصول همراه با هزینه ی پایین بیش از این که تنها هزینه ی پایین باشد باشد،تفاوت خواهند داشت.
تاثیر روی نت می تواند هم مستقیما از طریق نیازهای استراتژی تجاری و یا به طور غیرمستقیم از طریق الگو های تصمیم گیری استراتژی تولید باشد.برای مثال کیفیت بالاتر محصول با هزینه ی کمتر میتواند
از طریق اتوماسیون بیشتر و استفاده از ATM مانند CIM ،CAM وCAD فراهم شود.ولی با استفاده از اتوماسیون بیشتر و ATM بیشتر،با وجودی که هزینه های مستقیم مانند هزینه ی نیروی کار کاهش پیدا می کند ولی به وسیله هزینه های غیر مستقیم جبران می شود.این میتواند یکی از دلایلی باشد که می تواند برای افزایش هزینه های نت در چند سال اخیر عنوان شود.به علاوه پیچیدگی نت افزایش یافته است.در چنین شرایطی نت نقشی حیاتی را در دستیابی به کیفیت بالاتر محصول و تاثیرگذاری هزینه ای فعالیت ها ایفا می -کند.این به این معناست که توجه و تمرکز بیشتری در تعدادی از عناصر استراتژی نت مانند اصلاحات نت و خط مشی های مربوط به نیروی انسانی نیاز است .با اصلاحات بیشتردر طراحی تجهیزات و بهبود های مستمر و مداوم،تعداد فعالیت های نت مورد نیاز می تواند کاهش داده شود و بنابراین هزینه های مرتبط کاهش خواهند یافت.